اخبارفرهنگ مردم داریونهمه

فرهنگ مردم داریون/قسمت چهل و نهم:محرم در منطقه داریون…

به کوشش:جلیل زارع

در این ایام که مردم منطقه ی داریون، هم گام و هم صدا با شیعیان سراسر عالم سوگوار سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) و ۷۲ تن از یاران با وفایش هستند، بر آن شدیم تا با کنکاش در کتاب ” فرهنگ مردم داریون” نگارش و پژوهش ” جلال بذرافکن”، محرم در داریون قدیم را با هفت موضوع و در هفت روز پیاپی به شرح زیر دنبال نماییم.

بدان امید که نسل امروز با آداب و رسوم بزرگداشت محرم در داریون قدیم بیش تر آشنا شوند :

قسمت اول : ماه حسین (ع)
قسمت دوم : نوحه سرایی
قسمت سوم: مراسم روز تاسوعا و شب عاشورا
قسمت چهارم : سرچشمه، میعادگاه عزاداران حسینی
قسمت پنجم : مراسم روز عاشورا
قسمت ششم : نوعی مراسم پذیرایی با عنوان “دیگ جوش ”
قسمت هفتم : شام غریبان

و اما قسمت اول : ماه حسین (ع)
پیوند خوردن محبت مردم به سرور شهیدان، با صداقت و ساده دلی، جلوه ای خاص به مراسم بزرگداشت محرم می بخشید و سبب می شد که این آیین با قداست و سوز و گداز بیش تری برپا شود.

محرم را ” ماه حسین ” می گفتند و عزاداری آن از نخستین شب محرم آغاز می شد و سیزده روز ادامه می یافت. دو مکان اصلی برای این منظور وجود داشت که عبارت بود از دو مسجد با بنای نسبتا قدیمی از جنس بقیه خانه های روستا. یکی مسجد جامع نام گرفته بود و دیگری به نام سازنده آن مسجد ” حاجی جان قلی ” نامیده می شد. بعدها مکان دیگری نیز مانند حسینیه بدان افزوده گشت.

عزاداری تنها به شکل سینه زنی صورت می گرفت. در آغاز، بلندگو و سِنج نبود و عزاداران با ریتم نوحه خوان، هماهنگ می شدند و جواب می دادند. بعد ها نخست بلندگوهای دستی و پس از آن سنج وارد مراسم سینه زنی شد.

عزاداری عموما کار مردان بود، یکی از دست ها را روی شانه دیگری می گذاشتند و حلقه وار آهسته آهسته می چرخیدند و با دست دیگر سینه می زدند. زن ها معمولا نقش تماشاچی داشتند. دور تا دور مسجد می نشستند و نظاره گر بودند.

از جمله کارهایی که در اوایل محرم یا حتا چند روز پیش از آن صورت می گرفت بستن عَلم، درست کردن حجله قاسم و دایر کردن تعزیه بود. برای بستن علم که به یاد عزیزی از دست رفته بسته می شد یک تیر چوبی بلند و یک تیر چوبی کوتاه تر مانند صلیب روی هم قرار می دادند و گوشه های مثلث به وجود آمده را با طناب یا چوب به هم وصل می کردند. سپس سطح آن را با پارچه های رنگین می آراستند و قاب عکس کسی را که علم به یاد او بسته شده بود، در جلو علم نصب می کردند. گاه آینه ای نیز بدان افزوده می شد.

در شب های سینه زنی از هیات دعوت به عمل می آمد که برای بردن علم به خانه فرد مورد نظر بروند و آن ها ضمن نوحه سرایی و سینه زنی علم ها را به محل عزاداری می آوردند.

این عکس از بالاترین نقطه امامزاده ابراهیم(ع) گرفته شده که انبوه جمعیت عزادار را نشان می دهد.

محرم در داریون قدیم | قسمت دوم : نوحه سرایی

هر شب نوحه ی خاص خود داشت؛ به ویژه شب تاسوعا که به حضرت عباس (ع) اختصاص یافته بود و نوحه هایی خوانده می شد که رشادت و وفاداری آن حضرت را به تصویر می کشید، عزاداری تا نیمه شب ادامه می یافت. در پایان، “یا حسین ” می کشیدند و دعا می کردند و مراسم تمام می شد.

و اما آغاز چند نوحه :

ناله ها می زد حسین واغربتا می زد حسین
از دل، صدا می زد حسین، زینب صدا می زد حسین

از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین
یا اخا روحی فداک، یا اخا من لی سواک

همچو بسمل زیر تیغ شمر می زد دست و پا
نیمه ی چشمش به قاتل نیمه یی در خیمه گاه

زیر خنجر گاه از سوز عطش رفتی ز هوش
گاه و بر آه زنان در خیمه گه می داد گوش

ناله اهل حرم رفته به چرخ چارمین
زآتشین آهش شرر بر ما سوا می زد حسین …

********

امروز عاشوراست یا عید قربان است
کرب و بلا یکسر از خون گلستان است

ملک و ملک گریان، ارض و سما لرزان
آدم به بی تابی، عالم در افغان است

سیراب از آب فرات از کوفی و شامی
فرزند پیغمبر مظلوم و عطشان است …

**********

عجب گلی روزگار ز دست لیلا گرفت
که تا قیامت گلاب ز چشم زهرا گرفت

گلش مشبک شده از دم تیغ و سنان
گلش به خون غوطه ور شده ست چون ارغوان

گلش به دست بلا شده ست در خون طپان
قرار و صبر و شکیب ز جمله دل ها گرفت …

*******

کربلا را در خواب دیدم
خدمت بابایم رسیدم

خوابی ای جده، دیدم و اکنون،
با دل زار، رفته ام کوفه، با تن زار

کربلا را در خواب دیدم
شور و غوغایی من شنیدم

جسم پر خونی دیدم ای جده در میان خون بود شناور
لال گردم من در نظر آمد همچو قد موزون اکبر …

ای بی نوا زینب / غم مبتلا زینب

*********

خواهر زار دل پریشانم
امشب دیگر بر تو مهمانم

خواهرا امشب شام عاشوراست
از غمم امشب خون جگر زهراست

چون که فردا شد محشر کبراست
از جفای این قوم عدوانم …

ashora92

 محرم در داریون قدیم | قسمت سوم : مراسم روز تاسوعا و شب عاشورا

روز تاسوعا، عزاداری زودتر آغاز می شد. ساعت ۳ – ۴ بعد از ظهر، مردم برای نوحه خوانی و سینه زنی جمع شده بودند. نوحه هایی که در این وقت خوانده می شد بیش تر خاص روز تاسوعا بود. با این حال، برخی مداحان که عموما افراد میانسال یا کهن سال بودند سعی می نمودند نوحه ها را طوری انتخاب کنند که کلیه حوادث را از زمان ورود امام حسین (ع) و یارانش به دشت کربلا، بستن آب به روی آنان، وفاداری حضرت عباس (ع) و سقایت او، توبه حر و شهادت اصحاب را کامل و به ترتیب بیان کنند.

این نوحه ها با سوز و گداز صادقانه خوانده می شد؛ از این رو با وجود سادگی شعر و لحن نوحه، عزاداران را بیش از امروز متاثر می کرد.

نوحه خوانی در این روز تا غروب آفتاب ادامه می یافت. آن گاه، برای چند ساعتی استراحت و نماز و شام بود و پس از آن، عزاداری شب عاشورا با شدت و حال و هوای خاص آغاز می شد و تا نیمه های شب به درازا می کشید.

شب عاشورا، مهم ترین شب نوحه سرایی بود. در این شب، تقریبا همه ی مردم، زن و مرد، کوچک و بزرگ و حتا کسانی که اعتقاد کم تری به دیانت داشتند به خیل عزاداران حسینی می پیوستند.

مردم با شور و سوز و گداز، سینه می زدند به گونه ای که پیراهن آن ها پاره می شد. برخی نیز لخت می شدند و بدون پیراهن، سینه می زدند.

صدای ” حسین حسین ” کم کم اوج می گرفت. سنج ها می کوبیدند و صدای یکنواخت دست هایی که به سینه ها کوبیده می شد همراه با نواهای عاشورایی، فضایی حزن انگیز پدید می آورد که اشک ها را جاری می ساخت.

نزدیک به پایان مراسم، مردم به دو دسته تقسیم می شدند؛ کوچه می بستند و با شدت بیش تری سینه می زدند. یک گروه می گفت : « شب عاشوراست امشب » و گروه دیگر، جواب می داد : « کربلا غوغاست امشب »

این تصویر نیز خود گویای حضور باشکوه عزاداران حسینی در امامزاده ابراهیم(ع) دودج داریون است.

محرم در داریون قدیم | قسمت چهارم : مراسم روز عاشورا

روز عاشورا، هر کاری تعطیل بود، دکان ها بسته می شد. برخی نذر نوحه خوانی در این روز داشتند و برخی نذر بردن علم. بعضی نیز شال به کمر بسته بودند. پیش از پهن شدن آفتاب، همه چیز برای حرکت به سوی امامزاده ابراهیم (ع) مهیا بود.

آن ها که نذر بردن علم داشتند، علم های سنگین را بلند می کردند. پای علم را در کمربندی پارچه ای می گذاشتند که از رختخواب پیچ درست کرده بودند.

دو گروه از دو مسجد به راه می افتاد. مردها جلو در حرکت بودند و زن ها پشت سر آن ها قرار می گرفتند. برخی نذر داشتند پای برهنه این مسیر را طی کنند. مسیری به طول تقریبی چهار و نیم کیلومتر باید پیموده می شد و چیزی جلودار آن نبود، نه سرمای زمستان نه گرمای تابستان.

نوحه خوان، نوحه سرایی می کرد و دست های سنگین با ضربات موزون سینه ها را در ماتمی جانکاه می نواخت. برخی نذر سقایی داشتند با مشک هایی بر دوش بین عزاداران می گشتند و آن ها را سیرآب می کردند.

نزدیکی های ظهر، گنبد سبز کوچکی از دور نمایان می گشت و این نشانه ای از رسیدن به مقصد بود. در این حال، شدت نوحه سرایی و سینه زنی، بیش تر می گردید. سینه های سرخ شده از ضربات سنگین دست ها که کم کم پوست می انداختند و زخم می شدند. فریاد ” روز عاشوراست امروز، کربلا غوغاست امروز ” به اوج آسمان می رسید.

محرم در داریون قدیم | قسمت پنجم : سرچشمه، میعادگاه عزاداران حسینی

در اطراف حرم امامزاده ابراهیم (ع) مشهور به ” سرچشمه ” که قبرستان مسلمانان نیز بوده، گروه های مختلف که از روستاهای اطراف آمده بودند، به هم نزدیک می شدند و بزرگ ترین ازدحام و اجتماع سال را به وجود می آوردند.

صداها در هم می پیچید و آوای سنج ها که هر کدام به ریتم نوحه خوان خود می نواختند، به شلوغی صداها می افزود. گروهی تماشاچی بودند، گروهی فاتحه خوانی می کردند و گروهی به کارهای دیگر مشغول بودند.

به هر حال مردم دور حرم امامزاده جمع می شدند. شور و شدت نوحه خوانی و سینه زنی به اوج رسیده بود، آهنگ نوحه ها تندتر می شد و دست ها محکم تر کوبیده می شد. چرخی و طواف گونه ای دور حرم به عمل می آوردند و از آن جا دور می شدند.

کم کم از شدت عزاداری کاسته می شد و تقریبا پایان می گرفت. بیش تر افراد، کار خود را پایان یافته می دیدند و برای خواندن فاتحه در قبرستان پراکنده می شدند یا در گوشه ای استراحت می کردند و چای می خوردند و سرانجام پیاده یا با هر وسیله دیگر بر می گشتند.

با این حال، گروهی دیگر هم چنان به نوحه خوانی و سینه زنی مشغول بودند. اما نه به شدت پیشین. باز علم ها را بر دوش می گرفتند و با سرعت بیش تری به سمت داریون حرکت می کردند.

علم ها همراه با حرکت علمداران بالا و پایین می رفت و متانت پیشین را نداشت؛ زیرا، افراد خسته ، دیگر نایی برایشان نمانده بود و در پی آن بودند که زودتر به خانه برسند یا خود را به سفره نذری امام حسین (ع) که تعدادی از مردم ندارک دیده بودند برسانند.

امام زاده ابراهیم(ع)؛روز عاشورا سال91

محرم در داریون قدیم | قسمت ششم : نوعی مراسم پذیرایی با عنوان “دیگ جوش ”

عده ای هر ساله نذر داشتند که سفره سید الشهدا(ع) داشته باشند؛ از این رو در حد توان خود، مقداری که نذر کرده بودند برنج می پختند و خورش تدارک می دیدند و ظهر عاشورا از گروه های سینه زنی و عزاداری پذیرایی می کردند. و از این که توانسته اند خادم امام حسین (ع) باشند احساس سرفرازی می نمودند.

در گذشته ی دیرتر، نوعی مراسم پذیرایی با عنوان ” دیگ جوش ” صورت می گرفت، به این ترتیب که روز عاشورا کسانی که نذر داشتند، برنج و دیگر مواد غذایی را به حریم امامزاده می بردند. در آن جا آتشی به پا می کردند و روی آتش هیزم، برنج و خورش می پختند و هنگام ظهر بین مردم پخش می کردند.

بسیاری دیگر از مردم نیز ناهار خود را همان جا و زیر سایه ی درختان صرف می کردند و پس از مراسم، ظرف ها را نیز کنار چشمه ای که بعدها خشک شد می شستند.

بدین گونه، روز عاشورا برای مردم یک روز جذاب بود که هم شهادت امام حسین (ع) را گرامی می داشتند و هم روزی را در دامن طبیعت و با خاطرات آن می گذراندند.

ashora25

محرم در داریون قدیم | قسمت هفتم : شام غریبان

شام غریبان امام حسین (ع)، واقعا شام غریبان بود. زیرا عزاداری با شکوه تا نیمه ی روز، بیش تر ادامه نداشت، نخستین شب از شام غریبان، تنها آنان که تکلیف بیش تری بر گردن خود احساس می کردند برای عزاداری حضور می یافتند.

نوحه های خاص چنین شبی زیر نور حزن انگیز شمع ها خوانده می شد و مردم با ریتم سنگین سینه می زدند : « خیمه ها می سوزد شمع شب تار بلاست … »

اندکی بعد، در کوچه ها راه می افتادند و علم ها را به خانه های صاحبانشان می رساندند و تا پاسی از شب، نوحه خوانی می کردند. دو شب دیگر نیز بدین گونه سپری می شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا