گزارشهمه

مجتمع فرهنگی گلهای باغ نبوت زیر ذره بین داریون نما

مجتمع فرهنگی گلهای باغ نبوت داریون شاید تنها مکان آبرومند فرهنگی منطقه باشد که مدت زیادی نیست به بهره برداری رسیده است.

برخورداری از یک کتابخانه نسبتا مناسب، سالن نوساز آمفی تئاتر، کلاسهایی با بهره گیری از استانداردهای آموزشی و… نشان می دهد در مجتمع فرهنگی گلهای باغ نبوت می توان کارهای مناسبی انجام داد.

در این مطلب کاری به شرح وظایف فرهنگسراها  یا مجتمع های فرهنگی نداریم -که فهرستی بلندبالاست و در صورت لزوم در داریون نما منتشر می شود- قصدمان ارایه راه کار به وسیله اصحاب فرهنگ داریون است تا بتوان به وسیله آن و در اختیار گذاردن پیشنهادها و انتقادها به مسولین مربوطه از این امکان فرهنگی داریون استفاده بهینه تری کرد.

رضا رستمی متولی و اداره کننده مجتمع فرهنگی کلهای باغ نبوت داریون
رضا رستمی متولی و اداره کننده مجتمع فرهنگی کلهای باغ نبوت داریون

البته نگارش این مطلب به معنای نفی تلاش متولی یا متولیان این کار نیست. ما اما می خواهیم مجتمع فرهنگی گلهای باغ نبوت را زیر ذره بین ببریم و ظرفیتهای آن را مورد واکاوی و بررسی قرار دهیم.

اصل و بنای این مطلب بر پایه نقطه نظرات کاربران عزیز داریون نما قرار گرفته و این شما بزرگواران هستید که می توانید در این مورد اظهار نظر کنید.

بی شک متولی یا متولیان این مکان فرهنگی نیز می توانند در این بحث و نظرات شرکت کنند و پاسخگو باشند و این حق طبیعی آنان است.

نتیجه این که بیایید مجتمع فرهنگی گلهای باغ نبوت داریون را زیر ذره بین ببریم و به نقاط قوت و ضعف آن اشاره کنیم.

برای بهتر شدن آن راه کار بدهیم و…

به طور مثال بگوییم آیا برنامه های گذشته این مجتمع با توجه به امکانات آن شایسته و بایسته داریون بوده است؟

این مجتمع تا کنون کدام برنامه یا برنامه های متنوع فرهنگی را در داریون اجرا کرده است؟

آیا فردی که آن را اداره می کند و با اداره فرهنگ وارشاد اسلامی فارس در تماس است-رضا رستمی که انصافا زحمت کش هم هست- تخصصی در این رشته دارد؟

zarrebin

آیا رشته تحصیلی او- کشاورزی- به کار مجتمع فرهنگی داریون می آید؟

البته بی گمان داشتن مدرک تحصیلی مرتبط با رشته کاری تاثیرگذار است هرچند همه آن نیست و ممکن است مدرک فردی مثلا دامپزشکی باشد اما او بتواند یک شرکت تبلیغاتی را اداره کند. یعنی این که علاقمند به کار خود باشد هر چند مدرک مرتبط با کارش نداشته باشد.

درباره جناب رستمی عزیز نیز این مصداق هست. درست است که او “کشاورزی” خوانده و اکنون متولی یک مکان فرهنگی است اما شاید عملکردش آنچنان قوی بوده که این معضل را پوشش داشته باشد. ما که نمی دانیم شاید عملکرد وی تاکنون بهترین عملکرد باشد و این مهم در روزهای آتی  و با نظر مردم و اصحاب فرهنگ داریون مشخص خواهد شد؟

این گوی و این میدان….

42 دیدگاه

  1. سلام چقدر این ذره بین ذره بین است
    خوب جالب بود منتظر جواب رضا رستمی هستیم از نوع بی صبرانه

  2. سلام علیکم ، کار فرهنگی کاری دشوار و طاقت فرسا است بویژه در داریون که انبوه مشکلات افراد دلسوز و متولیان فرهنگی را در محاصره و تنگنا قرار می دهد، تا کسی در این میدان سخت وارد نشده باشد از دشواری ها و ظرافت های آن باخبر نمی شود !هرجند در کارهای فرهنگی و هنری نباید به وضع موجود راضی بود و برای رسیدن به وضعیت مطلوب باید تلاش کرد ولی باید به آقای رستمی به عنوان یک جوان پاک و مذهبی برای تلاش های خالصانه اش خدا قوت گفت .

    1. جالبه می خوام از آقای یوسف بذرافکن بپرسم به صرف این که یکی پاک و مذهبی باشه مثلا می تونه مسوولیت یه جای فرهنگی رو بهش داد. این یعنی لعنت بر تخصص.
      شما چرا یوسف خان. شما که خودت یه آدم فرهنگی هستی

  3. کاش ذربین داریون نما عملکرد مسئولینی که مسولیت های بزرگ تری را در شهر و منطقه داریون و حتی شهرستان و استان برعهده دارندرا مورد برر سی قرار دهد

    1. با سلام به شما قطعا این روی خواهد داد و سایر مسوولین از جملع اعضای شورای شهر داریون نیز زیر ذره بین داریون نما قرار خواهند گرفت

  4. با سلام…

    هر چند من در داریون زندگی نمی کنم و به اندازه ی شما ساکنین داریون، از چند و چون و نوع فعالیت ها و میزان آن اطلاع ندارم، ولی همچین بی خبر هم نیستم و هر از گاهی که لطف خدا شامل حالم می شود و از زادگاهم دیدن می کنم، این حس کنجکاوی سمج و دیرینه که گاه، کار دستم می دهد، مرا وا می دارد که با فعالیت هایی که در نهادهای مختلف فرهنگی و آموزشی و خدماتی و رفاهی و مدیریتی … انجام می گیرد و مسائل و مشکلات مردم، آشنایی نسبی پیدا کنم. همین طور در مورد فرهنگسرا ( مجتمع فرهنگی گل های باغ نبوت ) .

    پس با اجازه ی شما در چند دیدگاه متوالی کنکاشی گذرا خواهیم داشت بر این موضوع.

    تا دیدگاه بعد…

  5. سلامی دوباره…

    تا آن جا که این دور افتاده از وطن می داند، انصافا فعالیت های زیادی در فرهنگسرا صورت می گیرد که اگر بخواهم با در نظر گرفتن محدودیت ها و محرومیت ها با فعالیت های مشابه ی فرهنگسراهای دیگر شهرهای همجوار و حتا شیراز، مقایسه کنم، نمره خوب و قابل قبولی را به مجتمع فرهنگی گل های باغ نبوت می دهم.

    بی شک، کم و کاست هایی هم هست که قسمتی از آن بر می گردد به مسائل و حساسیت های خاص منطقه ی داریون. باید به گونه ای مدیریت شود که مشکلات و موانع موجود، به شکلی منطقی مرتفع گشته و چنین مسائلی هم به دور از جار و جنجال و حاشیه ها به طریقی شایسته و منطقی، مدیریت شود.

    در دیدگاهی دیگر، برخی از فعالیت های انجام شده را فهرست وار بیان می کنم و شاید باز هم در دیدگاهی دیگر، در مورد علل و عوامل عدم انجام برخی فعالیت های خاص و البته در جای خود، لازم و ضروری، گپ بزنیم.

    پس باز هم تا دیدگاهی دیگر …

    1. سلام و آفرین بر آقای جلیل زارع!!
      شما که خودت تخصصی هستی اینها چه دلایلی هست میاری

      راستش تا قبل از این دیدگاه یه فکر دیگه روی شما داشتم اما الان متاسفانه دیدم رو شما عوض شد….

      1. سلام اسماعیل جان…

        1 – ما کاربران، توی این سایت، دنبال آفرین و چه چه و به به نیستیم که اگر بودیم با کمی انعطاف در دنیای واقعی برایمان فراهم بود و نیازی به جست و جوی آن در فضای مجازی نداشتیم. پس نیازی نمی بینیم به خاطر آن، حقی را ناحق و ناحقی را حق جلوه دهیم.

        2 – شما از کجا می دانید من در همه ی کارهایم تخصص دارم ؟ شاید در برخی از آن ها اندک تخصصی داشته باشم که آن هم دست بالای دست بسیار است و جای منم زدن ندارد ولی نه در همه ی کارها.

        3 – من منکر تخصص واقعی نیستم. آن هم در کنار تجربه و به جای خودش وزنه ی سنگینی است. و همان طور که گفته ام اگر با هم عجین شوند که دیگر نور علی نور است. ولی صرف داشتن مدرک تحصیلی در یک رشته هم کارساز نیست. شما بهتر از من می دانید که در مملکت ما به همان اندازه که تحصیل کرده ی با سواد هست که در رشته ی خودش حرف برای گفتن دارد، به همان اندازه هم فارغ التحصیل بی سواد داریم که واحدهایشان را یکی پس از دیگری شب امتحانی پاس کرده اند و در عمل محتاج همان با تجربه هایی هستند که بدون تخصص زیر دستشان کار می کنند.

        4 -حتما بقیه ی دیدگاه های مرا هم در این پست خوانده اید. دیدگاهی را که با ” و اما مدیریت فرهنگسرا ” شروع می شود را یک بار دیگر از نظر بگذرانید. من در مورد نقش تخصص و تجربه در تصدی مسئولیت ها، دلایل خود را ذکر کرده ام. می دانم شما هم دلایل خودتان را دارید. و این پست هم برای همین منظور است. قرار نیست همه نظرها یکسان و حرف، حرف من نوعی باشد که در آن صورت دیگر نقد معنا و مفهموی ندارد. شما هم دلایلتان را بفرمایید، اگر محکم تر بود من که بی انصافی می دانم در تفکراتم تجدید نظر نکنم. سایر کاربران هم با عقل و منطق خودشان دیدگاه های همه را سبک و سنگین کرده و قضاوت می کنند.

        5 – اما این که فرموده اید : « تا قبل از این دیدگاه یه فکر دیگه روی من داشته اید اما الان متاسفانه دیدتان روی من عوض شده است » هم باید بگویم آواز دهل شنیدن از دور خوش است. فکر نکنید علی آباد هم شهری است. من قبلا هم آن طوری که شما فکر می کرده اید نبوده ام.

        بار دیگر از این که زحمت نقد دیدگاه مرا بر خود هموار کرده اید از شما ممنون و سپاسگزارم و پویایی و پایایی بیش تر را برایتان آروزومندم. سحر و افطار این حقیر سراپا تقصیر را هم فراموش نکنید…

  6. سلام…

    فهرست برخی از فعالیت های گذشته، حال و آینده ی فرهنگسرای داریون :

    1 – قرآن، احکام و تفسیر و روضه خوانی برای خواهران توسط حاج آقا احمد جوکار در روزهای ماه مبارک رمضان

    2 – حفظ قرآن کریم که قبلا توسط همسر حاج آقا احمدی ( از مسئولین اداره ی اوقاف شیراز ) و هم اکنون توسط خانم ها، بهمن زاده و نام آوری اجرا می شود.

    3 – طراحی و نقاشی، دو روز در هفته برای دانش آموزان خواهر توسط خانم شکوهی

    4 – نقاشی ویژه کودکان توسط خانم هاشمی

    5 – مهد قرآن ویژه ی نونهالان که قبلا توسط خانم کشاورز و هم اکنون توسط خانم امیدوار انجام می شود.

    6 – کلاس های زبان انگلیسی که همه روزه صبح و عصر، در مقاطع مختلف سنی برای خواهران و برادران به مدیریت آقای کریمی و توسط خودشان و خانم های دریانی برگزار می شود.

    7 – کلاس های کامپیوتر، دو روز در هفته برای خواهران بزرگسال و دانش آموزان توسط خانم لطفی

    8 – کلاس های قرآن برای دانش آموزان سنین پایین توسط حاج آقا جوکار که در کنار آن، به منظور شادابی و سلامتی و تندرستی بیش تر، به فعالیت های ورزشی مثل پینگ پنگ و والیبال و فوتبال و طناب و … هم پرداخته می شود.

    9 – برپایی اردوهای تفریحی و استخر در تابستان ها که امسال نیز بعد از ماه مبارک رمضان، به اجرا در می آید.

    10 – نمایش فیلم در آمفی تاتر فرهنگسرا

    11 – تفسیر قرآن کریم به صورت موردی برای آموزش و پرورش

    12 – برگزاری جشن های میلاد در ماه های مبارک شعبان و رمضان. مثلا برای میلاد آقا امام زمان (عج )، به مدت 5 روز، ایستگاه نقاشی برگزار شد.

    13 – برپایی نماز جماعت مغرب و عشا در فرهنگسرا

    14 – استفاده از کتابخانه و فضای سالن مطالعه

    فکر می کنم با اطلاعات ناقص بنده، به عنوان مشت نمونه ی خروار به همین اندازه کافی باشد. اگر هم برخی از اطلاعات کم و زیاد شده است، بگذارید به حساب بی خبری بنده.

    تا بعد …

    1. باسلام وخدا قوت
      آقای زارع جالبه که اینقدر اطلاعاتتون دقیقه.
      فقط یه مورد بود که ناگفته موند اونم خانم بهمن زاده که سرپرست کتابخونه هستن.

      1. سلام ایلماه …

        این طورها هم که می گویید نیست. اگر بود که این را هم می دانستم. شما و سایر ساکنین داریون از من و امثال من مطلع ترید. ممنون از اطلاع رسانیتان…

  7. سلام…

    و اما کنکاشی داشته باشیم بر عدم انجام فعالیت هایی که بعضا با حاشیه هایی رو به رو بوده و حساسیت هایی که مسلما در منطقه ی کوچکی مثل داریون، اجتناب ناپذیر است، جلو ادامه ی آن را سد کرده است.

    تا آن جا که بنده اطلاع دارم، قبلا نشست ها و انجمن های ادبی نیز فعالیت چشم گیری داشته اند که افرادی مثل رویین تن، کریمی، بیگی، مهری، بذرافکن ها، شکری ها و … از جمله فعالان و هدایت کنندگان آن بوده اند.

    عمده فعالیت این انجمن ها و نشست ها، تحت عنوان نقد شعر و … بوده است که به عللی که فعلا مجال پرداختن به آن نیست و اگر سایت داریون نما را ورق بزنید و به عقب برگردانید، تا حدودی در جریان آن قرار می گیرید، این گونه فعالیت ها با بن بست رو به رو شده و متاسفانه به جای چاره اندیشی و انداختن آن ها در مسیری منطقی و به دور از اگر و اما، صورت مساله به کل پاک شده و راحت ترین گزینه که همان نبود آن است، انتخاب شده است.

    تمام حرف من این است : قبول؛ مسلما مشکلات و حرف و حدیث و تبعاتی وجود داشته است؛ ولی آیا درست است چنین فعالیت هایی که البته در جامعه ی امروزی به خصوص در بین جوانان، جایگاه ویژه ای دارد را صرفا به این بهانه، به کل تعطیل کرد؟

    هستند ادبا و شعرا و یا علاقمندان و مستعدین به این رشته ها در منطقه ی داریون که چون به هر دلیل، درست یا نادرست، به آن ها میدان داده نمی شود، استعدادهایشان هرز می رود.

    و این چاره ی کار نیست ! فکری باید کرد.

    تا آن جا که من اطلاع دارم، با مدیریت آقای هوشمند، کلاس های موسیقی هم دایر بوده است که سرنوشت آن هم به سرنوشت نشست ها و انجمن های ادبی گره خورده و به فراموشی مطلق سپرده شده است.

    تا بعد …

  8. این بار هم سلام…

    و اما مدیریت فرهنگسرا :

    در این که اگر رشته ی تحصیلی مدیر، با نوع فعالیت وی همخوانی داشته باشد، کار در مسیر بهتر و تخصصی تر پیش می رود، شکی نیست؛ ولی در کنار رشته ی تحصیلی، تجارب و قابلیت های فردی و استعدادهای ذاتی و یا اکتسابی، عزم و اراده و تحرک و جنب و جوش مدیر، نیز بسیار موثر و سرنوشت ساز است.

    البته اگر هر دو، در کنار هم باشند، نور علی نور است. ولی حداقل در مملکت ما، اغلب این دو با هم مهیا نمی شود. که اگر بخواهیم سبک و سنگینش کنیم، بیش تر وزنه ی گزینه ی دوم، سنگین تر بوده و کارآمدتر است. که فکر می کنم در مورد آقای رستمی چنین باشد.

    تجارب ایشان که از زمان نوجوانی به کار فرهنگی مشغول بوده اند و علاقه و استعداد و انگیزه و اراده اشان اگر نگوییم صد در صد، چیزی حدود هفتاد هشتاد در صد، جبران نقیصه را می کند. این را من ادعا نمی کنم. شما که در داریون ساکن هستید، به عینه می بینید و چیزی که عیان است، حاجت زیادی هم به بیان بیش تر نیست.

    اگر این را هم بپذیریم که در دنیای امروز، مدیریت، اغلب، جمعی است نه فردی، آن گاه در یک نگاه، بیش تر به زحمات و تلاش های آقای رستمی واقف می شویم.

    ایشان به علت نبودن ردیف بودجه ی خاص، نمی توانند نیروهای حقوق بگیر و امکانات و ابزار آموزشی را در کنار خود داشته باشند. مشکل، بر می گردد به بخش نبودن داریون. متاسفانه مسئولین رده بالای استان فارس و شیراز، عادت کرده اند همه ی کم و کاست ها و کوتاهی های خود را گردن این فکر بیندازند که اگر داریون، بخش بود ال می کردیم و بل می کردیم و حالا دستمان باز نیست و از این جور حرف های صد من یک غاز !

    من مرده و شما زنده، به آن جا هم می رسیم ! روزی را می بینم که داریون به لطف خدا و تلاش جمعی دست اندرکاران، بخش هم می شود ولی هم چنان محروم خواهد ماند. مگر این که اراده ای قوی رو در روی فقر و محرومیت منطقه، قد علم کرده، آن را تا حدودی ریشه کن کند که دور از دسترس هم نیست.

    اما می خواهم از یک نگاه دیگر هم این موضوع را بررسی کنم که این دیدگاه دیگر خیلی طولانی شد، باشد برای باز هم دیدگاهی دیگر. ببخشید.

    تا بعد…

    1. سلام اقای جلیل زارع
      در پاکی و صداقت افراد خدا می تواند قضاوت کند و نه بنده هر چند رضا رستمی انسان خوبی است.
      به اطلاع شما می رسانم بنده خودم از دوران نوجوانی در کانون مسجد و کتنون فرهنگی تربیتی داریون و پایگته مقاومت جوادالائمه بوده ام. کسانی که در دوران نوجوانی در آن سالها فعالیت داشتند افرادی چون محمد امین رارع،محمود مهری،حمید شعبانی،جهان بخش شیروانی،محمد شیروانی،وحید خیراندیش و… بودند. تا آنجا که من یاد دارم آن سالها آقا رضا کار فرهنگی نمی کرد و بیشتر به فوتبال می پرداخا که البته خیلی هم خوب بود.
      آقای رستمی از زمان برپایی نماز جمعه تازه آن هم نه در اوایل که در اواسطش وارد این کار شد.
      درباره سابقه فرهنگی آقا رضا خواهش می کنم از آقایان یوسف بذرافکن و علیرضا کشاور بنویسند. البته نمی خواهم آقای یوسف بذرافکن بنویسند رضا رستمی جوان پاکی است این مورد را قبلت نوشته اند فقط بگویند از چه دورانی وارد کار فرهنگی شد.

      1. سلام اسماعیل جان…

        اگر در پاسخ گویی تاخیر شد، معذور بودم. ببخشید. من از پنج شنبه شب تا کنون داریون و چند ساعتی از هر روز را هم در شیراز هستم. دنبال پی گیری شهرک صنعتی و امور فرهنگی و چند کار دیگر. فرصت دسترسی پیدا کردن به اینترنت را نداشتم. دیروز هم آمدم کافی نت پارسا، اینترنت قطع بود. الان هم از کافی نت خدمتتان هستم.

        و اما من هم چون ساکن داریون نیستم و اطلاعاتم هم فقط در همین حد است، معتقدم که در این مورد خاص، همان آقایانی که شما فرمودید جواب بدهند بهتر است. من هم استفاده می کنم.

        پویا و پویا باشید…

  9. سلام؛ ولی قول می دهم حرف آخرم در این مقوله باشد. ببخشید و تحمل کنید…

    اما با یک نگاه دیگر :
    یک مدیر خوب و توانمند و موفق، باید بتواند در چنین شرایطی هم از وجود نیروهای خود جوش و مشتاق و علاقمند استفاده کند که هر چند آقای رستمی از وجود چنین مدیرانی هم به صورت محدود در برخی امور استفاده کرده است و در آمدهای اندک فعالیت های انجام شده را هم قطره قطره جمع آوری کرده و تنها ظرف همین یکی دو سال، چیزی بالغ بر 5 میلیون تومان صرف خرید ویدئو پرژکتور و پرده و کامپیوتر و خدماتی از قبیل رنگ و نقاشی کلاس ها کرده است، ولی جا دارد اهتمام و تلاش بیش تری صورت پذیرد.

    هستند جوانان علاقمند و مستعد و تلاش گری که اگر به آن ها میدان داده شود، خودی نشان می دهند و چه بسا از نیروهای ثابت و حقوق بگیر هم شایسته تر باشند و بهتر کار کنند و کارنامه ی قابل قبولی از خود به یادگار بگذارند. حتا من دورافتاده از داریون هم برخی از چنین افراد را می شناسم.

    و باید در این مورد به خصوص، فکر شود !

    البته، تفکر مدیریت فردی نه تنها در امور فرهنگی و آموزشی که در همه ی امور ما به خصوص در منطقه ی داریون، هویداست. و این طرز تفکر، باید عوض شود تا شاهد رشد و شکوفایی بیش تر و چشم گیرتر باشیم.

    همین. دیگر عرضی نیست. آخیش… تمام شد. خسته نباشم !

  10. با سلام .در مورد فعالیت های فرهنگی که زیر بنای حوزه های دیگر است هر چند بسیار نقد وارد است و اصل انتقاد ان هم در سطح کلان در روشها و متد گسترش و اشاعه فرهنگ کارامد است اما نقد مصداقی گزاره های فرهنگی که فرهنگستانها متولیان ان هستند مسئله ای تا حدی جداست. داریون مشکلات فرهنگی خاص خود را دارد که این مشکلات راه حل و برنامه خاص خود را نیز میطلبد. اینکه در همه جا برگزاری کلاس هایی با موضوعات عقیدتی و هنری را کار فرهنگی بنامیم در واقع فقط ظاهر ترین سطح کارکرد ان میباشد و اگر دوستان دقت کنند بروشنی در خواهند یافت که انتقادی در این سطح را نمیتوان دید . انچه مورد انتقاد میتواند باشد بحث از شخصیت حقیقی و حقوقی مدیریت فرهنگستان نیست چرا که ایشان عامل به اوامر متولی فرهنگی بالادست خوداست که به این صورت انجام برنامه و تصمیم گیری در یک چرخه صعودی و نزولی به کسانی ختم میشود که اصل انتقاد به ایشان است نه به امثال عزیزانی همچون اقای رستمی. ایشان بسیار مومن فهیم تحصیلکرده هستند و به نظر اینجانب در حق ایشان از این جهت کم لطفی شده که به جای استفاده از افکار و دیدگاههای جناب اقای رستمی فقط مسولیت اداره عملیاتی فرهنگستان را به عهده داشته باشد. انتفادات وارده برفرهنگستان داریون کاملا فرهنگی است نه فرهنگستانی.شاید اولین سوال این باشد که متولی اصلی فرهنگی در داریون کیست؟چرا حوزه فعالیت فرهنگستان منحصر در کارهای عمومی فرهنگی است نه تخصصی ؟چرا فرهنگستان به بررسی تخصصی اسیب های فرهنگی داریون نمی پردازد ؟با وجود اینکه داریون به لحاظ اشخاص فرهنگی بسیار فرهیخته است پس چرا هنوز هیچ حرکتی در شان مردم داریون در حوزه فرهنگ انجام نمیشود؟ ایا غیر از این است که متولی باید این برنامه ریزی را داشته باشد؟مطمئن هستم با کوچکترین فعالیت و جنبشی در این حوزه میشود برای اسیب های فرهنگی شهرمان بهترین راه حلها را انتخاب کرد چرا که به فرهیختگی اساتید فرهنگی در داریون یقین دارم و مطمئن هستم میشود داریون مهد فرهنگی والا با ریشه های بومی باشد

    1. سلام رضا جان…

      در مورد روش ها و متد گسترش و اشاعه فرهنگ کارآمد در سطح کلان آن، کاملا با شما هم عقیده ام. اگر خاطرتان باشد چند سال پیش هم به اتفاق عده ای از دوستان در این مورد کمی صحبت کردیم. یادتان هست کی و کجا را می گویم که ؟

      تصور من این بود که این پست برای نقد فرهنگسرای داریون با همین وضعیت فعلی و امور سنتی که سالیان سال است کم و بیش در همین اندازه ها در همه ی فرهنگسرا های کشور اجرا می شود هست. و بعدش هم اظهار نظر در مورد تنها مسئول فعلی آن.

      خوشحالم که بحث را به جایی کشاندید که بزرگ ترین دغدغه ی فرهنگی نسل امروز به خصوص در منطقه ی داریون است.

      به عنوان یک کاربر داریون نما و یک داریونی، موافقم در این پست در کنار بحث خرد فرهنگسرا و فعالیت های آن، با دید گسترده تری به کلان قضیه نگاه کنیم و تمرکزمان را بیش تر روی آسیب شناسی فرهنگی و روش های نوین و علمی و تخصصی و امروزی آن، البته خاص منطقه ی داریون قرار دهیم.

      تا آن جا که من اطلاع دارم ( فراموش نکنید که به هر حال من سی سال به طور مداوم و در کل چهل سالی می شود که ساکن داریون نیستم )، متولیان امور فرهنگی در داریون، در برگزاری و اجرای فعالیت های خرد و سنتی، کم و بیش دستی به آتش دارند و برخی از آن ها نیز دغدغه ی همیشگیشان است که در جای خود قابل تقدیر است.

      ولی با این همه، در سطح کلان، کار ساز نبوده است که اگر بود ، فقر فرهنگی و آسیب های ناشی از آن که شما بهتر از من از آن مطلعید، در منطقه ی داریون بی داد نمی کرد و آثار زیانبار و غیر قابل جبران آن را پیوسته شاهد نبودیم.

      شاید یکی از بزرگترین علل این ناکارآمدی، این باشد که در این باب هر کسی ساز خود را می زند و بحث مدیریت جمعی و شورایی در مقوله ی فرهنگ در منطقه ی ما کم تر نمود عینی داشته است.

      و باز خودتان بهتر از من می دانید که چون نوع دغدغه ها و آسیب های فرهنگی نسل امروز با دهه ی شصت و هفتاد متفاوت است، روش ها و متد و به تبع آن نوع نگاه فرهنگی نیز دستخوش تغییر شده و یا باید بشود.

      دیگر فقط با سلاح آن زمان، نمی شود وارد میدان شد. هر چند آن ها نیز در جای خود لازم و ضروری است ولی به هر حال بیش و کم اجرا می شود.چیزی که جای خالی آن کاملا مشهود و نبود آن فاجعه است، افکار و ایده های نو و خلاقانه و کارآمد فرهنگی برای نسل امروز است. و باید امروز دست به کار شد که فردا دیر است.

      این را هم بگویم که متاسفانه ما بیش از آن که اهل عمل باشیم، اهل حرفیم و حرف، خیلی حرف می آورد ولی کم تر به عمل نزدیک می شود.

      متولیان امر فرهنگ در منطقه باید گرد هم بیایند و برای یک بار هم شده با نگاهی متفاوت و علمی و تخصصی، آسیب شناسی کرده و چاره اندیشی کنند.

      هر چند این حقیر سراپا تقصیر، نه دانش و تجربه ای در حد امثال شما متولیان فرهنگی منطقه دارم و نه مثل شما ساکن، که درد را از نزدیک حس کرده باشم، ولی به عنوان یک داریونی که به هر حال، دغدغه ی مردم زادگاهش را دارد، در این مورد اعلام آمادگی می کنم و برای آن که باز هم در حد حرف و تعارف تمام نشود، برای شروع همین دیروز با برخی از متولیان و دلسوزان امور فرهنگی در کلان شهر شیراز صحبت کرده و از آنان حمایت و مساعدت و همکاری خواسته ام و آنان نیز فعلا قول مساعد داده اند که باید برای حصول نتیجه به جد پی گیری شود.

      ما کاربران داریون نما، به عنوان مشت نمونه ی خروار مردم داریون، حجت را بر متولیان و دلسوختگان امور فرهنگی تمام کردیم. حالا دیگر خود دانند ! این گوی و این هم میدان .

      هم چنان پویا و پایا باشید…

      1. سلام استاد. من بسیار کوچتر از این حرفام که بخوام اظهار نظر کنم در مباحث فرهنگی .با وجود عزیزان وبزرگانی امثال شما و دیگر اساتید در داریون امثال من فقط باید خوب گوش کنیم و سعی کنیم شاگرد های خوبی باشیم.ولی کاش جدی تر و باحضور این همه اساتید وفرهنگیان متخصص در این حوزه بحث فرهنگ را دنبال میکردیم. کاش بزرگترای این عرصه ورود میکردند .خیلی ناراحت کننده است که تعداد کثیری از این بزرگواران به دلایل متعدد متاسفانه دور این حوزه رو خط کشیدند و بزرگترین درد داریون در این حوزه همینه. امیدوارم شما با حضور نزدیکتون از راه دور با ارتباطی که با داریون نما دارید بتونید یه فکری به حال این موضوع بکنید.مطمئنا ما هم گوش به امر هستیم. البته فرمودید ما از نزدیک مسائل رو میبینیم این طور نیست. درس و مشق حسابی غافلمون کرده کمتر داریون هستیم. به هر حال ورود به این حوزه برنامه میخواد کسی را در این حوضه بهتر و فعال تر از شما سراغ نداریم.

  11. با سلام و ادب ، و با عرض معذرت از آقای رستمی به اطلاع می رساند که آقای رستمی از نظر اداره ارشاد خدمتگزار مجتمع هستند ، همانند خدمتگزاران مدارس و ادارات که مسئول حراست فیزیکی از ساختمان را دارند ، ولی عملکرد خوب ایشان باعث شده توقع ما از ایشان یک مدیر با چندین نیرو و منابع مالی باشد . احسن به آقای رستمی

    1. سلام شهروند عزیز…

      در این که من پاسخ ندهم، موافقم. آقای رستمی هم هر طور خودشان صلاح می دانند. من با آن که پاسخ برای گفتن دارم، ولی به احترام حرف کاملا منطقی شما، به این پرسش پاسخ نمی دهم.

      ممنون از پیشنهاد منطقیتان…

  12. با سلام اگر این بحث به حاشیه کشیده نشود ،با انصاف دنبال شود ،تخریب صورت نگیرد ،فقط آقای جلیل زارع پاسخ ندهند ، به ایشان تنها ختم نشود ، از سر دلسوزی باشد ، هدف ایجاد تحرک فرهنگی باشد ، با بدبینی دنبال نشو د ، آقا اسماعیل هم این موارد را رعایت کند و همه ی کاربران نظر بدهند به یک نقد منطقی تبدیل می شود

    1. سلام همشهری عزیز…

      کاملا با پیشنهاد منطقی شما موافقم. در واقع باید هم چنین باشد. گرنه زیاد نتیجه بخش نخواهد بود.

    1. سلام…

      داریونی عزیزتر از عزیز که چون این نام مورد پسند همه ی ما را انتخاب کرده ای عزیزتر هم شده ای، این طور نفرمایید قربانت بروم.

      وکیل وصی یعنی چه داریونی جان ؟ بد نیست یک بار دیگر متن این پست را از نظر بگذرانید؛ روی سخن نویسنده ی این مطلب، در وحله ی اول با ماست نه امثال آقای رستمی ! اول از ما نقد خواسته است، بعد از متولیانی مثل آقای رستمی ! پس این حرف را نزنید مومن !

      ضمنا وقتی قرار است یک مجموعه و یا متولی آن نقد شود، نقد کننده این حق را دارد که با دلیل و منطق نظر خودش را بگوید. قرار نیست همه ی نظرات مثل هم و مطابق میل ما باشد که اگر چنین باشد دیگر به آن نقد نمی گویند. اسمش چیز دیگری است که خودتان بهتر می دانید.

      اگر شمای نوعی، بر نقد کسی نقد دارید با دلیل بفرمایید. در غیر این صورت اجازه بدهید این پست روند منطقی خودش را طی کند و به بیراهه و حاشیه های تلخ و غیر منطقی کشیده نشود که در این صورت هیچ ثمری جز حرف و حرف و حرف و باز هم حرف های صد من یک غاز امثال جلیل زارع ندارد. و حرف های محکم و مستدل بقیه هم در لابلای آن گم می شود.

      قرار نیست ما مصمم باشیم تا حرف خود را به کرسی بنشانیم و از زبان سایر کاربران چیزی را بشنویم که خود دوست داریم !

      چون خیلی بیش تر از خیلی شما را دوست دارم و برایتان بی نهایت ارزش و احترام غائلم جرات تذکر به شما کاربران عزیز را به خودم می دهم. جسارتم را هم شما ببخشید و حلال کنید.

      پویا و پایا باشید…

  13. ضمن احترام به آقای رستمی به نظرم اگر متولی این فرهنگسرا فرد باتجربه تری در زمینه مسایل فرهنگی باشند خیلی بهتر است.
    مثلا یوسف بذرافکن یا علیرضا کشاورز

  14. تا این بنده خدارواز نون خوردن نیاندازید دست بردار نیستید!! پیشنهاد ارزنده بدهید نه خواهان تغییر ایشان باشید.این افرادی که شما نام میبرید قبلا امتحان خود را در مسئولیت هایی که داشته اند پس داده اند

  15. باسلام
    به عنوان کسی که از نزدیک با فعالیتهای مجتمع فرهنگی هنری گلهای باغ نبوت آشنا هستم زمانی که از قرار گرفتن چنین مطلبی بر روی سایت باخبر شدم به نوعی خود را موظف دانستم در مورد سوالها و انتقادهای مطرح شده مطالبی را عرض کنم وتاکید می کنم که این مطالب تنها از منظر یک مخاطب است که در این سالها(به خصوص سال گذشته که از فضای سالن مطالعه استفاده می کردم) به خاطر حضور در مجتمع در جریان چند وچون فعالیتهای این مکان قرار داشته است.پس هیچ اصراری در تحمیل نظرات خود ندارم چون صحبتهایم تنها برخاسته از برداشتی شخصی از مشاهدات است.
    در چند دیدگاه به توضیحاتی درباره پرسش هایی که به عنوان نمونه توسط مدیریت سایت مطرح شده است می پردازم. ودر ادامه نیز پیشنهادات وانتقاداتی را مطرح می کنم تا مسیر یک بحث وتبادل نظر رسانه ای به درستی پیموده باشیم.
    اولین پرسش مطرح شده)آیا برنامه های گذشته این مجتمع با توجه به امکانات آن شایسته و بایسته داریون بوده است؟
    صحبت از شایسته و بایسته داریون بودن چیزی ورای اینهاست وزبان قاصر.چون ساکنان آن مردمان با صفا و فهیمی هستتد که شاید تنها عیبشان همین به کم قانع بودنشان است که شاید همین ، انسان را برای فراهم آوردن آنچه در خور شایستگی آنهاست دچار مشکل می کند.
    در اینکه امکانات فیزیکی مجتمع امکانات مناسبی (نه کامل) است شکی نیست و مایلم چند سطری درباره انواع بخش های این ساختمان ونوع به کارگیری این فضاها تاکنون توضیح دهم.
    طبقه اول:
    الف )نمازخانه : از این مکان جهت 1- برگزاری نماز مغرب و عشا به جماعت 2- محفل انس با قرآن و سخنرانی در ماه مبارک رمضان 3-برگزاری زیارت عاشورا وروضه خوانی در صبحهای ایام محرم 4- کلاسهای مهد قرآنی و نقاشی جهت نونهالان (توضیح :نماز خانه بدون هیچ امکاناتی حتی موکت تحویل مسئول مجتمع داده شده بود.)
    ب)3 کلاس آموزشی با 40عدد صندلی: که در آنها طبق برنامه تمامی مجتمعات فرهنگی کلاسهای آموزشی هنری از قبیل کامپیوتر .زبان. نقاشی .طراحی و خوشنویسی برگزار می گردد.که به طور متوسط روزانه 200نفر از این کلاسها استفاده می کنند.
    البته در ادامه هزینه های زیادی صرف آن شده تا به به قول مدیریت سایت کلاسها به استاندارهای آموزشی نزدیک شود و دانش آموزان بتوانند از امکانات یک کلاس هوشمند استفاده کنند.
    اما این کلاسها جهت برنامه هایی که به صورت دوره ای برگزار می گردد نیز مورد استفاده قرار می گیرد.مانند کلاسهای حفظ قرآن جهت خواهران،کلاسهای قرآن واحکام برای دانش آموزان دختر و پسر،کلاسهای خیاطی ، سفالگری، کلاسهای درسی(ریاضی فیزیک عربی )و کلاسهای مشاوره درسی و همچنین دوره های خبرنگاری وبسیاری از نمونه های دیگر . البته این کلاسها دوره ای به پیشنهاد خود مدرسان انجام می گیرد.
    ج)دفتر:این مکان جهت امور اداری مانند ثبت نام مورد استفاده قرار می گیرد که البته فاقد امکانات اداری موجود در خیلی از دفترها است.
    د) آمفی تئاتر: این سالن مکان برگزاری همایش ها و نشست ها و مراسم جشن و عزاداری هایی است که به مناسبتهای مختلف در طول سال انجام می گیرد وچون قرار بر این شد تا فقط از آنچه بعینه دیده ام صحبت کنم چند تا از این مراسم ها را که به ذهن دارم برمی شمرم: جلسات تفسیر قرآن – جلسات پاسخ به شبهات تابستان 91 توسط حاج آقا صدیق –مراسم عزاداری ارتحال امام خمینی(ره)- عصر شعر مولود کعبه –میلاد امام حسن مجتبی(ع) تابستان امسال- نشست های به منظور کاهش صدمات موتورسواری (در چند نوبت)- زادروز داریون نما و نزدیک به صد همایش ونشست دیگر که مطمئنا گزارش آنها موجود و گاه نیز توسط همین سایت بازتاب داده شده است.البته لازم به ذکر است در بخشی از این همایش ها مجتمع فقط به عنوان هماهنگ کننده و تامین کننده مکان انجام وظیفه کرده است.
    پخش فیلم برای کودکان و نوجوانان یکی دیگر از برنامه ها ایست که در آمفی تئاتر مجتمع برگزار می گردد.
    از راهروها نیز برای برگزاری نمایشگاه های عکس ، نقاشی وخوشنویسی در طول این سه سال به مراتب استفاده شده است.
    طبقه دوم
    الف)مخزن کتاب : این بخش حاوی کتابهای متنوعی در موضوعات مختلف است که تعداد زیادی ازآنها توسط خود مجتمع خریداری شده است .همچنین تعدادی کتابهای کمک درسی و کنکور نیز جهت استفاده دانش آموزان موجود است .ضمنا کتاب فرهنگ داریون را نیزمیتوان از آنجا تهیه کرد.
    بخش کتابخانه مجتمع فرهنگی در طول سال یک یا دوبار نیزاقدام به برگزاری نمایشگاه کتاب در مکان مجتمع فرهنگی می کند.که این نمیشگاهها قبل از مجتمع فرهنگی 10-12 سالی می شد که در داریون به فراموشی سپرده شده بود.

    ب) سالن مطالعه : این بخش در روزهای فرد مختص برادران وروزهای زوج مختص خواهران می باشد.که سال گذشته نیز دو نفر از دانش آموزان پسر که از سالن مطالعه استفاده می کردند موفق به کسب رتبه های مطلوب در کنکور شدند وهم اکنون دانشجوی دانشگاه شیراز هستند وتعدادی دیگری نیز در دانشگاههای دولتی شهرهای دیگر مشغول به تحصیل می باشند.و مطمئنا از بین خواهران نیز بوده اند کسانی که حائز رتبه های مطلوب شده اند.
    این مطالب تنها بخشی از اطلاعات و فعالیتهایی بود که درمورد جزییات آنها نیزمی توانم پاسخگوی دوستان باشم .
    کسانی که با مجتمع در ارتباط هستند می دانند موارد فراوان دیگری وجود دارد که می توان جز عملکرد سالانه مجتمع فرهنگی به شمار آورد.که به نظر من مسئول مجتمع خود در این موارد می تواند اطلاعات جامعی به ما دهد.

  16. دومین سوال مطرح شده) این مجتمع تا کنون کدام برنامه یا برنامه های متنوع فرهنگی را در داریون اجرا کرده است؟
    مجتمع فرهنگی گلهای باغ نبوت بدون شک در این سه سال یکی از فعال ترین مراکز فرهنگی در منطقه ی داریون بوده است.مطالبی که در دیدگاه شماره 1 ودیدگاه آقای زارع مطرح شد خود گواه این مدعا می باشد. البته باید خاطر نشان کرد که هرچند مجتمع نسبت به دو سال نخست، امسال پیشرفت چشم گیری داشته است به گونه ای که در برخی ایام مانند همین ماه مبارک رمضان و روزهای جشن میلاد امام زمان (عج) با پذیرا بودن روزانه 300نفرو اجرای برنامه متنوع به اهداف فرهنگی خود تا حدودی نایل شده است .اما در بسیاری از موارد برنامه وفعالیتها با بی نظمی هایی نیز روبرو بوده است که در ادامه (دیدگاه شماره 5)در مورد آنها توضیح داده خواهد شد

  17. سومین سوال مطرح شده)آیا فردی که آن را اداره می کند و با اداره فرهنگ وارشاد اسلامی فارس در تماس است-رضا رستمی که انصافا زحمت کش هم هست- تخصصی در این رشته دارد؟
    آقای رستمی را تمامی دوستانی که در داریون در فضای فعالیتهای این چنین حضور داشته اند بهتر از من می شناسند ونیازی به توضیح بیشتر نمی بینم.
    اما در مورد ارزیابی تخصص ایشان در سمتی که هم اکنون قرار دارند قصد دارم توضیحاتی را مطرح کنم و سپس هرکس می تواند دراین مورد نظرات خود را بیان کند.
    1-اگر بخواهیم مجتمع و مسول آن را در یک نگاه سه ساله با معیار سنجش در بازه زمانی خاص ارزیابی کنیم ، خواهیم دید )مسئله پیشرفت (درمجموعه تحت مدیریت که ملاک مهمی است در اینکه یک مدیر را کارآمد یا ناکارآمدتلقی کنیم به طور محسوس در مجتمع فرهنگی قابل رویت بوده است.به عنوان نمونه پیشرفتی از این جنس ،که ساختمانی که به ندرت کسی حتی از موجودیت آن با خبر بود .امروز به علت کیفیت وتنوع برنامه های خود به پر رفت وآمدترین مرکز فرهنگی در داریون تبدیل شده است . همانطور که که می دانید حوزه فعالیتهای مجتمعات فرهنگی محدود به دامنه سنی خاصی از جامعه مثلا نوجوانان نمی باشد ومجتمع می تواند با طراحی برنامه های فرهنگی متفاوت میزبان افراد جامعه درتمامی سنین باشد.که هم اکنون در مجتمع فرهنگی گلهای باغ نبوت این اتفاق به خوبی قابل مشاهده است .وگاه اتفاق می افتد که تقریبا تمامی اعضای یک خانواده در مجتمع حضور و از کلاسها وبرنامه ها بهره می برند.که پیامدهای مثبتی در جهت تقویت روابط بین اعضای یک خانواده خواهد داشت.
    2-در نگاهی دیگر مجتمع فرهنگی را در داریون با دیگر نهادهایی که تقریبا حوزه فعالیت مشترکی با آن دارند با در نظر گرفتن قدمت وتجربه هرکدام مقایسه کنید!
    هرچند هدف اصلی مجتمع تعامل با تمامی این مراکز است ودر اجرای برنامه های متفاوت مانند همایش ها و نشست ها نهایت همکاری را با آنها داشته است.
    3- در نهایت مجتمع فرهنگی گلهای باغ نبوت داریون را با دیگر مجتمع های فرهنگی که در استان فارس هستند مقایسه کنید.
    کدام یک عهده دار برگزاری نماز جماعت شده اند؟ساعت اداری کدام یک از 7:30صبح تا بعد از نماز مغرب می باشد؟و خیلی موارد دیگر

  18. سومین سوال مطرح شده) آیا رشته تحصیلی او- کشاورزی- به کار مجتمع فرهنگی داریون می آید؟
    در نگاه اول به نظر می رسد این سوال کمی با شیطنت یا خوشبینانه تر با بی دقتی طرح شده است چون به نوعی از جنس استفهام انکاری است.مطمئمنا جواب منفی است.البته حضور در دانشگاه و فعالیت در فضای فرهنگی دانشگاه ها تا حدی می تواند انسان را قاعده واسلوب این فعالیتها آشنا کند.اما آنچه بیشتر به کار مجتمع فرهنگی آمده است تجربه ،تلاش و حس انجام وظیفه ای ای بوده است که در وجود مسئول مجتمع وجود داشته است.کسی که سه سال پیاپی عهده دار برپایی نماز جماعت ودیگر برنامه های مذهبی مانند برگزاری مراسم شب های قدر،زیارت عاشورا،محافل انس با قرآن در مجتمع فرهنگی است در صورتی که بخش اعظمی از آنها جزء وظایف تعریف شده برای مجتمعات فرهنگی هنری نیست هرچند که آنچه که مجتمع تا به امروز بدان دست یافته از برکت مراسم و برنامه هایی از این دست می باشد که کلاسهایی مانند کامپیوتر زبان ونقاشی در تمامی مراکز برگزار می شود.
    شاید اگر مسئول مجتمع فرهنگی نیز این قدر خود را غرق گرد وخاک موکت ها ، فرشها و داربست ها مراسم های مختلف نمی کرد و کت وشلوار ی اتوکشیده می پوشید و سعی می کرد در تمام موضوعات خود را صاحب نظر جلوه دهد وپشت میز نشتن را خوب تمرین میکرد دیگر کسی به رشته تحصیلی و مدرک او کار نداشت

    1. سلام جه جالب
      کاش برخی افراد جوابیه ها را با نام خودشان منتشر می کردند.
      عجب فرد با اطلاعی از ریز فرهنگسرا اطلاع داره بعدا می گه من تنها از سالن مطالعه فرهنگسرا استفاده کردم….!
      بابا دست بردارید به خدا این کارا قدیمی شده حاج برادر!

      1. مطلبی خوانده بودم در مورد اینکه نوع نگرش افراد در شیوه خوانش آنها از یک متن تاثیر بسزایی دارد.وگاه ممکن است بدبینی وغرض ورزی افراد نوع خوانش آنها و به طبع برداشت آنها از یک متن را با مشکل روبرو کند.وآنجا توصیه شده بود در مسئله نقد باید نسبت به موارد آگاه بود.در این چند دیدگاهی که مشاهده شد واضح است بدلیل همین موضوع از مطالبی که که کاملا روشن هستند برداشت هایی دگرگونه صورت گرفته است.که در اینجا با آوردن اصل متن از خود دیدگاه ونوع پاسخ به آنها این نارسایی در برداشت را بررسی می کنیم.
        بخشی از دیدگاه یوسف بذرافکن ((هرجند در کارهای فرهنگی و هنری نباید به وضع موجود راضی بود و برای رسیدن به وضعیت مطلوب باید تلاش کرد ولی باید به آقای رستمی به عنوان یک جوان پاک و مذهبی برای تلاش های خالصانه اش خدا قوت گفت))
        پاسخ اسماعیل((صرف این که یکی پاک و مذهبی باشه مثلا می تونه مسوولیت یه جای فرهنگی رو بهش داد. این یعنی لعنت بر تخصص))
        در هیچ جای دیدگاه آقای یوسف بذرافکن ،به دلیل پاک ومذهبی بودن، به شخصی مجوز به عهده گرفتن یک جای فرهنگی داده نشده وهیچ جای سخن وی معنای لعنت به تخصص نداشته است
        ومورد دیگر دردیدگاه شماره1((به عنوان کسی که از نزدیک با فعالیتهای مجتمع فرهنگی هنری گلهای باغ نبوت آشنا هستم زمانی که از قرار گرفتن چنین مطلبی بر روی سایت باخبر شدم به نوعی خود را موظف دانستم در مورد سوالها و انتقادهای مطرح شده مطالبی را عرض کنم وتاکید می کنم که این مطالب تنها از منظر یک مخاطب است که در این سالها(به خصوص سال گذشته که از فضای سالن مطالعه استفاده می کردم) به خاطر حضور در مجتمع در جریان چند وچون فعالیتهای این مکان قرار داشته است))
        پاسخ اسماعیل((عجب فرد با اطلاعی از ریز فرهنگسرا اطلاع داره بعدا می گه من تنها از سالن مطالعه فرهنگسرا استفاده کردم….!))
        که معلوم نیست به چه دلیل خط نخست آن از دید وی پوشیده مانده و همچنین حضور در این سالها و این ها را دلیل مطلع بودن ندانسته وفقط به جمله داخل پرانتز استناد کرده که متاسفانه در دام عصبیت های بی جا افتاده ودر پایان همین دیدگاه خود با قدیمی دانستن این کار که نگفته کدام کار وهمچنین استفاده از لفظ (حاج برادر)که نیت استفاده از آن نامشخص است از همیاری در ایجاد یک فضای نقد سالم طفره رفته است.
        البته در پاسخ اسماعیل یه دیدگاه جلیل زارع نیز این نوع عکس العمل مشهود است.
        ودر پاسخ به اینکه چرا دیدگاه ها بی نام بوده اند؟دلایل خاصی وجود داشته است که البته این انتقادبه خود اسماعیل نیز وارد است. اما این نیز عجیب است که چرا به جای پرداختن به نقد مطالب ذکر شده به دنبال نام خاصی هستند ولی به هر حال اگر ایشان در این امر اصرار دارندمی توان تدارک یک ملاقات حضوری دادتا اطمینان حاصل گردد که اشتباه فکر کرده اند
        و اما اسماعیل عزیز این روزها که مردمان هرکس سخت گرفتار روزمرگی ها خود است وآنچه که در پیش روی جوانان ونوجوانان شهر من وتو قرار داردگذر گاه هایی سخت ناهموار و پر فراز ونشیب است آیا بهتر نیست یه جای پرداختن به این گونه مسایل بیاییم با ارایه پیشنهادات وراهکار های مناسب یه آقای رستمی وتمامی کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند.لااقل همین قدر که از دستمان بر می آیدنقشی هرچند اندک در این زمینه ایفا کنیم؟

  19. با سلام ،خوبی بحث آن است که زوایای تاریک قضیه روشن می شود! البته این رویه نباید با آقای رستمی تنها ختم شود .

  20. بدون حب وبغض باید گفت ایشان انسان شریفی است ودر حد توان تلاش خود را انجام می دهد ، گرچه ممکن است مشکلاتی در مجتمع وجود داشته باشد که این امر نیز طبیعی است که به عوامل مختلفی برمی گردد ونباید یک طرفه قضاوت کرد شما اول باید با خود او مصاحبه می کردید و محدودیت ها را از زبان خود او می شنیدید بعد انتقاد می کردید

  21. ای کاش هیچ وقت قضاوت عجولانه انجام ندهیم. ای کاش مدیریت سایت قبل از به رگبار بستن با سلاح نگاه های دیگران به شخصه از مدیریت مجتمع گزارش تهیه میکرد. ای کاش

  22. اگر من جای رئیس اداره ارشاد شیراز بودم که مجتمع فرهنگی – هنری زیر نظر اونجا کار میکنه مجتمع رو با این اسم نام میبردم. مجتمع فرهنگی – هنری – مذهبی – ورزشی گلهای باغ نبوت

  23. از داریون نما خواهشمند است که حتما در مورد کارهای فرهنگی دیگه تو داریون تحقیق و بررسی بیشتری کنند. و کارهای فرهنگی ارگانهای دیگر رو بررسی کنن. و امیدوارم تنها به مجتمع که ما اونا به اسم فرهنگسرا یا کتابخونه میشناسیم بسنده نکنن. و ذره بینشون رو جاهای دیگه داریون بچرخونن

  24. دیدگاه شماره 5
    دگر بار سلام
    در این بخش چندی از انتقاداتی را که در این مدت نسبت به مجتمع از دید خود وارد دانسته بیان ودر ذیل آنها نیز پیشنهاداتی ارایه می کنم تا به هدف اصلی بحث که واکاوی ظرفیت مجتمع ودر نهایت رشد وترقی بیشتر آن بود نزدیکتر شویم.
    البته در ابتدا عرض می کنم که تمامی مواردی که به عنوان پیشنهاد ارایه می شود نیاز به هزینه وهمچنین نیروی انسانی دارد.و با توجه به اینکه مجتمع هیچ گونه بودجه ای ندارد واز وجود هر گونه نیروی انسانی نیز(به جز مسوول آن )محروم می باشدو فعالیت هایی هم که تاکنون انجام گرفته با مساعدت نیروهای داوطلب بوده است.لذا از دوستان خواهشمند است اگر پیشنهادی در مورد چگونگی تامین منابع وچگونگی اجرای هر چه بهتر برنامه ها دارند بیان کنند.
    1- شاید یکی از دلایلی که موجب شده دوستان لااقل عزیزانی که به دلایلی مانند دوربودن از داریون یا مشغله کاری تنها از طریق سایت داریون نما رویدادهای شهر را پیگیری می کنند از فعالیت های مجتمع بی خبرمانده باشند عدم پوشش مناسب خبری فعالیتها در سایت بوده است.البته برای برنامه مختلفی که در مجتمع اجرا می شود از طریق سامانه پیامکی ،پوسترها واعلا م در نمازهای جماعت وجمعه اطلاع رسانی می شود.
    پوشش خبری فعالیت های یک مجموعه می تواند نقش مهمی در ارتقا کیفیت برنامه ها داشته باشد چون بهرحال با انعکاس آنها پیشنهادها وانتقاداتی نسبت به هرکدام ارایه می شود وبه نوعی آسیب شناسی صورت می گیرد که در مراحل آتی خیلی از نواقص برطرف می شود.اما ازآنجا که مجتمع فرهنگی از داشتن هرگونه نیروی انسانی به جز همان مسئول آن محروم می باشد و کار تهیه خبر نیز کاری وقت گیر است پیشنهاد میشود از بین نوجوانان فعال مجتمع فرهنگی فردی که به این حوزه علاقه مند میباشد انتخاب و با راهنمایی دوستانی که دراین امر تجربه دارند وظیفه پوشش خبری فعالیتها را عهده دار شود.
    2-در دیدگاه شماره 3 بیان شد که مجتمعات فرهنگی می توانند با در نظر کرفتن امکانات خود فعالیتهایی را برای تمام افراد جامعه در سنین مختلف طراحی کنند.اما مجتمع فرهنگی در این امر میتواند بهتر عمل کند.به عنوان مثال تاکنون برای افراد کهن سال جامعه در داریون هیچ گونه برنامه آموزشی، سرگرمی و تفریحی نبوده است و هیچ مکانی برای انجام این گونه برنامه ها وجود نداشته است. مجتمع می تواند در این امر پیش قدم شود و مثلا با اجرای مسابقاتی که به فعالیت فیزیکی کمتری نیاز دارند یا برنامه هایی از این قبیل پدر بزرگ مادربزرگ ها را در کنار نوه هایشان در این برنامه ها شرکت دهد که بی شک نتایج مطلوبی برای خانواده وجامعه در پی خواهد داشت که همگی نسبت به آن آگاهیم.البته نباید فراموش کرد که اینگونه برنامه ها به نیروی انسانی متخصص نیازمند است وهمچنین هزینه بر است و با توجه به اینکه مجتمع فرهنگی هیچ گونه بودجه ای ندارد دیگر نهاد ها می توانند در این امر با مجتمع همکاری کنند.
    3-با توجه به وضعیت موجودی که همگی شاهد آن هستیم.به نظر می رسد مشکلات روحی و روانی وفقدان آموزش های مناسب در حوزه روانشناسی که در جامعه وجود دارد منجر به اتفاقات نامطلوبی می شود.مجتمع می تواند با دعوت از روانشناسان برگزیده و برگزاری همایش هایی در جهت ارایه این آموزش ها گامی مثبت در تقویت روحیه وامید به زندگی در جامعه بردارد.
    4-با توجه به اینکه محافل و انجمن های ادبی و برگزاری جشنواره های شعر به مناسبت های مختلف همواره جز جدایی ناپذیر فعالیت های فرهنگی بوده است.مجتمع به جز برگزاری تنها یک عصر شعر در این زمینه هیچ فعالیتی نداشته است.مجتمع فرهنگی می تواند با برگزاری جشنواره های شعر در موضوعات مختلف در پویا نگه داشتن این بخش از فعالیتهای فرهنگی نقشی مهم ایفا کند.البته برای هر کدام از این جشنواره ها بهترست دبیرخانه ای دایر شود تا شعرها از قبل مورد بازبینی وداوری قرار گیرند .وهمچنین برگزاری مسابقات مشاعره نیز از فعالیتهایی است که مجتمع می تواند مجری آن باشد .
    5-فضای بیرونی وداخلی ساختمان مجتمع می بایست از لحاظ آراستگی وضعیت مطلوبتری داشته باشند .چون آراستگی این فضا تاثیر بسزایی در نحوه برخورد مراجعه کنندگان خواهد داشت.با قراردادن گلدانها وهمچنین استفاده مناسب از فضای باغچه ها می توان کمی به وضعیت ظاهری مجتمع سر و سامان داد.
    این موارد تنها بخشی از انتقادات وپیشنهاداتی بود که ذکر شدو در ادامه نیز موارد دیگری افزوده خواهد شد.واز دوستان نیز انتظار می رود با ارایه راهکارهای مناسب به افزایش کمی وکیفی فعالیتهای فرهنگی در داریون کمک کنند.

پاسخ دادن به دیدگاه شماره 5 لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا