دل نوشته هاهمه

خاطراتی درباره معلم رزمنده مرحوم علی کرم رضایی؛مردی از جنس محبت…

یوسف بذرافکن|
وقتی به مدرسه آمد نمی شناختمش ، وقتی هم رفت باز هم نمی شناختمش .راستی اینها چه کسانی هستند ؟ خداوند این انسانها را آفریده است تا سرمشق امثال من باشند .

کمتر از چها ماه میهمان ما بود اما در چهار ما حتی یک کلمه هم از خودش سخن نگفت ، اندام نحیفش از دردهای درونش سخن می گفت اما خودش چیزی به زبان نیاورد . صبور بود و آرام ، بچه های کلاسش را خیلی دوست می داشت تا قبل از آنکه وقت امتحاناتش فرا برسد نمی دانستم که دانشجوی دوره کارشناسی است .

با وجود آنکه درد و بیماری رنجش می داد اما زنگ های استراحت با بچه ها و همکاران والیبال بازی می کرد . گاهی ماسک به دهانش می زد اماهیچگاه نگفته بود که رزمنده دوران دفاع مقدس است . در مدرسه هم یک رزمنده بود که کلاس را سنگر خود کرده بود و تا وقتی که بیماری امانش را برید حتی یک روز هم غایب نشده بود .

علی فرزندم دانش آموز کلاسش بود و ازمعلمش تعریف می کرد یک روز خواهرش به او گفت ممکن است معلمتان دیگر به مدرسه نیاید او در پاسخ گفت زبانت را گازبگیرمعلمان خوب می شود و دوباره به کلاس می آید .

روزی به کلاس درسش رفتم، آن روز درس تاریخ بود و او عصر بعد از پیامبر (ص) را تدریس می کرد وقتی در نیمکت آخر نشستم از متانت ، صبر و حوصله اش درس گرفتم، باحوصله به سوالات بچه ها پاسخ می داد .

روزی از او خواستم تا نامه ای را به اداره ببرد او با کمال میل قبول کرد و من را شرمنده خود کرد ، گفت هروقت کاری بود به من بگو انجام می دهم . با اولیا ء دانش آموزان با ملاطفت سخن می گفت و آنها را راهنمایی می کرد هیچگاه ندیدم بچه ها از او شکایت داشته باشند .

چند روز آخر که بیماریش شدید شده بود بچه ها در کلاس برایش امن یجیب می خواندند یک روز یکی از آنها پیش من آمد و گفت آقا اجازه امروز مسجد بودم بعد از نماز برای معلمم دعا کردم .

درماه محرم همراه بچه ها ساده و صمیمی عزاداری می کرد ، در روز های امتحان یک روز که کاملا مریض بود به مدرسه آمد به او گفتم چرا به مدرسه آمده ای ؟ با آرامی گفت :”من که طوریم نیست می خواهم به کلاس بروم “هر طوری بود او را یک ساعتی در دفتر نشاندم و خودم به کلاس رفتم اما ساعت بعد با اصرار به کلاس رفت و به بچه ها درس داد . اما در غروب چهارشنبه یازده بهمن پیامکی که از سوی یکی از همکاران به من رسید همه ی امیدم را نا امید کرد و غم مرگ خواهرم را که دربهمن ماه سال گذشته اتفاق افتاده بود برایم تازه شد .

آری آن رزمنده مخلص و معلم فداکار به یاران شهیدش ملحق شد و همه ما را داغدار کرد . یادش گرامی روحش شاد .

1 دیدگاه

  1. به منظور گرامی داشت این معلم رزمنده و فداکار مجلس ترحیمی در روز سه شنبه 17 بهمن ماه از ساعت 2/5تا 4 بعد از ظهر با حضور خانواده این رزمنده دوران دفاع مقدس برگزار می شود که از همه امت حزب الله ، خانواده های محترم دانش آموزان ، فرهنگیان منطقه داریون و ناحیه چهار شیراز ، بسیجیان و مردم قدر شناس دعوت بعمل می آید .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا