دفترچه خاطرات
-
دوستی قدیمی که از خاطرات من فقط داریون یادش بود
احمد عیسایی خوش| حدودا از زمانیکه ،در اوج جوانی ترک دیار کردم وبرای ادامه تحصیل وارد شهر دود وآهن ،تهران شدم بیست سال می…
بیشتر بخوانید » -
یاد نیکان قسمت نهم (مرحوم میرزا اشرف انتظار)
یوسف بذرافکن| خوب زندگی کردن هنر مردان خدا است مردان نیکی که حتی پس از نیم قرن از وفاتشان هنوز…
بیشتر بخوانید » -
سفرنامه داریون:باز هم همان ساعت مسخ شده…
جلیل زارع| شب عید (29 اسفند سال 1391)،در منزل تنها بودم. چون مصادف بود با شب چهار شنبه سوری، صدای…
بیشتر بخوانید » -
خاطره ای با خمیر مایه طنز/از گدوان تا اورست!
یادش بخیر حدود چهار سال پیش به مناسبت دوازدهم فروردین(روز جمهوری اسلامی) با جمعی از بروبچه های مسجد امام محمد…
بیشتر بخوانید » -
یاد نیکان (قسمت هشتم)،مرحوم شیخ غلامرضا درویشی
یوسف بذرافکن| صمیمی ، بی ریا ، پاک ، متواضع و بی توقع بو د.هم روحانی بود و هم مربی…
بیشتر بخوانید » -
یاد نیکان(قسمت هفتم)مرحوم احمد عابدی،شاعر اهل بیت
یوسف بذرافکن| مردان نیک تنها به خود نمی اندیشند بلکه به فکر خدمت به خلق خدا هستند آنان خدمت به…
بیشتر بخوانید » -
کو سرده… اگه بیایی جلو، سنگ میشی
جلیل زارع| اغلب بین برادرانی که فاصله ی سنی کمی با هم دارند،در عالم بچگی بگو مگوهایی هم پیش می…
بیشتر بخوانید » -
منظومه داریون؛داریون به روایت تاریخ
سروده:جلیل زارع| با سلام مجدد، نسخه ی ویرایش شده ی فعلی را جایگزین نسخه ی قبلی نموده و در آستانه…
بیشتر بخوانید » -
دفترچه خاطرات؛گاراژ کل تیمور
یوسف بذرافکن| کاش دوران کودکی تمام نمی شد ،دوران شادی و نشاط و سرزندگی . وقتی آدمی بزرگ می شود…
بیشتر بخوانید » -
دفترچه خاطرات/یاد سربازی بخیر…
آمریکا|مسعود سفید| یادش بخیر ، بعد از اتمام دبیرستان وقت رفتن به خدمت سربازی بود . با چند تا از…
بیشتر بخوانید » -
یاد نیکان ( قسمت ششم ) مرحوم کربلایی تیمور حقیقت جو
یوسف بذرافکن| هر چند نیکان روزگار به امید تشکر و قدر دانی مردم به کار نیک نمی پردازند اما مردم…
بیشتر بخوانید » -
به مناسبت روز درخت کاری| سرو قامتان
یوسف بذرافکن| تازه وارد دبیرستان شده بودم ،دبیرستانی که تنها سه کلاس داشت و فقط یک رشته، آن هم علو…
بیشتر بخوانید » -
یاد نیکان (قسمت پنجم)مرحوم سید عباس رضایی
یوسف بذرافکن| یاد مردان نیک همیشه در اذهان مردم باقی است خاصه آن از سادات جلیل قدر باشند ، یکی…
بیشتر بخوانید » -
دنیای کودکی/ ماجرای نقل مجانی و نقلی با دو برابر قیمت!
جلیل زارع| نمی دانم چند سالم بود. ولی چون هنوز به مدرسه نمی رفتم، پس قطعا کم تر از شش…
بیشتر بخوانید » -
خاطرات دنیای کودکی/ من مال حرام نمی خواهم
جلیل زارع| بچه بودیم. من و برادر کوچک ترم، نفری ده شاهی پول روی هم گذاشتیم و یک نقل قلمی…
بیشتر بخوانید »