اخبارفرهنگ مردم داریونهمه

فرهنگ مردم داریون / قسمت بیست و نهم: ادامه ازدواج در داریون / عروسی

به کوشش: جلیل زارع

از آن جا که تقریبا همه  اهالی روستا به نوعی با یکدیگر مربوط بودند، معمولا کم تر کسی از این خوان نعمت بی نصیب می ماند. البته آنان نیز وقتی به میهمانی می آمدند یک یا دو ریال به عنوان هدیه پرداخت می کردند. این پول ها جمع می شد و به داماد می رسید.

آغاز عروسی
برای تعیین روز عروسی، پیش از هر چیز “ساعت، خوب می کردند”. یعنی با نظر خواستن از ملا، میرزا یا کسی که می توانست سر کتاب باز کند و فالی بزند معلوم می کردند چه روزی برای عروسی بهتر است. در عین حال برخی ملاحظات دیگر نیز در نظر گرفته می شد. از جمله این که اگر کسی از اهالی روستا مرده بود حتما باید یک سال از مرگ او گذشته باشد. در این حال از صاحب عزا اجازه می گرفتند. سپس عروسی برگزار شد.
تعداد روزهای عروسی بستگی به توان مالی خانواده ی داماد داشت و 2 تا 7 روز طول می کشید. یکی از کارهای مهم این چند روز، بستن حجله بود. برای این کار یکی از مناسب ترین خانه های(1) منزل را انتخاب می کردند. آن گاه با وسایلی که در دسترس بود حجله را می آراستند. تزیین حجله نیز با گذشت زمان پیوسته در تغییر بوده است. در گذشته های دورتر دیوار و سقف حجله را با گلیم های سبک و قالی می پوشاندند و خوراکی های گوناگون مانند خارَک، قَصبَک و انار از سقف آویزان می نمودند. به مرور، خوراکی ها حذف شد و تنها در و دیوار حجله را با انواع پارچه های رنگی می پوشاندند.

رقص و آواز
برخی عروسی ها هفت شبانه روز ادامه داشت و هر هفت روز رقص و پایکوبی بود. اما معمولا بیش تر عروسی ها سه روز بود. در عروسی های سه روزه از صبح نخستین روز عروسی، کار گروه نوازندگی آغاز می شد. ابتدا به مدت نیم ساعت همراه با نخستین دقایق طلوع آفتاب کَرُنا(2) بر پشت بام نواخته می شد و بعد از آن نقاره به صدا در می آمد که به این نوازندگی “آفتو گرمی” (3)می گفتند. در مقابل، نوازندگی غروب بود که “آفتو زردی” نامیده می شد.
جایگاه ساز و نقاره چی معمولا جایی بود که فضایی باز پیش رو داشته باشد و میدانی برای رقص زنان یا هنرنمایی ترکه بازان ایجاد کند.
صدای خطیر(4) که بلند می شد به نوعی دعوت عام از همه به خصوص ترکه بازان بود. ترکه بازان معمولا جوانان یا میانسالانی بودند که به نوعی ادعای جوانی و غرور داشتند و بعضا چنان عاشق این کار بودند که به محض اطلاع یافتن از عروسی از دور و نزدیک خود را به میدان می رساندند و “میدان دار” می شدند.
ترکه بازی در حقیقت نوعی رقص مردانه با روحیه ی جنگی است و هنوز هم در عروسی هایی که از ساز و نقاره استفاده می شود رواج دارد.
گرچه این بازی با خطراتی همراه بود و گاه به نقص عضو افراد منجر می شد، با این حال طرفداران بسیار داشت و این شور و حال، سبب می شد که عروسی ها گرم شود و تماشاچیان را که بالای دیوارها و پشت بام ها نشسته بودند یا کنار میدان ایستاده بودند به هلهله و شادی وادارد.

پذیرایی
با فرا رسیدن نخستین ظهر عروسی، از میمانان با ناهار پذیرایی می شد. پیش از این کار، دست میهمانان را اتاق به اتاق می شستند. بدین منظور با آفتابه و طشت مسی(5) مخصوص که هر دو یک نقش و نگار داشت وارد می شدند و با ریختن آب روی دست میهمانان، دست آن ها را می شستند. آن گاه سفره های نخی گسترده می شد و جلو هر دو نفر یک سینی گوشت و پلو می گذاشتند. غذا تشکیل شده بود از یک سینی مسی پر از برنج که با آبگوشت یا گاهی خورش همراه بود. مقدار قابل توجهی گوشت گوسفند روی آن قرار می گرفت و یک عدد نان تیری که روی آن را پوشانده بودند تا گرمای آن ها حفظ شود یا اگر کسی دوست داشته باشد و از قاشق و چنگال خبری نبود. پس از صرف غذا باز هم دست ها به همان ترتیب شسته می شد.
پذیرایی از میهمانان روال خاصی داشت. اقوام نزدیک در همه ی وعده های پذیرایی حضور داشتند. اما آشنایان دورتر و همسایه ها فقط در بعضی وعده ها دعوت می شدند. از آن جا که تقریبا همه ی اهالی روستا به نوعی با یکدیگر مربوط بودند، معمولا کم تر کسی از این خوان نعمت بی نصیب می ماند. البته آنان نیز وقتی به میهمانی می آمدند یک یا دو ریال به عنوان هدیه پرداخت می کردند. این پول ها جمع می شد و به داماد می رسید.
پذیرایی از زنان در مرحله دوم اولویت بود و بجز زنان اقوام و همسایگان نزدیک، بقیه فقط برای تماشا و احیانا رقص می آمدند و هنگام پذیرایی به خانه خود برمی گشتند. گرچه کمی پیش تر از این دوره، همه پذیرایی می شدند. در پذیرایی، نخست به میهمانان مرد ناهار یا شام داده می شد. سپس نوبت زنان می رسید(6). زیرا کم آمدن غذا برای میهمانان مرد بسیار زشت شمرده می شد. حال آن که زنان و بچه ها را به نوعی می شد راضی کرد یا رضایت آن ها را در نظر نگرفت.
پذیرایی خانه عروس نیز برعهده ی خانواده ی داماد بود. در سه روز عروسی، موقع غذا خوردن، چند زن، سینی های برنج و خورش روی سر می گذاشتند و با کِل زدن به خانه ی عروس می آوردند. این رسم بعدها که پخت و پز در خانه عروس و دعوت از اقوام او مرسوم شد از بین رفت.
پذیرایی با سیگار نیز از جمله مواردی است که پیش یا پس از غذا معمول بود. برای هر چند نفر از مردان، یک زیرسیگاری و بسته ای سیگار و کبریت می گذاشتند. این رسم بعدها متروک شد.

پانوشت:
1- خانه، عنوانی بود که به هر اتاق داده می شد. شاید به این خاطر که در اتاق یک خانواده زندگی می کرد.
2- سُرنا. از سازهای بادی
3- آفتاب گرمی
4- ساز و نقاره، به هر یک از نقاره ها گفته می شد. مجازا نوازندگی با ساز و نقاره را هم خَطیر می گفتند.
5- آفتابه ها و طشت ها که به آن ها آفتابه – لگن می گفتند، مخصوص چنین مراسمی بود. از این رو با کمال زیبایی ساخته شده بودند. این آفتابه ها با گردنی بلند و لوله ای حالت داده شده، با طشتی کوچک و سرپوش دار از لوازم اصلی پذیرایی به شمار می رفت.
6- و این در واقع یکی از نمودهای چهره ی مردسالاری در کل ایران است.

*برگرفته از کتاب “فرهنگ مردم داریون”، نگارش و پژوهش: جلال بذرافکن

ادامه دارد … ( قسمت بعد: ادامه ازدواج در داریون | حنابندان )

امتیاز کاربران: اولین نفری باشید که امتیاز می دهد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا