ديدگاه

یک گزارش، یک درخواست و یک گله !

جلیل زارع|
سی فروردین امسال، پستی ایجاد کردیم با عنوان ” گفت و گو با شهدا | هفته ی شهید……. ” . تصمیم گرفتیم هر هفته، یک شهید منطقه ی داریون را ( به ترتیب حروف الفبا) در این پست قلم زنیم.

از شهید گمنام شروع کردیم. بعد هم شهید بزرگوار امرالله آتش آب پرور. حرف زیادی برای گفتن نداشتم. چون آشنایی زیادی با این شهید بزرگوار در زمان حیاتش ( البته شهدا همیشه زنده اند ) نداشتم. به علت بعد مکان، امکان مراجعه به خانواده ی این عزیز و انجام مصاحبه هم برایم میسر نبود.

این بود که مثل همیشه دست به دامان کاربران داریون نما شدم و از آنان خواستم تا در این راه با من همراه شوند و هر چه می دانند در مورد شهدا بگویند.

بلافاصله برادر عزیزمان آقای علی زارع، به این درخواست، پاسخ داد و اعلام آمادگی کرد. قرارمان بر این شد که هر هفته به سراغ یکی از خانواده های معزز شهدا برود و با آن بزرگواران مصاحبه کند. من نیز مصاحبه ی ایشان را همراه با مقدمه ای که بر آن می نویسم، در این پست قرار دهیم. همین طور هم شد.

اوایل کار خیلی خوب و سریع و منظم پیش می رفت. و ما با یکی دو روز این طرف و آن طرف، هفته ای یک شهید را بر این پست قلم می زدیم. ولی کم کم، مشکلات کار نمایان شد.برخی از خانواده ها اصلا ساکن داریون نبودند و با مشغله های آقای زارع، گاه یافتن سریع آن ها امکان پذیر نبود. گاه خانواده ها نیز آمادگی سریع برای مصاحبه نداشتند. مثلا باید منتظر می ماندیم تا عزیزی از آن خانواده از مسافرت برگردد و مصاحبه با وی انجام شود.

و این گونه بود، که این کار، زمان بر شد. تا جایی که بعد از مدتی، گاه این یک هفته، به یک ماه هم رسید ! لاجرم، عنوان این پست را تغییر دادیم و شد: ” با شهدای منطقه ی داریون | شهید …….” .

و اما این مشکل، راه دارد. و راهش هم یک همت جمعی است. علی زارع را تنها نگذارید. اگر به جای یک نفر، چند نفر با تقسیم کار منظم و مرتب و با هماهنگی کامل با چند خانواده ی شهید، مصاحبه کنند، کارها زودتر به سرانجام می رسد و ما می توانیم با این همت جمعی، هفته ای یک شهید را بر این پست، قلم زنیم.

این کار، یک حسن دیگر هم دارد. از خانواده های فراموش شده ی شهدا نیز بیش تر سرکشی به عمل می آید. برخی از شما عزیزان هم می توانید با نقل خاطرات خود و یا شنیده هایتان از همسنگران و دوستان و نزدیکان این عزیزان، ما را یاری کنید. همسنگران شهدا نیز می توانند خود، دست به قلم شوند.

و اما یک گله :
گله از همه ی کاربران خواهر و برادر که توان همکاری با ما را دارند و دست روی دست گذاشته اند تا ما هم چنان تنها بمانیم !

روی سخنم با کاربرانی است که وقت، شرایط و آمادگیش را دارند. خواهرم ! برادرم ! این یک تکلیف است. شاید یک تکلیف شرعی و قانونی نباشد، ولی یک تکلیف اخلاقی و وجدانی است. یک تکلیف کفایی که تا گروهی داوطلب نشوند از گردن هیچ کدام از ما ساقط نیست !

7 دیدگاه

  1. سلام علی جان…
    هفته ی شهید رحیم رحیم خانلی را در پیش رو داریم. اجرتان با سید و سالار شهیدان.

  2. با سلام و تشکر
    به علت در گذشت پدر شهید رحیم خانلی و عدم آمادگی خانواده شان تکنون نتوانسته ایم با خانواده ی این شهید مصاحبه کنیم
    در مورد شهید الماس زارع شنیدیم که خانواده ی پدرشان در دودج میباشد مراجعه کردیم ولی گفتند به شیراز رفته اند و کسی هم از ایشان خبری نداشت به همین دلیل این هفته را به شهید سبز علی زارع اختصاص دادیم تا انشااله در اسرع وقت مصاحبه های شهید رحیم خانلی و الماس زارع آماده شود
    التماس دعا از کلیه کاربران

    1. سلام عزیز دل برادر….
      می دانم. همه ی مشکلات را می دانم و بر آن ها هم واقفم. می دانم کار، کار سخت و دشوار و به همان اندازه هم ارزشمند است. که اگر آسان و کم ارزش بود، نیازی به امثال علی زارع نبود، من ناتوان هم می توانستم انجامش دهم.

      می دانم که بالاخره راهش را پیدا می کنی و با تک تک خانواده های معزز شهدا مصاحبه می کنی. شک ندارم که تمام مشکلات حل می شود. این من و شما نیستیم که حلش می کنیم ! آنان که ما را به این سوی کشاندند، خودشان حلش می کنند. نیازی به این کارها نیست. همه چیز همان طوری که باید و ما زیاد هم از آن سر در نمی آوریم، پیش خواهد رفت. من به این گفته ی خود ایمان دارم و آن را باور دارم. ما فقط باید بخواهیم و برویم. همین. آنان که باید، ما را در این مسیر راهنما خواهد بود و …….. .

      می دانم همه ی این ها را خیلی بهتر از این حقیر سراپا تقصیر می دانی، خواستم به خودم تذکری داده باشم که تکلیفم روشن شود و گرنه با پشتکاری که در شما سراغ دارم مطمئنم که هرگز از پا نخواهید نشست. ما موظف به انجام تکلیفیم، بقیه اش دیگر به ما ربطی ندارد، آنان که می خواهند چنین شود خودشان ……..
      نقطه چین ها را هم شما بهتر از من می توانید پر کنید.

      ممنون و خسته نباشید عزیز دل برادر….

  3. ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
    ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار
    نکته ی روح فزا از دهن دوست بگو
    نامه ی خوش خبر از عالم اسرار بیار
    تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
    شمه ای از نفحات نفس یار بیار
    بوفای تو که خاک ره آن یار عزیز
    بی غباری که پدید آمد از اغیار بیار
    گردی از رهگذر دوست بکوری رقیب
    بهر آسایش این دیده ی خونبار بیار
    خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست
    خبری از بر آن دلبر عیار بیار
    شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن باسیران قفس مژده گلزار بیار
    کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست عشوه ای زآن لب شیرین شکر بار بیار
    روز گاریست که دل چهره ی مقصود ندید
    ساقیا آن قدح آینه کردار بیار
    دلق حافظ به چه ارزد به میش رنگین کن وآنگهش مست و خراب از سر بازار بیار .

  4. سلاام داریون نمای عزیز ایا قصد دارید همه ی شهدای منطقه داریون را معرفی کنید یا فقط شهدای داریون ؟گفتم اگر خواستید از شهدای دیگر بنویسید از شهدای دیندارلو خاطراتی دارم شاید کمکی باشد برای شما . البته ازچند شهید .موفغق باشید

    1. سلام بر شما دوست عزیز و ممنون از حضور مداومتان در سایت خودتان.
      داریون نما متعلق به کل منطقه داریون است نه تنها شهر داریون ضمن این که اصلا دیندارلو و داریون یکی هستند.
      خوشحال می شویم مطالب خود را در رابطه با شهدای گرانقدر دیندارلو برایمان ارسال کنید.

  5. دعوت به همکاری

    سلام بر کاربران عزیز داریون نما….

    نمی دانم چند نفر از شما، متن این پست را از اول تا آخر خوانده اید. در این متن از شما بزرگوارانی که فرصتش را دارید خواسته ایم تا ما را در مصاحبه با خانواده های شهدا و همرزمان آنان و هم چنین تهیه و تنظیم خاطرات یا هر مطلبی که به نوعی به شهدای منطقه بر می گردد یاری نمایید.

    اگر به هر صورت، به همکاری با ما در این زمینه ها علاقمندید یک بار دیگر متن این پست را بخوانید.

    اجرتان با سید و سالار شهیدان…

پاسخ دادن به کهن لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا