یکی از کاربران داریون نما مطلب قابل تاملی درباره شورای شهر و شهرداری ارسال کرده که به سبب آزادی بیان انتقادات در رسانه آن را منتشر می کنیم و همین جا اعلام آمادگی می کنیم اگر شهردار یا هر کدام از اعضای محترم شورای اسلامی شهر داریون در این باره نقطه نظر یا جوابیه ای داشته باشند طبق قانون مطبوعات آن را منتشر کنیم.
*****
و اما یادداشت این کاربر:
از بین اعضای شورای شهر داریون ،برخی را حتی از کودکی نیز در داریون ندیده ایم و هم اکنون نیز در شیراز ساکن هستند و تنها اصلیت داریونی بودن را به یدک می کشند.
آیا یکی از قوانین عضویت در شورای شهر هر شهر و روستایی و حتی کاندیدا شدن در انتخابات ،مگر سکونت دایمی در داریون نیست؟!
مگر سکونت در داریون عیب و عار است که این اعضا از بودن در داریون فرار می کنند و فقط هفته ای یک یا دوبار مستقیما به شهرداری و اتاق کارشان رفته و از همان راه نیز، بریدگی بولوار ورودی داریون را دور زده و شتابان به سوی شیراز باز می گردند؟!
آیا ستاد ثبت نام انتخابات نمی تواند روی این موضوع نظارت بیشتری داشته باشد و هنگام ثبت نام از کاندیداها بررسی بیشتری داشته باشند؟!
درد من از مظلومیت مردم زادگاهم است که ….
خانه ی پدری من در داریون است چه ربطی دارد ؟!آیا کسی که در شیراز سکونت دارد و به قول معروف آب و آفتاب داریون به بدنش نمی خورد،می تواند برای چاههای آب داریون و مشکلات مردم دلسوزی و از جان گذشتگی کند؟!
حتی همین اعضای محترم شورای شهر طبق قولی که داده بودند هنوز هیچ دفتر مستقلی که پاسخگو ی مشکلات مردم باشد تشکیل نداده اند.مگر یکی از وعده های انتخاباتی این اعضا همین راه اندازی دفتر شورا نبود؟!چه شد آن وعده ها…؟!
بسیاری از مردم برای امضا نمودن یک برگه یا یک مدرک،باید فاصله ی چند کیلومتری داریون تا دانشگاه آزاد را طی کنند تا موفق شوند از یکی از اعضای شورا امضا بگیرند!این مشکل وقتی خود را نشان می دهد که طرف هیچ وسیله ی نقلیه ای نداشته باشد و سالخورده نیز باشد!
مشکل سکونت در داریون ،برای شهردار محترم شهر نیز صدق می کند که با وجود داشتن خانه در طبقه ی بالای آتش نشانی داریون ، گویا ایشان نیز از داریون فراری هستند و ما را لایق نمی دانند که در داریون سکونت داشته باشند.
به هر حال روی سخن بنده با اعضای شورای شهر و شهردار محترم است و از آنها می خواهیم که هر چه سریعتر فکری به حال مشکلات مردم و دیگر مشکلات مطرح شده در بالا کنند وگرنه ما مردم داریون نه می بخشیمشان و نه فراموش می کنیم.
جانا سخن از زبان ما می گویی.
دست مریزاد