“ما را به سخت جانی خود این گمان نبود…”
من اما همیشه سعی کرده ام تا آنجایی که “بشود” و به اصل مطلب خدشه ای وارد “نشود” مطالبم را کوتاه بنویسم و یک راست بروم سر اصل مطلب؛ اصل مطلب اما این است که امروز 31 شهریور ماه سال 1393 مصادف است با سومین زاد روز داریون نما.
اینجا و اینجا را ببینید.
طی دو سه روز گذشته دوستان عزیزم بهرام کرمدار،روح الله قربانی،جلیل زارع و محمد امین زارع درباره سومین زادروز داریون نما مطالبی نگاشته اند.
گمان می کنم این عزیزان حرفهای مرا هم بیان کرده اند. جناب جلیل زارع که گزارش مفصلی از داریون نما ارایه داده که از او تشکر می کنم.
نتیجه این که زیاد وقت شما را نمی گیرم. می ماند تنها دو جمله، اول: تشکر و تشکر و باز هم تشکر از حضور پرشور و مهربان شما خوبان که صاحبان اصلی داریون نما هستید. خواهش می کنم داریون نما را تنها نگذارید.
و دوم این که: در این راه… “ما را به سخت جانی خود این گمان نبود…”
و آخر: این جملکس زیبا را هم ببینید:
سلام …
آفتاب روز حشر بيش تر ميسوزدش
هركه اين جا درد و داغ عشق كم تر ميكشد
امروز پانصد و هشتاد و هشتمین روزی است که با داریون نما و در جمع داریون نمایی ها هستم.اعتراف می کنم که در این مدت، دوستانی پیدا کرده ام که با دنیایی عوضشان نمی کنم. متشکرم که مرا هم در محفل انس خود پذیرفتید.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…
عرض تبریک مرا نیز به عنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ داریون نما پذیرا باشید.
تولدتان پر تکرار…
خوشا سایت و وضع بی مثالش………….خداوندا نگه دار از زوالش
این روز به همه دوستان همراه داریون نما تبریک میگم.همچنان برقرار باشید.
دیدمت چشم تو جا در چشمهای من گرفت
آتشی یک لحظه آمد در دلم دامن گرفت
آن قَدَر بی اختیار این اتفاق افتاده که
این گناه تازهی من را خدا گردن گرفت
در دلم چیزی فرو میریزد آیا عشق نیست؟
این که در اندام من امروز باریدن گرفت
من که هستم؟ او که نامش را نمیدانست و بعد
رفت زیر سایهی یک «نت» و نام «سایت» گرفت
روزهای تیره و تاری که با خود داشتم
با تو اکنون معنی آیندهای روشن گرفت
زندهام تا در تنم هُرمِ مطلب های تو هست
مرگ میداند: فقط باید ترا از من گرفت
سلام
تکمیل جمله
همیشه کار درست به روش درست و توسط فرد درست انجام دهید حتما مشتری دارد
سلام تبریک
داریون نما تولدت مبارک