داريون در قابهمه

اینجا منطقه داریون است؛به وقت پاییز…

 بلوار امام خمینی(ره) در دیندارلو
 دیندارلو

 دو راهی بردج از داریون به سمت شیراز

دو راهی بردج از داریون به سمت شیراز

 دو راهی بردج از داریون به سمت شیراز
دو راهی بردج از داریون به سمت شیراز

عکسها:روح الله قربانی

12 دیدگاه

  1. آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
    ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش.
    باغ بی برگی،
    روز و شب تنهاست،
    با سکوت پاکِ غمناکش.
    سازِ او باران، سرودش باد.
    جامه اش شولای عریانی‌ست.
    ورجز،اینش جامه ای باید .
    بافته بس شعله ی زرتار پودش باد .
    گو بروید ، هرچه در هر جا که خواهد ، یا نمی خواهد .
    باغبان و رهگذران نیست .
    باغ نومیدان
    چشم در راه بهاری نیست
    گر زچشمش پرتو گرمی نمی تابد ،
    ور برویش برگ لبخندی نمی روید ؛
    باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست ؟
    داستان از میوه های سربه گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید .
    باغ بی برگی
    خنده اش خونیست اشک آمیز
    جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن .
    پادشاه فصلها ، پائیز .
    ” اخوان ثالث”

  2. پاييز اي سرود خيال انگيز
    پاييز اي ترانه محنت بار
    پاييز اي تبسم افسرده
    بر چهره طبيعت افسونكار
    (فروغ)

  3. پاییز فصل اندوه و درد نیست!

    فصل زیبای سادگیست !

    موسم شدید دلدادگیست . . .

    پاییز همون بهاریست که عاشق شده است!!!

    ازمنطق عقل بیرون شده است !!

  4. پادشاه فصلها ، پاييز

    آسمانش را گرفته تنگ در آغوش

    ابر ، با آن پوستين سرد نمناكش

    باغ بي برگي

    روز و شب تنهاست

    با سكوت پاك غمناكش

    ساز او باران ، سرودش باد

    جامه اش شولاي عرياني ست

    ور جز اينش جامه اي بايد

    بافته بس شعله ي زر تا پودش باد

    گو بريد ، يا نرويد ، هر چه در هر كجاكه خواهد

    يا نمي خواهد

    باغبانو رهگذاري نيست

    باغ نوميدان

    چشم در راه بهاري نيست

    گر ز چشمش پرتو گرمي نمي تابد

    ور به رويش برگ لبخندي نمي رويد

    باغ بي برگي كه مي گويد كه زيبا نيست ؟

    داستان از ميوه هاي سر به گردونساي اينك خفته در تابوت

    پست خاك مي گويد

    باغ بي برگي

    خنده اش خوني ست اشك آميز

    جاودان بر اسب يال افشان زردش مي چمد در آن

    پادشاه فصلها ، پاييز

    مهدی اخوان ثالث

  5. اینک، هوای تهران برفی است. برف بر سر و روی درختان و بستر زمین ، نشسته است و منظره ای زیبا و دلپذیر را به رخ ما آدمیان می کشد که از این همه نعمات الهی غافلیم !

  6. با سلام و تشکر از قربانی عزیز که این خیابان را که لابد به روستای خوش آب و هوای بردج منتهی می شود به این زیبایی به تصویر کشیده اند.

    با این حساب باید روستای بردج، زادگاه پدری من، در مقایسه با روستاهای همجوار، پر آب و حاصلخیز باشد ! درست می گویم؟

پاسخ دادن به جلیل زارع لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا