منهاي داريونهمه

کعبه شکافت و عدالت، شکوفا شد…

دشت گونه ها از باران دیدگان، متنعم می شوند آن گاه که دست نیاز، عنایت یار را بکاود و در قنوت عاکفین، قلب ها را به کریم بی نیاز، اهدا کنند.

لیدر:در باغ اعتکاف و در صحن صفا و ساحت سپیده، اشک به امید عبور دلارام می افشانیم و هم آوا با معتکفان معراج، نام خجسته ی علی را ترنم می کنیم.

شاکر و شادمان از آنیم که کعبه شکافت و عدالت، شکوفا شد. مباهات ماست که دیوار دل هایمان نیز بشکافد و ذره ای از آفتاب عنایت مولادر آن حلول کند.

veladateali1

1 دیدگاه

  1. مولای ما نمونه‌ی دیگر نداشته است
    اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
    وقت طواف دور حرم فکر می‌کنم
    این خانه بی‌دلیل ترک برنداشته است
    دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
    آیینه‌ای برای پیمبر نداشته است
    سوگند می‌خورم که نبی شهر علم بود
    شهری که جز علی در دیگر نداشته است
    طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
    انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
    یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
    یا جبرِییل واژه بهتر نداشته است
    چون روز روشن است که در جهل گمشده است
    هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است
    این شعر استعاره ندارد برای او
    تقصیر من که نیست برابر نداشته است
    (حمیدرضا برقعی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا