جلیل زارع
-
اخبار
فرهنگ مردم داریون/ قسمت ششم: زبان، نژاد و مذهب
به کوشش: جلیل زارع برخی واژگان نیز از گویش لری وارد شده است: سِمِنت به معنای : سیمان، طیاره و…
بیشتر بخوانید » -
اخبار
رمان قلعه داریان: قسمت بیستم
نویسنده: جلیل زارع خان، پس از شنیدن توضیحات آن ها و خواندن نامه ی یونس خان، رو به فرهاد کرد…
بیشتر بخوانید » -
اخبار
فرهنگ مردم داریون | قسمت پنجم: داریون، بازسازی دوباره به روایتی دیگر (1)
به کوشش: جلیل زارع آن ها که مجبور بودند فاصله ی چهار، پنج کیلومتری خانه تا محل کار را هر…
بیشتر بخوانید » -
اخبار
رمان قلعه داریان: قسمت نوزدهم
نوشته:جلیل زارع افراسیاب، پس از مشورت با خان بردج، به سراغ جابر رفت و گفت: « شما با فاش کردن…
بیشتر بخوانید » -
اخبار
فرهنگ مردم داریون | قسمت چهارم: شکل گیری دوباره داریون
به کوشش: جلیل زارع این پراکندگی و متروکه شدن آبادی دلیل دیگری نیز می توانسته داشته باشد. برخی از کهن…
بیشتر بخوانید » -
اخبار
رمان قلعه داریان: قسمت هجدهم
نویسنده: جلیل زارع با خودش گفت : « باید تا دیر نشده، کاری بکنم. همین امروز و فردا هست که…
بیشتر بخوانید » -
اخبار
رمان قلعه داریان: قسمت هفدهم
نویسنده: جلیل زارع بعد، افراسیاب را فراخواند، ماجرای الله ویردی آقا را تمام و کمال برایش تعریف کرد و نظرش…
بیشتر بخوانید » -
اخبار
رمان قلعه داریان: قسمت شانزدهم
نویسنده: جلیل زارع فرنگیس، اشک های ستاره را پاک کرد. صورت او را بوسید و گفت: « برو بخواب، دخترم.…
بیشتر بخوانید » -
اخبار
فرهنگ مردم داریون/قسمت دوم: جغرافیای تاریخی داریون
به کوشش: جلیل زارع تُلِ جَدّی در نزدیکی داریون کنونی قلعه ای بوده است که اندکی بعد از ترک وطن…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلعه داریان
رمان قلعه داریان/ قسمت پانزدهم
نویسنده: جلیل زارع فرهاد، قبل از خواب به سراغ مادر رفت، دستش را بوسید و گفت: « مادر جان، بابت…
بیشتر بخوانید » -
داريون نما
به استقبال هشتمین زاد روز داریون نما/ وارد ۹ سالگی می شویم!
نوشته:جلیل زارع سال های گذشته در زاد روز داریون نما، گزارش های مفصلی از داریون نما را با هم ورق…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلعه داریان
رمان قلعه داریان: قسمت چهاردهم
نویسنده: جلیل زارع محمد خان قراچلو، پیکی روانه ی کوهمره کرد و میرزا محمد کلانتر را در جریان توطئه ی…
بیشتر بخوانید » -
دفترچه خاطرات
خاطره ای از مراسم روز عاشورای سالهای دور در داریون
نوشته: جلیل زارع و عزاداران بقیه رو ستا ها در جواب می خواندند : « اجرتون به پیغمبر رفتیم و…
بیشتر بخوانید » -
رمان قلعه داریان
رمان قلعه داریان: قسمت سیزدهم
نویسنده: جلیل زارع بار دیگر در منزل خان بردج، جلسه ای محرمانه با حضور یونس خان و پسرش محمد حسن،…
بیشتر بخوانید » -
دفترچه خاطرات
دفترچه خاطرات: خاطره ای از محرم/ اولین نوحه ای که خواندم …
نوشته : جلیل زارع اصلا وضع مالی خوبی نداشت. با پینه دوزی امرار معاش می کرد ولی می گفتند با…
بیشتر بخوانید »