همهویدیو

ویدیو:دکلمه زیبای به طاها به یاسین همراه با متن شعر

به طاها…به یاسین…به معراجِ احمد…
به قدر و…به کوثر…به رضوان و طوبی…
به وحی الهی…به قرآنِ جاری
به تورات موسی…و انجیل عیسی
بسی پادشاهی کنم در گدایی
چو باشم گدایِ گدایان زهرا
چه شب ها که زهرا، دعا کرده تا ما
همه شیعه گردیم و بیتاب مولا
غلامی این خانواده، دلیل و مرادِ خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص…امیرت مشخص
مکن دل دل، ای دل…بزن دل به دریا
که دنیا…که دنیا…که دنیا…به خسران عقبی، نیرزد
به دوری ز اولاد زهرا نیرزد…
و این زندگانیِ فانی…جوانی…خوشی های امروز و اینجا…
به افسوس بسیار فردا…نیرزد
اگر عاشقانه هوادار یاری
اگر مخلصانه گرفتار یاری
اگر آبرو میگذاری به پایش
یقینا…یقینا…خریدارِ یاری
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت
چه اندازه در ندبه ها زاریاری
به شانه کشیدی…غم سینه اش را
و یا چون بقیه تو سربارِ یاری
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردارِ یاری
به گریه شبی را سحر کردی یا نه
چه مقدار بیتاب و بیمارِ یاری
دل آشفته بودن…دلیل کمی نیست
اگر بیقراری بدان یارِ یاری
و پایان این بیقراری…بهشت است
بهشتی که سرخوش ز دیدارِ یاری
نسیم کرامت وزیدن گرفته
و باران رحمت چکیدن گرفتهمبادا بدوزی نگاه دلت را…
به مردم که بازار یوسف فروشی در این دورهِ بد…شدیدا گرفته
خدایا به روی درخشان مهدی…
به زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی
به لب های گرم علی…یا علیش
به ذکر حسین و حسن جان مهدی
به دست کریم و نگاه رحیمش
به چشم امیدِ فقیران مهدی
به حال نیاز و قنوت نمازش…
به سبحان…سبحان…سبحان مهدی
به برق نگاه و به خال سیاهش
به عطر ملیح گریبان مهدی
به حج جمیلش…به جاه جلیلش
به صوت حجازیه قرآن مهدی
به صبح عراق و شبانگاه شامش
به آهنگ سمت خراسان مهدی
به جان داده های مسیر عبورش
به شهد شهود شهیدان مهدی
مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده بی سر و پا
مرا همدم و محرم و هم رکاب
سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان
یا مهدی…یا مهدی…مددی

 

 

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.

3 دیدگاه

  1. صلوات بر محمد و آل محمد و سلام بر داریون نما …

    زیبا بود. اما یک درخواست. فکر می کنم دکلمه ی زیبای دیگری با همین مضمون که از روی همین شعر توسط کس دیگری ساخته و پرداخته و اجرا شده است هم موجود باشد که من یک بار به طور کاملا تصادفی شنیدم و آن قدر به دلم نشست که دوست دارم دوباره بشنومش.

    اگر امکانش باشد و به آن دسترسی داشته باشید، منتشرش کنید ممنون می شوم.

    برقرار باشید …

  2. سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
    وآن چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
    گوهری کز صدف کُوْن و مکان بیرون است
    طلب از گمشدگانِ لبِ دریا می‌کرد
    مشکل خویش برِ پیرِ مُغان بردم دوش
    کو به تاییدِ نظر حلّ معما می‌کرد
    دیدمش خرم و خندان، قدحِ باده به دست
    و‌اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد
    گفتم: «این جام جهان‌بین به تو کِی داد حکیم؟»
    گفت: «آن روز که این گنبد مینا می‌کرد»
    بی‌دلی، در همه احوال، خدا با او بود
    او نمی‌دیدش و از دور “خدایا” می‌کرد
    این همه شعبده خویش که می‌کرد اینجا
    سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد
    گفت: «آن یار، کز او گشت سر دار بلند،
    جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد»
    فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
    دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد
    گفتمش «سلسله‌ی زلف بتان از پی چیست؟»
    گفت: «حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد!»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا