دفترچه خاطرات

یاد نیکان ( قسمت سی و یکم)؛مرحوم میرزا کاظمی

یوسف بذرافکن|
تکیه کلامش همیشه این بود «پناه برخدا » ، واقعا به خداوند مومن بود و به پروردگار پناه می برد ،در گرمای فوق العاده فصل تابستان در ماه مبارک رمضان روزه می گرفت و کار می کرد.

شغلش کشاورزی بود ،سخت کوش و تلاش گر بود ،خوش رفتار و درستکار بود، کم حرف و با ادب بود ، در مراسم دینی شرکت می کرد.

gol

مردم از دست و زبانش در امان بودند ،با همسایگان به نیکی رفتار می کرد ،در عزای امام حسین (ع) شرکت فعال داشت درجشن های امام زمان (عج) هم حضور داشت و به ائمه و حضرات معصومین (علیهم السلام ) عشق می ورزید.

 کار دنیا اورا از یاد و نام خدا غافل نمی کرد ،در همان مزرعه اش نمازش را اول وقت می خواند . دنیا را مزرعه ای آخرت می دانست .

4 دیدگاه

  1. خدایش بیامرزد.سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز………..مرده انست که نامش به نکویی نبرند

پاسخ دادن به نازنین لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا