اخبارفرهنگ مردم داریونهمه

فرهنگ مردم داریون / قسمت نودم: ضرب المثل ها و تمثیل ها1

قسمت نودم فرهنگ مردم داریون را بخوانید.

به کوشش: جلیل زارع

حرف “الف”
• آتیش بشی دور خودت بیش تر نمی سوزنی، اُو بشی دور خودت بیش تر خاموش نمی کنی:
بیش از این که هستی قدرتی نداری و کاری از دستت برنمی آید. خطاب به کسی گفته می شود که ادعای زیادی دارد.
• آدم فقیر مرغه:
آدم فقیر هم در عروسی باید برای راحتی دیگران کار کند هم در عزا. مانند مرغی که هم در عروسی سرش را می برند هم در عزا.
• آش تو نعلبکی کجا؟ کم2 خاله خان بگی کجا؟:
بی تناسب بودن دو چیز مخصوصا در خوردنی.
• آش نواشه، گوشت کره ی سیاه دواشه؟3:
در موردی که کسی با سماجت برای انجام کاری بهانه ی چیزی خاص را بگیرد.
• ابرِ نبیده4 بارون کجا بیده؟:
انتظار نابه جا
• ابریشم تُو5 داده، حُسنی که خدا داده:
انسان باید از چهره ی خود راضی باشد و قبول کند که همان طور که خدا آفریده بهتر است.
• او که خوردی تو دره، یانداق6 دوغ بید نه کره:
جنس تا جنس و انسان تا انسان تفاوت بسیار دارد.
• اوسار خرم کجا ببندم؟ ری زبون نحسم:
در موردی به کار می رود که فردی راهکاری ارایه می دهد و خودش مجبور به عملی کردن آن می شود.
• ای حکیم نبضم بگیر من کم خوراکی می کنم، در با دالون خر با پالون، مرده را با سنگ الحد می خورم:
در مورد انسان پرخور و شکمویی به کار می رود که با وجود پرخوری ادعای بیماری و کم خوراکی می کند.
• اِیه پُی خرم هم مثه زبون زنم بید، یه شوه اَ ده در می شدم:
تمثیلی است درباره ی زبان درازی زن
• اِیه کافریم خواهر برادریم:
از زبان خویشاوندانی بیان می شود که رابطه ی نزدیک و صمیمانه با هم ندارند اما دورادور هوای یکدیگر را دارند.
حرف “ب”
• بِجِشکِ7 امسالی می خواد یاد بجشک پارسالی بده:
خطاب به آدم کم تجربه ای که ادعای دانستن و یاد دادن چیزی را دارد.
• بره پوی میش می گیرن:
فرزند مانند مادر است. دختر را با توجه به مادر باید برای ازدواج انتخاب کرد.
• بز تو زمسّون نمی چینن:
انسان تهی دست را در موقع نداری زیر فشار قرار نمی دهند. نباید کار بی موقع انجام داد.
• بزی که مُرد شیردار می شه، مرده ی که مُرد قرب دار می شه:
انسان ها تا زنده اند کسی به آن ها توجهی ندارد اما پس از مرگ عزیز می شوند.
• به اُسّا رمضون8 گفتن ساز بزن، گفت پاشنه ی پام ترکیده:
بهانه ای بی اساس آوردن برای انجام ندادن کار
• بیلکی بیلش ور می داره دولکی دولش:
در مورد کسانی به کار می رود که بدون آن که موردی داشته باشد، خود را وارد درگیری دیگران می کنند.
• بیه9 یه دیواری بریکه10 تا یه گودی پر بشه:
مگر این که یکی بمیرد و از ارثی که به جا می گذارد دیگران به نوایی برسند.
• پانوشت:
1- آوردن این ضرب المثل ها بدان معنا نیست که در دیگر نقاط کشور از آن ها استفاده نمی شود. اما سعی شده است تا حد ممکن ضرب المثل های محلی جمع آوری شود. با این حال، ممکن است برخی از آن ها عمومیت داشته باشد و در این جا با تغییر گویش به کار رفته باشد. نیز علاوه براین ضرب المثل ها بسیاری از ضرب المثل های رایج در زبان فارسی نیز در این جا کاربرد دارد که نیازی به ذکر آن ها دیده نشد.
2- شکم
3- در بخش داستان امثال توضیح بیش تر داده می شود.
4- نبوده
5- تاب
6- واژه ترکی است به معنای مشک بسیار کوچک
7- گنجشک
8- یکی از نوازندگان محلی
9- مگر. در این جا به معنای مگر این که
10- فعل مضارع الزامی از “رِکیدن” به معنای خراب شدن و فرو ریختن

• برگرفته از کتاب “فرهنگ مردم داریون”، نگارش و پژوهش:” جلال بذرافکن
• ادامه دارد … (قسمت بعد: ادامه ی ضرب المثل ها و تمثیل های مردم داریون)

امتیاز کاربران: 0.7 ( 1 رای)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا