نوشته هاي شبانه يك داريوني
-
به بهانه ۲۶ مرداد سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی/رادیو،مرحوم حاج توانگر و رستم حقیقی…
مهدی بذرافکن آن روزها و سالها که خبری از فضای مجازی نبود و حتی هنوز تلفن ثابت نیز در خیلی…
بیشتر بخوانید » -
یادی از شایعه پیدا شدن طلا در داریون!
مهدی بذرافکن با این که درآن سالها حتی تلفن ثابت هم در اختیار همه نبود اما انتشار دهان به دهان…
بیشتر بخوانید » -
نوشته های شبانه یک داریونی/یادی از مرحوم فرهاد خوش نژاد و مرحومه همسرش
هرچند بعدها مرحوم فرهاد خوش نژاد نانوایی خود را از نان سنگک به نان لواش تغییر داد و تا سالها…
بیشتر بخوانید » -
یاد«سیدعلی» بخیر…
بچه که بودیم منظورم دوران پنج ساله ابتدایی است؛ وقتی شیفت صبح بودیم، صبح ها قبل رفتن و ظهر هنگام…
بیشتر بخوانید » -
به بهانه ۲۶ مرداد سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی/رادیو،مرحوم حاج توانگر و رستم حقیقی…
**آن روز نیز مرحوم حاج توانگر در مغازه ما حضور داشت که رادیو در حال اعلام اسامی آزادگان و اسرای…
بیشتر بخوانید » -
آهای رفیق،سرت سلامت…/هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست
نمی توانستم بپذیرم اویی که اینگونه آرام و آسوده روی تخت بیمارستان خوابیده همانی است که با آرامش و با…
بیشتر بخوانید » -
آگهی ترحیم…!
نوشته چهل و چهارم:از زمان آغاز تعطیلات رسمی نوروز 95 تا کنون سعادت یافتم دوبار به داریون سفر کنم. بار…
بیشتر بخوانید » -
روزی که در ایستگاه تاکسی های داریون آبروریزی شد!
نوشته چهل و سوم:پنج شنبه بود و به جهت کاری باید می آمدیم داریون، از بدشانسی ماشین هم خراب و…
بیشتر بخوانید » -
اعتراف به یک اشتباه/پشیمانم…
نوشته چهل و دوم:پنج یا شاید هم شش سال پیش بود که با هدف پرورش خبرنگاران داریونی برای انعکاس مشکلات…
بیشتر بخوانید » -
در جاده داریون نزدیک بود چپ کنیم!
نوشته های شبانه یک داریونی؛نوشته:چهل و یکم درست نمی دانم چند وقت است که نوشته های شبانه یک داریونی را…
بیشتر بخوانید » -
نوشته های شبانه یک داریونی|حق گرفتنی است شهرام…
نوشته چهلم:اغلب داریونی ها شهرام کرمی را می شناسند. مخترع جوان داریونی که اختراعات زیادی داشته و دانستنی های تجربی…
بیشتر بخوانید » -
با یادی از پدر،تقدیم به همه پدران زحمتکش،همیشه کنارمان بمان
نوشته های شبانه یک داریونی نوشته سی و نهم: من بودم و تو. دو برادر بزرگتر یکی به واسطه شغلش…
بیشتر بخوانید » -
نوشته های شبانه یک داریونی؛اندراحوالات درمانگاه شبانه روزی داریون|ماجرای ماراتن دکتر رفتن ما
نوشته سی و هشتم:جمعه بود و تعطیل. هوا هم که البته در سردترین روزهای زمستان حسابی سرد بود. برادر کوچک…
بیشتر بخوانید » -
نوشته های شبانه یک داریونی|خاطره ای از هیات مذهبی نوجوانان و جوانان قاسم ابن حسن(ع) داریون
نوشته سي و هفتم:اسم هیات ما هیات “نوجوانان و جوانان قاسم ابن حسن(ع)” بود و البته هنوز هم هست. آن…
بیشتر بخوانید » -
نوشته هاي شبانه يك داريوني|یاد آش سبزی هایت بخیر…
نوشته سي و ششم:یادش بخیر. یاد نانوایی نان سنگکی مرحوم فرهاد خوش نژاد بخیر.مرحوم فرهاد خوش نژاد شاطر تروتمیز و…
بیشتر بخوانید »