دفترچه خاطرات

یاد نیکان( قسمت هجدهم) مرحوم نقدعلی یوسفی

یوسف بذرافکن|

به اقتضای سن و سالم جوانیش را به یاد ندارم لذا سراغ بزرگان رفتم آنها می گفتند: عمو نقدعلی از دوران جوانی آدم خوبی بود ، اهل کارو تلاش و در عین حال اهل دین و دیانت بود .

با آرامش و متین سخن می گفت ، سخنانش خردمندانه بود ، هرچند پدر شهید بود اما هیچگاه توقعی نداشت ، اغلب اوقات در صف نماز جماعت و جمعه حاضر بود ، جوان تر ها را نصیحت می کرد.

مغازه کوچکی اجاره کرده بود و با آن امرا معاش می کرد ، اخلاق و رفتارش با مردم خوب بود ، به دیگران فوق العاده احترام می گذشت ،انتظاراحترام و تکریم نداشت ،هرچند مردم ایشان را بسیار تکریم می کردند، تواضع و فروتنی ایشان اورادوست داشتنی کرده بود ،در مراسم مذهبی خاصه عزاداری سرور شهیدان و میلاد امام زمان (عج) شرکت می کرد ، خودش را دلبسته دنیانکرده بود ، یادم هست یک روز در گلزار شهدامی گفت:باید به یادآخرت که سرای جاوید است بود که از مرگ گریزی نیست .

4 دیدگاه

  1. با سلام
    خداوند روحش را شاد گرداند
    يكي از موذن هاي مسجد امام محمد تقي (ع) هم بود كه الحق و والانصاف با نيت صاف و صداي رسا اذان مي گفت

  2. ايشان در اواخر عمر در منزل اكرم كل اور نبش كوجه منتهي حسينيه مغازه داشتند.ايشان بسيار مردم دار بودن و سلام و احوال برسي بسيار كرمي را با مردم داشتند.خدايشان بيامرزد.شادي روح اموات صلوات.

پاسخ دادن به مصطفي زارع لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا