یاسها پیغمبران خانه اند…
ایلماه شایسته|
قرن ها پیش دخترداربودن مایه ننگ بود و”پسر”اسباب غرور وافتخار!امروز هم پس از این همه تغییر وتحول درعلم وتکنولوژی واندیشه بشر،کم نیستند افرادی که پسر رابر دختر ترجیح می دهند!واین چیز غیر عادی نیست!به هر حال رد پای سیر تکاملی بشر در هر عصری پیداست تا گواهی باشد بر آنچه بوده ایم ومسیری که پیموده ایم.
در مقابل طرز فکر”برتری پسر بردختر”بسیاری از مردم دختر را مایه “رحمت”میدانند،از جمله مرحوم پدرم که همیشه میگفتنداز برکت وجود دختران روزی نازل میشود ودختر رامایه شادی وشادابی اهل خانه میدانست.امروز براثر برداشت اشتباه از طرز فکر” تساوی زن ومرد”بسیاری از زنان راه خود را گم کرده ودرمسیر ترکستانند!(همچنان که بعضی از مردان نیز)!
به عقیده من در دستگاه خلقت برای هرجنس از نوع بشر ،جایگاه ومقام ویژه ایست که هر کس در”جای خویش”قرار گیرد ازموهبتهایش برخوردار میشود وهرکس از خداوند پیشی بگیرد درسرگردانیست.
واما هدف از نگارش این مطلب:1.عرض تبریک وشادباش به همه دخترانیست که در مقام خویشند ویا درجسجوی آن.2.سپاس از پرورگار عادل وممنان که مرا در زمره دختران و زنان قرار داد
باسلام ورود شما را به جمع نویسندگان داریون نما تبریک می گویم منتظر مطالب بعدی شما هستم .
سلام آقای بذرافکن
از اینکه این مطلب مورد عنایت شما قرار گرفته خوشحالم .این چندمین مطلی است که از من در سایت ثبت شده.اما بعید میدانم جزءنویسندگان سایت باشم!چون نوشته هایم معمولا منحصر به زمان ومکان خاصی نیست در حالی که مطالب سایت طبق قوانینش ،صرفا باید در مورد” داریون”باشد.
مرگ قو
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ ،تنها، نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
گروهی برآنند کاین مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد، آنجا بمیرد
شب مرگ، از بیم ، آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم ، که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا بر آمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی! آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
مهدی حمیدی
سلام ایلماه جان. من با اسم مستعار با شما صحبت میکنم. زمانی شما کاربر فعالی بودید. علت غیبت طولانیتان را نمیدانم. اگر هنوز هم بازدید کننده سایت هستید جواب این کامنت را بدهید.
سلام الهه جان.این لحظه رو ثبت کن تابدانی که خدا هرگز بندگانش را فراموش نمیکند وانان که گفتند خدای یکتا را میپرستیم وبرعهد خود استوار ماندند را هرگز به حال خودشان رها نمیکند.بلکه به زیباترین راه هدایت خواهد کرد. این وعده اوست که هرگز در وعده اش تخلف نخواهد کرد وسنت خداوند از ازل تا ابد تغییر نخواهد کرد.
من آمدم.واین”شدن”را بهت تبریک میگم.
سلام ایلماه جان. شک ندارم که خدا هرگز بندگانش را رها نمی کند و راه هدایتش را بر آنان نمی بندد. آری این سنت تخلف ناپذیر الهی است.
خوشحالم که روی مرا زمین نینداختی و آمدی. مطمئن بودم می آیی. ” شدن ” ها هم خداوند رقم می زند ما فقط به اذن او در این راه گام بر میداریم و تلاش می کنیم. ما که حرکت کنیم یقینا برکت هم از جانب او می رسد.
من هم به شما تبریک می گویم.
طوافت را به دور کعبه دیدم
صدایت را در آن صحرا شنیدم
دمادم معتکف بودم اگر باز
به ظاهر از تو ومهرت بریدم
نه آن باران هوای غرق وغم داشت
که با آن من نهالم پروریدم
زتو از تو حذر میکردم ای دوست
که بس ناباوریها در تو دیدم