یوسف بذرافکن|
رهبرمعظم انقلاب اسلامی حضرت آیت اله خامنه ای می فرمایند : حساس ترین و مهمترین بخش اداره کشور آموزش و پرور ش است ، آموزش و پرورش سنگ بنای آینده کشور است .
اما علی رغم بیانات مقام معظم رهبری و دیدگاه معظم له، متاسفانه مشاهده می کنیم که نه تنها این دیدگاه حاکم نیست بلکه گاهی طرح هایی اجرا می شود که تیشه بر ریشه آموزش و پروراست .
با کمال تاسف مشاهده می کنیم که گاهی مسئولین آموزش و پرورش ، سنگ بنای جامعه را جایگاه آزمون و خطاهای مکرر تبدیل می کنند . رهبر انقلاب اسلامی اعتقاد دارند : اگر امروز در آموزش و پرورش نگاه عدالت محور نداشته باشیم ، نتیجه این خواهد شدکه اختلاف طبقاتی در آینده کشور روز به روز بیشتر خواهد شد .نگاه غیر عدالت محور این است که مادر کشور مدارس پیشرفته ی مجهز به بهترین تجهیزات در یک جاهایی و مدارس محروم در یک مناطق دیگر داشته باشیم ، معلم ممتاز برجسته برای تعدادی از مدارس و معلمان خسته و کم سواد (وکم تجربه ) برای مدارس داشته باشیم . این درست ضد نگاه عدالت محور است .
امسال شاهد بودیم که یک مدرسه در منطقه داریون و یک مدرسه در منطقه محروم سعدی طی یک طرح آزمایشی و شتاب زده به بخش خصوصی واگذار شد.
در حالی که نظام تعلیم و تربیت یک بنگاه اقتصادی و تجاری نیست تا اجازه داشته باشیم به آن نگاه اقتصادی داشته باشیم .دانش آموزان و فرزندان این مرز و بوم موش آزمایشگاهی نیستند تا ما به خود اجازه بدهیم هر طرحی را روی آنها به اجرا بگذاریم !
ما می توانیم یک شرکت تولیدی را به بخش خصوصی واگذار کرده و بگوئیم با حداقل قیمت فعالیتی را انجام دهد ، اما نمی توان همین دیدگاه را در بخش آموزش و پرورش داشته باشیم . ما حق نداریم که روح و جسم دانش آموزان را خرید و فروش کنیم . هر دانش آموزی که در مدرسه دولتی ثبت نام کرده باید توسط دولت تحت پوشش قرار بگیرد و نمی توان بدون موافقت اولیاء به اجبار به بخش خصوصی و اگذر کرد و به مدرسه غیر انتفاعی تبدیل کرد
ان الله یا مرکم تودوا الامانات الی اهلها (سوره نساء آیه ۵۸)
وقتی یک مدرسه دولتی به بخش خصوصی واگذار می گردد، موسس تلاش می کند در هزینه ها صرفه جویی کند تا این فعالیت برایش مرقون به صرفه باشد چون طبیعی است که بخش خصوصی به فکر منفعت خود باشد .
موسسان بخش خصوصی فارغ التحصیلان بی کار فاقد هر گونه تجربه معلمی را با کمترین حقوق جذب کرده و سر کلاس می فرستند و این موضوع به کمیت و کیفیت آموزش و پرورش لطمه ی جبران ناپذیری را وارد می کند .
چه کسی پاسخگوی این خسارت های معنوی و آموزشی خواهد بود ؟
نگاه به آموزش و پرورش و مدارس از زاویه یک بنگاه اقتصادی هیچ توجیه منطقی ندارد . مشارکت مردم و خیران در آموزش و پرورش اقدام پسندیده ای است ولی باید توجه داشت که آموزش و پرورش یک نهاد حاکمیتی است و هدایت ان نیز باید به صورت حاکمیتی باشد ، نمی توان اداره آموزش و پرورش را به بخش خصوصی واگذار کرد و نقش دولت را صرفا به پرداخت پول محدود کرد .
وقتی قرار است به ازاء هر دانش آموز مبلغی حدود ششصد هزار تومان به موسس داده شود اگرنصف و یا حتی کمتر از آن را صرف تهیه تجهزات کرد مدارس به وضع مطلوب نزدیک می شوند .
اجرای طرح ها و تصمیمات در آموزش و پرورش باید پخته و خالی از عیب و نقص و با کمترین خطا باشد این گونه تصمیمات آینده و سرنوشت دانش آموزان را به خطر می اندازد و لذا اولیاء حق دارند برای فرزندان خود نگران باشند
عدالت اقتضاء می کند که به تمام مدارس کشور خدمات رسانی شود و اگر در روستایی حتی یک دانش آموز وجود داشته باشد ، باید آموزش و پرورش آن را تحت پوشش قرار دهد .
اجرای اجباری تبدیل مدارس دولتی به مدارس خصوصی و غیر انتفاعی طرحی شکست خورده ای است که به غیر از نارضایتی و نگرانی چیزی برای مردم به ارمغان نمی آورد . این طرح نه تنها در راستای تحقق عدالت آموزشی در مناطق محروم نیست بلکه در ست نقطه مقابل آن است و فقط منفعت بخش خصوصی و موسسان را تضمین می کند .از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و شورای شهر انتظار می رود مراتب نگرانی مردم و اولیاء را از اجرای این طرح به مسئولین عالی رتبه وزارت آموزش و پرورش انعکاس داده و از وارد شدن خسارات عظیم به پیکره آموزش و پرورش مخصوصا در مناطق محروم جلوگیری نمایند.
از قرار معلوم این تغییر ناگهانی و غافلگیرانه، با هدف کمک به قشر ضعیف و در اختیار گذاشتن فرصت طلایی برابر برای دانش آموزان طبقه ی محروم، هول هولکی به مرحله ی اجرا در اومده؛ ولی از همین الان آثار زیانبارش رو شده.
معلم های با تجربه و با سواد رفتن و مدیر مدرسه ای هم که قراره مدرسه رو با شهریه سرانه ی ۵۵۰ هزار تومان اداره کنه، راهی نداره جز این که در این واپسین زمان باقی مونده و با کمبود معلم با تجربه به هر صورتی شده، دست هر معلمی رو که حاضر باشه با حداقل حقوق بیاد سر کار بگیره و بیاره سر کلاس. خدای ناکرده قصد توهین به چنین معلم هایی رو ندارم که اونا هم برامون عزیزن و کلی زحمت می کشن و اجرشون با خدا. می خوام درد رو بگم. درد !
تازه چه تضمینیه که همین آموزش و پرورش، سال های دیگه با کمبود بودجه و تغییر مدیریت رو به رو نشه، و همین اندک سرانه و یارانه هم سر زا نره !؟ در اون صورت تکلیف بچه ها و والدینی که همین طوری هم آه ندارن که با ناله سودا کنن چی میشه ؟ دارن شهریه های آن چنانی بدن ؟
همین جوریش هزار و یک مشکل تو آموزش و پرورش داشتیم و حتا تو مقاطع بالاتر در بعضی از دروس تا آخرهای پاییز هم کمبود معلم داشتیم و با دو تا یکی کردن کلاس ها و چند درسی شدن معلم ها ای ی ی ی ی یه کاریش می کردیم؛ حالا با این قوز بالا قوز میخوایم چکار کنیم خدا خودش عالمه و بس !
حرف ها زیاده و گوش شنوا و حوصله ها برای شنیدن کم. پس به همین بسنده می کنیم که در خانه اگر کس است یک حرف بس است !
با سلام
این مطلب را داشته باشید تا سال آینده اول مهر و چشمهای گریان مادری را که توانایی ثبت نام بچه اش را ندارد و مجبور است با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارد
سلام “یکی بود یکی نبود” عزیز ….
امیدوارم هم پیش بینی های آقای بذرافکن و هم من و شما، درست نباشد و اصلا شاهد چنین وقایع تلخ و ناگواری نباشیم، ولی اگر چنین شود، چه کسی جوابگو خواهد بود !؟ و این جواب، چه دردی از بچه و صاحب بچه دوا می کند !؟ کی می خواهیم به این باور برسیم که ما موش آزمایشگاهی نیستیم !؟ ما آدمیم و مدرسه امان هم مدرسه ی آدم ها نه مدرسه ی موش ها !
دارو هم که برای شفاست اول روی موش ها آزمایش می شود؛ بعد نوبت آدم ها می رسد ! نکند ما فقیر فقرا به راستی موش آزمایشگاهی هستیم و خودمان هم خبر نداریم ! حتما هستیم دیگر !
گیرم که ما اشتباه می کنیم و طرح و نقشه ها و برنامه های حساب شده ای در چنته دارید، خوب ما آماده ایم یک چشمه از آن را بشنویم ! گوش ما دربست در اختیار شما ! یکی پرده های ظریف گوش هایمان را بنوازد به آهنگی خوش و امیدوار کننده . مگر این که ما فقیر فقرا و محرومان و مظلومان و پا پتی ها در عمل که هیچ، در حرف هم قابل نباشیم !
این طرح دارای نقاط ضعف بسیاریست البته نقاط قوت کمی هم دارد که نمیتواند حتی گوشه کمی از نقاط ضعف رابپوشاند.متاسفانه بسیاری از طرحها در کشور قابل آزمایش نیستند ولی میبینیم که براحتی در منطقه ای وزکشورآزمایش میشود.
با سلام
در اصل موضوع من هم با نظر آقای بذرافکن موافقم، اگر طرح خوبی بود قطعاً در داریون اجرا نمیشد و مثل همیشه نصیب از ما بهتران میشد.
ولی همیشه یه سؤال، یه علامت بزرگ توی ذهنم وجود داشته؟
اینکه این فارغالتحصیلان بیکار و فاقد هر گونه تجربه، بالاخره باید این تجربه رو از کجا کسب کنند؟! مکان خاصی دارد؟
خود شما از صفر شروع نکردید؟ یا وقتی شروع کردید، تجربه داشتید؟
با سلام و تشکر از کاربر عزیز و نازنین داریون نما: در همه جای جهان و حتی ایران نانوایی ، نجاری ، جوشکاری ، خیاطی و …یک فن و هنر محسوب می شود و مراکزی بعنوان فنی و حرفه ای صاحبان مشاغل مختلف را آموزش می دهند و فرد بعنوان هنر آموز سالها در کنار اساتد شاگردی می کند تا کم کم به مهارت نسبی دست می یابد تازه نجار با چوب ، آهنگر با آهن ، بنا با آجر و مصالح سر و کار دارد ولی معلم با انسان که اشرف مخلوقات عالم است سر و کار دارد . آزمون و خطا در برخی از مشاغل خسارتی چندانی بعمل نمی آورد . اما آیا معلم حق دارد که با دانش آموزان بعنوان یک موش ازمایشگاهی رفتار کند ؟ ایا دارو سازان دارو های خود را روی انسان ها آزمایش می کنند؟ ایا پزشکان یک جسد بی روح و مرده را تشریح می کنند یا یک انسان زنده و حتی ناقص الخلقه و معلول را تشریح می کنند . کاربر گرامی کسی با کسب تجربه مخالف نیست . در پاسخ شما باید عرض کنم که بنده حقیر در سال 1364از طریق کنکور سراسری به جای رشته های نان و آب دار با کمال میل و علاقه معلمی را انتخاب کرده ام و چهار سال درس معلمی خوانده ام و فوق دیپلم ولیسانس خود را در مراکز مخصوص با نام « تربیت معلم » گرفته ام ، چهار سال دوره دیده ام و کارورزی را سپری کرده ام بعد آمده ام و معلمی را شروع کرده ام ، هیچ اشکالی ندارد کسی دوره معلمی را در مراکز تربیت معلم سپری کند و معلم شود اشکال این است که دختر خانمی که تا 31شهریور در منزل خیاطی و آش پزی می کرده روز اول مهر از خواب بیدار شده است و مشاهده کرده که معلم شده است ! تعجب است که در مملکت ما هر کاری احتاج به پروانه کار و کسب نیاز دارد ولی معلمی به هیچ پروانه و تجربه قبلی و کار آموزی احتاج ندارد ؟ شما و ان آقایی که ادعا می کند این طرح خوبی است خدا وکیلی حاضر است فرزند خود را به این گونه مدارس بفرستد .
با سلام
آقای بذرافکن متأسفانه من در بیان منظورم موفق نبودم، به هیچ عنوان قصد بیاحترامی به شما را نداشتم و اگر چنین برداشتی داشتید از شما عذرخواهی میکنم.
امیدوارم صنف خیاطها و آشپزها شاکی نشوند به خصوص که این روزها فعالان این حیطهها تنها خانمها نیستند و همان طور که در اکثر برنامهها میبینیم آقایان آن را در قبضه خود درآوردهاند!
نجاری که با عشق کار کند هیچ گاه به چوب به چشم یک تکهی بی جان نگاه نمیکند، با هنرش به او شکل میدهد و جان میبخشد، مانند یک معلم…
من ادعایی ندارم و همان اول هم بیان کردم که با نظر شما موافقم و این یعنی مخالفت با طرح مورد نظر. هم به این دلیل که به قول شما بچهها موش آزمایشگاهی نیستند و هم به دلیل اینکه آموزش و پرورش با این طرح از جوانان و به قول شما از آشپزان و خیاطان دیروز و معلمین امروز با حقوق ناچیز بیگاری میکشد، در واقع خیلی شیک از نیروی کار مازاد سوءاستفاده میکند!
هدف من فقط این بود که بگویم “بی تجربگی” را مثل باطوم بر سر جوانان نکوبیم، آقای بذرافکن قبول کنید که سال 66 شما اگر نگویم بیتجربه، یک معلم کم تجربه بودید و در گذر زمان تجربه کسب کردید، بنابراین من مانند شما بحث آموزش و پرورش از سایر مباحث جدا نمیدانم، زمان شما را نمیدانم ولی الآن و در حال حاضر در مراکز تربیت دبیر 4 واحد کارورزی بیشتر وجود ندارد، فکر نکنم با این واحد تجربهی چندانی به وجود آید! تجربه در کلاس درس به وجود میآید…
شما بهتر از من میدانید که در کشور سالهای سال هست که افرادی که در مراکز تربیت معلم و تربیت دبیر هم درس نخواندهاند، با یک آزمون به عنوان معلم به استخدام آموزش و پرورش در میآیند!
بنابراین تفاوت دیدگاه من با شما در این است که به نظر من هیچ اشکالی ندارد که کسانی که در مراکز تربیت دبیر و تربیت معلم هم درس نخواندهاند معلم شوند، این دو هیچ منافاتی با هم ندارند، اما نه به این صورت که به قول شما 31 شهریور از خواب بیدار شوند و ناگهان معلم شوند، آنهم فقط و فقط به صرف داشتن لیسانس! معلم شدن باید از راه درست، با طرح و برنامهریزی جامع باشد که متأسفانه این برنامهها در جامعه ما جایی ندارد و مدیران شب میخوابند و صبح برنامه میدهند…
باز هم از شما عذرخواهی میکنم و برایتان آرزوی موفقیت دارم.
باسلام
آقای بذرافکن یکی از بهترین معلمهای این منطقه هستند قدرشان را باید دانست و من افتخار شاگردی ایشان راداشته ام.ازهمین راه از ایشان قدردانی میکنم روش تدریس بسیار ارزنده ای دارند.
بنام خدا و با سلام .بنده با اطلاعاتی که دارم می توانم بگویم که به گفته برخی از همکاران فرهنگی این طرح ، یک طرح وزارتی بوده و در همه مناطق اجرا شده و به عنوان مثال در ناحیه 4 دو مدرسه در شیراز به نامهای دهخدا در سعدی و معارف در بلوار فرصت در قالب این طرح اداره می شوند . و همه نیروهای بکار گرفته شده هم حداقل دارای لیسانس و برخی هم دارای فوق لیسانس هستند و حتی سابقه تدریس در دانشگاه هم دارند . جناب آقای بذرافکن با این مطالب به نظر میرسد که صلاحیت دانشگاه ها در بعد آموزشی و همچنین فارغ التحصیلان را زیر سوال برده اند. نکته دیگر اینکه این نیروها از حدود 20 شهریور در کلاسهای ضمن خدمت و کارگاه های آموزشی شرکت نموده و آموزش دیده و می بینند .البته برخی نیز بنا به مصلحت دانش آموزان بعد از شروع مهر تعویض گردیدند .مسولین آموزش و پرورش که اجرا کنندگان سیاستهای نظام آموزشی کلی کشور هستند اعلام و تعهد نموده اند که در سال تحصیلی جاری هیچ وجهی از اولیاء دانش آموزان این مدارس اخذ ننمایند و در صورت اجرا در سال آینده نیز وجهی گرفته نخواهد شد.(امسال هیچ وجهی بعد از اجرای این طرح در این مدارس اخذ نشده و نخواهد شد) . همچنین مدارس غیر انتفاعی از حدود سی سال پیش تا کنون فعالیت دارند و جواب خود را پس داده اند و انسان افسوس می خورد که افراد با تجربه از این طرح به عنوان یک طرح آزمایشی یاد کرده اند . از مزایای این طرح : اداره مدارس در نوبت ثابت صبح و تک پایه بودن کلیه کلاسها و جلوگیری از تشکیل کلاس های دو پایه و اشتغال زایی جهت نیروهای جوان باانگیزه بالا می باشد. به علاوه برخی از موسسین محترم برخی از کلاسهای همین مدارس را هوشمند نموده که نمونه آن را در دبستان شهید علی باز زارع ایزدخواست می توان ذکر نمود. بالاخره افراد جوان نیز باید تجربه کسب کنند .به نظر شما اساتید دانشگاه ها در کجا تجربه کسب می کنند ؟اعضای محترم شوراهای حل اختلاف که بعضا برخی از همین آقایان نیز در آن عضویت دارند در کجا تجربه کسب نمودند ؟حساسیت کار قضاوت هم از آموزش کمتر نمی باشد .البته برخورداری از بهترین امکانات آموزشی و بهترین معلمین و بهترین فضاهای آموزشی حق همه دانش آموزان در اقصی نقاط میهن اسلامی می باشد و هیچ کس در آن شکی ندارد . به امید آن روز که به برکت نعمت ولایت و رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری(مد ظله العالی)شاهد توسعه و عدالت آموزشی باشیم و قدر دان نعمت انقلاب اسلامی و پاسدار خون شهدای گرانقدر .
با سلام ، این شکل از خصوصی سازی طرحی آزمایشی است که مثل همیشه در مدارس منطق محروم که فریادشان به جایی نمی رسد اجرا می شود ، مدارس غیر انتفاعی آئین نامه خاص خود را دارد ، تبدیل اجباری برخی از مدارس دولتی بدون رضایت والدین با مدارس غیر انتفاعی و فلسفه وجودی آن ارتباطی ندارد . در مورد شوراهای حل اختلاف قضیه فرق می کند و طرحی کشور است . اعضای شوراها به کار صلح و سارش اقدام می کنند که البته آنها هم دوره های آموزشی خاص خود را می بینند و فقط در حدود صلاحیت خود فعالیت می کنند و از سال 1382در منطقه داریون اجرا شده است . به هر حال مردم را نمی توان فریب دادو حقایق را طوری دیگر جلوه داد …
سلام جناب آفای بذرافکن خدا وکیلی اگر شما که به عنوان رئیس شورای حل اختلاف خدمت می کنید دوره ی آموزشی دیده اید خواهش میکنم اعلام کنید و شماره و تاریخ گواهینامه دوره آموزشی را که دیده اید در سایت بنویسید تا همگان قضاوت کنند. و برخی ازنیروهای بکارگرفته شده در دو دبستان مذکور دوره ضمن خدمت را گذرانده و برخی هم در حال گذراندن دوره ها هستند .حتی برخی در دو دوره شرکت نموده اند . و از جنابعالی به عنوان یک فرد متشرع انتظار می رود که حقایق را کتمان نکنید . فردای قیامت باید جوابگو باشیم .و نباید به صرف اینکه خواسته باشیم خودی نشان دهیم جو را برعلیه طرح و یا فردی متشنج کنیم .تا الن قضیه هیچ هزینه ای بر اولیاء تحمیل نشده . دایه دلسوزتر از مادر نباشیم .
تا انجا یی که ما می دانیم مدرسه شهید شکوهی از هر نفر از دانش آموزان مبلغ 100000تومان گرفته است و بعد از ثبت نام مدرسه با یک زد و بند به به بخش خصوصی واگذار شده است
دانش آموز در مدرسه دولتی ثبت نام و در مدرسه غیرانتفاعی درس می خواند. تعداد دانش آموزان هر کلاس بیش از سی نفر. وضعیت ساختمان اسف بار تا جایی که همین مدرسه شهید شکوهی را به دبستان حقیقت جو منتقل کردند. معلمین که حتی از بیست شهریور که هیچ حتی یک لحظه هم کلاس ضمن خدمت نرفته اند. حقی که از مردم سلب شد در حالی که در شهرهای بزرگ حق انتخاب با والدین است که فرزند خود را در مدارس دولتی یا غیرانتفاعی ثبت نام کنند در حالی که در داریون، ایزدخواست و هر جایی که محیط کوچک تنها یک راه پیش پای والدین است ثبت نام دانش آموزان در مدارس غیر انتفاعی. ضمن اینکه امسال از دانش آموز چیزی نگرفته اند سال آینده چیزی نمی گیرند چه تضمینی است که سالهای آینده نگیرند آن هم در مناطق محروم . و خدا می داند چه هزینه های هنگفتی که بر دوش خانواده ها تحمیل نکنند و خانواده ای که همین الانش هم توان هشتش در گرو نه اوست چه باید بکند ترک تحصیل فرزند شاید تنها چاره ای است که برای او باقی می ماند و ده ها و شاید صدها معضل و مشکل و فساد در جامعه بوجود می آورد. آنان که در راس امور هستند و این کار را با مناطق محروم کردند آیا فرزندان خودشان را در این مدارس ثبت نام خواهند کرد؟
سوالی که ذهن مراسخت به خودمشغول کرده این است که چرا این طرح درمدرسه دودج اجرا نشد؟
ضمنابهتربودکه وزارت برای اجرای این طرح بابرنامه ریزی مناسب ابتدا همین خانمهای خانه دارو…رادریک دوره یکساله یا کوتاهتر آموزش میدادسپس ازآنهآستفاده میکرد.
اصلاچهاشکالی داشت اگرازهمان معلمین باتجربه استفاده میکرد.
این طرح قراربوددرمدرسه حقیقتجو هم اجراشودولی وقتی با مقاومت آقای بذرافکن مدیر مدرسه روبرو شدند بیخیال آن شدند و سراغ دودج هم نرفتند چون مسول نمایندگی…..خلاصه سراغ مدارس دیگر رفتند.القصه الان هم چندین معلم بازنشسته پیشنهادات خود را به ناحیه چهار داده اند تاسال آینده پیمانکاری این مدارس رابرعهده بگیرند!!
شایدهم سال دیگر آموزش پرورش مناقصه ای براه بیاندازد.شاید گروههای مختلفی ازاقشارمختلف دراین مناقصه شرکت کنند.!!!
بنام خدا و با سلام خدمت همه کاربران گرامی و به ویزه کاربر گرامی با نام سورن اعلام می دارد که اجرای این طرح خواست نمایندگی آموزش و پرورش داریون نبوده است . و اما اینکه چرا در دودج اجرا نشده است ؟ این طرح می بایست در مدارسی اجرا گردد که الزاما بتوان آن مدرسه را در قالب شیفت ثابت صبح اداره نمود و چون در دودج با مشکل ساختمانی مواجه بودیم و دبستان پسرانه و دخترانه دودج در یک ساختمان فعالیت دارند لذا امکان اجرا وجو نداشت . دبستان حقیقتجو نیز قرار بود که در این طرح قرار داشته باشد که با مخالفت های نمایندگی آموزش و پرورش داریون منتفی گردید و جناب آقای بذرافکن در این زمینه و در آن زمان مخالفتی نداشتند . و برای اینجانب و یا هریک از مسئولین دیگر آموزش و پرورش هیچ تفاوتی بین هیچ یک از مدارس وجود ندارد .
سلام علیکم این شکل از خصوصی سازی طرحی آزمایشی است که مثل همیشه در مدارس منطق محروم که فریادشان به جایی نمی رسد اجرا می شود ، مدارس غیر انتفاعی آئین نامه خاص خود را دارد ، تبدیل اجباری برخی از مدارس دولتی بدون رضایت والدین با مدارس غیر انتفاعی و فلسفه وجودی آن ارتباطی ندارد . در مورد شوراهای حل اختلاف قضیه فرق می کند و طرحی کشور است . اعضای شوراها به کار صلح و سارش اقدام می کنند که البته آنها هم دوره های آموزشی خاص خود را می بینند و فقط در حدود صلاحیت خود فعالیت می کنند و از سال 1382در منطقه داریون اجرا شده است . به هر حال مردم را نمی توان فریب دادو حقایق را طوری دیگر جلوه داد …
با سلام از کامنت شما مشخص میشود که صد در صد ذینفع این قضیه هستید
باسلام من بعنوان یک ولی اطلاع دارم که مدیر دبستان شهید شکوهی از هریک از اولیاء مبلغ 1000000ریال گرفته است
سلام خسته نباشید
با تشکر از آقای زارع از اینکه خودشون رو مسول دونستند که باید جوابگو باشند
بعضی از کاربرها مثل خود من که از نظام آموزشی اطلاع کافی ندارند و براشون سوال بر انگیز میشه… همین که اقای زارع همت کردند وخودشون رو از مردم دونستن وجواب دادند جای تشکر داره ……..با تشکر از آقای زارع و تمام کاربر های عزیز
با سلام اینجانب با جناب آقای مردانه و عیسایی در دوره آموزشی معاونت آموزشی قوه قضائیه شرکت نموده ایم ولی به ما هیچکدام از بقیه اعضای شوراها از مجتمع شماره یک و دو شیراز تا کنون گواهینامه ای تحویل نشده است ، لطفا بحث را شخصی نکنید .در مورد مخالفت حقیر با خصوصی شدن مدرسه حقیقت جو داریون جناب آقای حیدر بهمن پور کارشناس مسئول آموزش ابتدایی ناحیه چهار شیراز کاملا در جریان است .در پاسخ کاربر محترم ، حقیر در آستانه بازنشستگی هستم و احتیاجی به خودی نشان دادن ندارم لااقل شما که در واقع متشرع هستید مثل ما کافران قضاوت نکنید
سلام علیکم اینجانب با جناب آقای مردانه و عیسایی در دوره آموزشی معاونت آموزشی قوه قضائیه شرکت نموده ایم ولی به ما هیچکدام از بقیه اعضای شوراها از مجتمع شماره یک و دو شیراز تا کنون گواهینامه ای تحویل نشده است ، لطفا بحث را شخصی نکنید .در مورد مخالفت حقیر با خصوصی شدن مدرسه حقیقت جو داریون جناب آقای حیدر بهمن پور کارشناس مسئول آموزش ابتدایی ناحیه چهار شیراز کاملا در جریان است .در پاسخ کاربر محترم ، حقیر در آستانه بازنشستگی هستم و احتیاجی به خودی نشان دادن ندارم لااقل شما که در واقع متشرع هستید مثل ما کافران قضاوت نکنید
با سلام.از شما انتظار بیشتر از این را ندریم. اگر کم تجربه هستیم بسیار توانمندیم چرا که مدرسه طبق نظر بازرسین متعددی که از ناحیه 4 شیراز و کل آمده اند از لحاظ آموزشی در منطقه این مدرسه اول است اگر دست شما بود که هیچ. چند سال شورا بودی چکار کردی . چند دانش آموز با ایمان تحویل جامعه دادی.نظر والدین با نظر شما کاملا متفاوت است لطفا بار دیگر که خواستی پای منبر بروی تحقیق کن.خود بنده دکترای علوم تربیتی دارم .
اعتراض همه ی والدین دانش آموزان برای جلوگیری از این طرح بی ثمر بود.
به هر جهت این طرح به مرحله ی اجرا در آمده است و باید سعی بر این داشت تا با همکاری مربیان و جناب آقای روئین تن مدیر این مدرسه نقاط ضعف راپوشش داد تا بچه ها ضربه نخورند.
درمورد پول هم که چند بار اشاره شده مبلغ 100هزارتومان اختیاری بوده و همه نداده اند و در جهت تهیه کردن امکانات برای خود دانش آموزان صرف خواهد شد از این بابت جای هیچ شکی نیست. درضمن در مدارس دیگر هم این هزینه ها دریافت شده است.امیدواریم که همه چیز غیر انتفاعی شود روش تدریس برخورد صحیح دقت زیاد مدرسه سالم نه فرسوده و خرابه ها محیط خوب و خلاصه در آخر سال هم نمره های خوب البته نه صلواتی این که واقعا بچه ها سطح یادگیریشان دگرگون شده باشد.
سلام
دانش آموزان همیشه موش آزمایشگاه هستند ، تفاوت فقط در نوع آزمایشگاه هست و سرپرست آن . هر چه این آزمایشگاه ساده تر باشد ومعلم بی ریا تر دانش آموز کمتر صدمه می بیند .
با سلام خدمت دوستان ، بحث رو شخصی نکنیم بهتر است ، به نظر بنده که یک فرهنگی وسال هاست در نظام های مختلف آموزشی کارکرده ام ، این طرح عاقبت خوشی در پی نخواهد داشت ، چرا که مدارس غیرانتفاعی نیز قبلا امتحان خود راپس داده اند، دراکثر قریب به اتفاق این مدارس پول حرف اول رو می زند ، وموسس به هر دری میزند تا هزینه هارو پایین بیاورد تا برای خودش منفعت لازم را داشته باشد ، یا از معلمینی استفاده می کند که تجربه کافی را ندارند وپول کمتری را به عنوان حقوق دریافت کنند، امکانات نیز به همین منوال …
در ثانی کسانی که به عنوان آموزگار دراین مدارس مشغول کارشدند طبق چه معیار وملاکی انتخاب شده اند آیا فراخوان داده شده ویا مثل موارد قبل از خویشان واقوام موسس ومسئولین هستند ؟
بهتر است قبل از هر گونه قضاوت عجولانه اصل این طرح را بدانیم و هدف آن را بشناسیم توجه شما را به مصاحبه ای که با آقای روزبهانی کارشناس آموزشی درباره این طرح انجام شده جلب می نمایم و بعد قضاوت را به شما می سپارم
گفت وگو با محمد روزبهانی کارشناس آموزشی درباره طرح بسته حمایتی آموزش و پرورش
________________________________________
اشاره : سازمان مدارس غیر دولتی و مشارکت های مردمیِ آموزش و پرورش در سال جاری طرحی مفصل ارائه داد که بر اساس آن برای جبران کمبودِ نیرو در مدارس دولتی و نیز تحت پوشش بردنِ دانش آموزان در مناطق کمتر برخوردار راه حل هایی اندیشیده شده است . این طرح با کمک گرفتن از بخش غیر دولتی و واگذاری مدارس دولتیِ مازاد به موسسان ، درصدد جبران کمبود نیرو و تحت پوشش قرار دادن دانش آموزان در مناطق محروم است و به این ترتیب اهدافی دوگانه از جمله حمایت از بخش غیر دولتی و نیز برخوردار کردن دانش آموزان برخی مناطق از کیفیت آموزشی بهتر را دنبال می کند . عنوان این برنامه بسته ی حمایتی است که شامل 7 بند است و هم اکنون در حال اجرا می باشد.مجری مستقیم بسته ی حمایتی ،سازمان مدارس غیردولتی و مشارکت های مردمی است. در این بسته برای کمک به مشارکت هر چه بیشتر مردم در امر آموزش و پرورش تدابیری اندیشیده شده است، از جمله آسان نمودن اخذ مجوز برای تاسیس مدارس غیر دولتی، پرداخت تسهیلات کم بهره برای خرید و ساخت مدارس غیر دولتی، خرید خدمات آموزشی از مدارس غیر دولتی ، واگذاری بخشی از فضاهای مازاد مدارس به موسسین غیر دولتی و …این طرح مخالفان و منتقدانی نیز دارد که از زوایای گوناگون آن را مورد انتقاد قرار می دهند. به منظور روشن شدنِ هر چه بیشتر ابعاد این طرح و آگاهی از اهداف آن ، پای سخن محمد روزبهانی کارشناس آموزشی نشسته ایم .
روزبهانی کارشناس مسائل آموزش و پرورش است که 22 سال سابقه تدریس،پژوهش و کار اجرایی در این راحوزه دارد .وی که از موافقان این طرح است ،هدف اصلی از ارائه آن را مشارکت موسسان غیر دولتی به منظور کبفیت بخشی به آموزش و پرورش مدارس دولتیِ مشمول طرح می داند. به اعتقاد وی اکثریت قریب به اتفاق این مدارس در حاشیه شهرها و نقاط محروم و کمتر برخوردار قرار دارند و کمبود نیروی آموزشی همه ساله آموزش و پرورش این شهرها را با مشکلات عدیده ای مواجه ساخته است .
به نظر شما جایگاه مدارس غیر دولتی در برنامه های دولت های مختلف بعد از انقلاب کجا بوده و نگاه وزرا و مسئولین آموزش و پرورش به آن چگونه بوده است ؟
در بررسی اجمالی سیاست های دولت های مختلف در حیطه آموزش و پرورش متوجه می شویم که اکثر دولت ها به شکلی غیر کارشناسی،غیر علمی و حتی بدبینانه به مدارس غیر دولتی نگاه می کردند. این در حالی است که ملاک های ثابت و غیر قابل تفسیر و توجیهی برای سنجش این مدارس وجود دارد که کیفیت آنها در بُعد آموزشی و پرورشی را ثابت می کند .
در حیطه پرورشی در مدارس غیر دولتی بودجه مصوب داریم و برای رشد فکری و فرهنگی دانش آموزان برنامه وجود دارد . مقایسه کنید با مدارس دولتی که به خاطر کمبود بودجه حتی در امور جاری خود نیز دچار مشکل هستند و یا در عرصه آموزشی مدارس غیر دولتی همه ساله آمار بسیار خوبی در کنکور سراسری دارند. اکثرا باور داریم که راه یافتن به دانشگاه های خوب از اهداف اصلی اولیا و دانش آموزان است و نیز تعداد راه یافتگان به دانشگاه ملاکی برای سنجش میزان کیفیت مدارس محسوب می شود . اگر موفقیت مدارس غیر دولتی در دو عرصه آموزشی و پرورشی را در نظر داشته باشیم، دیگر دلیلی برای مخالفت با این گونه مدارس نداریم.
آیا چنین نگاهی در کشورهای دیگر وجود ندارد؟ به عبارت دیگر آیا مشارکت بخش غیر دولتی در کشورهای دیگر امری پذیرفته شده است و یا آنها نیز چنین موضوعی را به سادگی برنمی تابند؟ اگر با ذکر مثال توضیح دهید ممنون می شوم .
کشورهای مهمی همچون آلمان و ژاپن که در زمینه ی آموزش و پرورش جزء کشورهای پیشرو و موفق به حساب می ایند، توانسته اند با آموزش آموزه های دقیق و کاربردی به دانش آموزان بهترین نتیجه را به دست آورند. نتیجه ی چنین سیستم های آموزشی هم بازتولید نظام های فرهنگی اجتماعی اقتصادی در این دو کشور بوده است. جالب است که در این کشورها تنها درصد کمی از آموزش و پرورش در اختیار دولت و متمرکز است و بقیه در دست بخش غیر دولتی و نهاد های غیر دولتی است مانند شهرداری ها. باید به این نکته توجه داشت که در این نظام های آموزشی موفق نظارت دولتی وجود دارد اما دخالت در کمترین حد ممکن صورت می گیرد. نظام آموزشی موفق ، نظامی است که چالاک و غیر متمرکز باشد. تصمیمات از پایین به بالا گرفته شود و در یک کلام هر چه وابستگی نظام های آموزشی به دولت ها کمتر و به مردم و نهاد های غیر دولتی بیشتر باشد. موفق ترند.
از طرفی، دولت هایی که توان بالای اقتصادی ندارند و به این دلیل قادر به ارائه سرویس و خدمات کامل و کافی در همه ی بخش ها به جامعه نمی باشند سعی در این دارند که از کمک بخش های خصوصی و غیر دولتی بهره گیرند و بسیاری از کارها را به این بخش ها واگذار نمایند. حتی در امر تعلیم و تربیت نیز یکی از بهترین کارها واگذاری امر مدیریت اقتصادی و اجرایی مدارس به بخش های غیر دولتی است.زمانی که دولت به هر دلیل نمی تواند امکانات کافی ارائه دهد، اگر آموزش و پرورش را غیر متمرکز نکنیم، نوعی ظلم در حق شهروندان است ؛ به این معنی که تنها دولت عهده دار خدمات آموزشی باشد و از ان سو نتواند بهترین آموزش را به دانش آموزان ارائه دهد.
عمده ی نقدها بر طرح اخیر آموزش و پرورش در خصوص واگذاری مدارس دولتی بر این مدار می چرخد که در این طرح از نیروهایی استفاده می شود که تخصص و دغدغه ای در زمینه ی آموزش و پرورش ندارند و این گونه واگذاری به امر آموزش ضربه می زند. نظر شما در رابطه چیست ؟
این متاسفانه ایرادی است که مخالفان طرح یا بر اساس ذهنیت خود و یا با استناد به موارد بسیار معدود مطرح می کنند. طبق قانون و عرف موجود در میان متولیان نظام آموزشی، اجازه ی تاسیس مدارس ،واگذاری و خرید خدمات از بخش های غیر دولتی با اولویت هایی خاص و به ترتیب صلاحیت صورت می گیرد. در وهله اول معلمان شاغل و یا بازنشسته در زمینه ی همکاری با نظام آموزشی در اولویت هستند در مرحله دوم شخصیت های فرهنگی و اجتماعی جامعه در امر تعلیم و تربیت در بخش غیر دولتی واجد صلاحیت هستند. در نهایت اولویت با شخصیت های علمی و دانشگاهی است. بنابراین ، این ادعا که مشارکت بخش غیر دولتی در اموزش به معنای افت کیفیت است یا اینکه با کسانی همکاری می شود که در امر اموزش تخصصی ندارند خیلی به جا نیست.
آیا طرح بسته حمایتی و گسترش مشارکت بخش غیر دولتی در واقع یک دگرگونی زیربنایی در آموزش و پرورش محسوب می شود ؟
خیر، گروهی قلیل در نشریات و رسانه ها این گونه القا می کنند که وزارت آموزش و پرورش می خواهد در نظام تعلیم و تربیت دگرگونی ایجاد نماید و هم چیز را به هم بزند و مدارس را بفروشد . این ادعا درست نیست. به طور معمول هر دولتی که زمام امور را در دست می گیرد، در همه ی بخش ها برنامه هایی دارد و می خواهد طبق برداشت و برنامه خود عمل نماید. در حوزه ی آموزش و پرورش هم همین طور. دکتر روحانی در زمینه ی آموزش و پرورش معتقد است که برخی مسئولیت ها و مدیریت ها را به بخش ها و نهادهای غیر دولتی واگذار نماییم و برنامه ی دکتر فانی نیز در راستای برنامه ها و گفته های رئیس جمهور و مجموعه دولت است. هدف دولت تدبیر و امید، اصلاح بخش هایی از روش هایی است که در چند سال گذشته در آموزش و پرورش اجرا شد و نه دگرگونی اساسی در این حوزه.در واقع هدف اصلیی دولت کمک گرفتن از توان بخش غیر دولتی است.
آیا دخالت بخش غیر دولتی در آموزش و پرورش مسبوق به سابقه است و یا مجموعه آقای فانی در صدد در انداختن طرحی نو است ؟
آموزش و پرورش نوین بیش از دو قرن است که پا به عرصه ظهور گذاشته است. همه ی کشورهای جهان پذیرفتند که روش های سنتی آموزش و پرورش برای دنیای جدید کاربردی ندارد و بر این اساس دست به تغییر و تحول در نظام اموزشی کشورشان زدند از جمله در ایران. در ایران در دوره ی مشروطه ، آموزش همگانی وارد قانون شد اما این مسئله عملا از دوره های بعدی اجرایی شد. در این صد سال گذشته نظام رسمی آموزشی ایران مسیر ترقی را تا حدودی طی کرده است. اما نکته ای که کمی عجیب به نظر می رسد حضور صد درصدی دولت در امر آموزش و پروش است که به بخش های غیر دولتی اجازه حضور آن چنانی نداده است. در این یک قرن اخیر روز به روز به تسلط دولت بر آموزش و پرروش افزوده شده است در صورتی که بسیاری از کشورهای جهان و حتی در گذشته جامعه ایران حضور بخش غیر دولتی در نظام آموزش و پرورش بسیار ملموس و اثر گذار بوده است.ما باید به تجربه ی جهانی نگاه کنیم و از آن بهره بگیریم. نه این که به ین تجربه ها توجه ای نداشته باشیم. امروزه متاسفانه در بین مدارس دولتی هیچ گونه رقابتی برای ارائه آموزش کیفی و بهتر نمی بینیم. رقابت بنیاد تحول و پیشرفت است. در حوزه ای که رقابت نباشد تغییر و پیشرفتی هم نیست. اگر می خواهیم در بخش آموزشی پیشرفتی داشته باشیم باید زمینه ی حضور رقیبان را فراهم نماییم.
چه تضمینی وجود دارد که کیفیت آموزشی و پرورشی این مدارس مطابق ایده ها و برنامه های وزارت آموزش و پرورش پیش برود ؟
بزرگ ترین و مهم ترین تضمین که حتی از نظارت و برنامه ریزی هم مهم تر است، واقعیت های غیر قابل انکاری است که هیچ کس قادر به نادیده گرفتن آنها نیست و آن اینکه فقر و ناتوانی مالی هیچ گاه عامل رشد و توسعه نبوده است و نخواهد بود ، زمانی که آموزش و پرورش توان پرداخت هزینه های جاری خود را ندارد، چگونه می تواند عامل رشد فکری و فرهنگی و معنوی دانش آموزان و جامعه باشد؟
هم اکنون حدود 40 درصد از کل کارمندان دولت را نیروهای آموزش و پرورش تشکیل می دهند و دولت در این زمینه با دشواری فراوانی در پرداخت حقوق این افراد مواجه است . نتیجه این می شود که کمبود بودجه باعث شده است که آموزش و پرورش حتی توان نظارت درست و اصولی بر عملکرد کارکنان را هم نداشته باشد . اما مدارس غیر دولتی بر اساس مصوبات و شرح وظایف و نیز بر اساس گزارش عملکردهای متعدد و متوالی، هم برای نظارت و هم برای امور پرورشی بودجه دارند و این مسائل را به نحو احسن رعایت می کنند .
گفته می شود افرادی که مؤسس به عنوان معلم به این مدارس میآورد، پس از مدتی، از مدعیان استخدام در آموزش و پرورش خواهند بود و شاهد آن را هم تجمعات افراد مختلف برای استخدام در آموزش و پرورش می دانند .
در این ارتباط باید به دو نکته اشاره کرد. اولا در هیچ کجای این طرح و در هیچ بندی از قرارداد موسس با معلمان و عوامل اجرایی سخن از استخدام در آموزش و پرورش به میان نیامده است و اینکه نیرویی خواهان استخدام در یک نهاد دولتی باشد،مساله ای عام است که ارتباطی به این طرح ندارد. ثانیا کلیت این طرح اتفاقا کاهش بار مالی و استخدامی دولت و صرفه جویی در منابع است و انتقاد از آن به بهانه ایجاد مسئولیت استخدام نیروهای غیردولتی برای دولت، بدون شک جز فرار به جلو چیز دیگری نیست.
انتقاد مطرح شده ی دیگر این است که دامنه واگذاری توأم با شتاب زدگی و اینکه حتی برخی مدارس در مهر و آخر شهریور واگذار شده است، موجب نادیده گرفتن شرایط انتخاب معلمان واجدالشرایط برای کتابهای تازه تألیف شده است .چرا که در دوره ابتدایی، بسیاری از کتابها جدید است و تدریس آن کار هر کسی نیست و معلمان باسابقه نیز در تابستان، دوره میبینند . به عبارت دیگر طرح عجولانه بوده است؟
بر حسب اتفاق و به خاطر نزدیکی زمان بازگشایی مدارس و از آن جایی که بر اساس این طرح مدیر و معاون مدارس را آموزش و پرورش مامور می کند ، بسیاری از مدیران ترجیح داده اند تا کادر آموزشی از معلمان باسابقه مدارس غیر دولتی برای تدریس استفاده کنند.
با تشکر از حضور شما در این گفت و گو،چنانچه احساس می کنید نکته ای نا گفته وجود دارد، بفرمایید؟
تنها نکته ای که به ذهنم می رسد این است که ،برخی دوستان فعال در عرصه مطبوعات که به عنوان منتقد غیر دولتی شدن آموزش و پرورش مصاحبه می کنند و مطلب می نویسند، دیدگاه شان بیشتر سلبی است تا ایجابی. این منتقدین راه حلی برای بحران منابع در آموزش و پرورش و گستردگی سازمانی و تمرکز بیش از اندازه ی آن ندارند. تنها بر طبل اصل سی و رایگان بودن آموزش می کوبند که ازاین اصل هم تفاسیر متفاوتی می توان داشت .
به نظر من مشکل آموزش و پرورش دقیقا مثل معضل کم آبی یک مسئله ی ملی است که باید راهکار علمی و متناسب با تجربه ی کشورهای موفق برای آن پیدا کرد. چیزی که مشخص است این است که تداوم شرایط موجود در بلند مدت کاملا غیر ممکن است. صرفابا این برچسب زدن نا درست که مدارس را پولی کرده اند . مشکلی حل نمی شود. در صورتی که در این طرح حتی یک ریال از دانش آموزان گرفته نمی شود بلکه دولت هزینه ی تحصیل دانش آموزان را به مدارس غیر دولتی می پردازد. یعنی یک نوع یارانه ی آموزشی است.
در پایان لازم به ذکر است که این طرح در واقع ،تحصیل رایگان در مدارس غیر دولتیاست.
به نام خدا
باید به عرض برسانم این طرح همان طرحی است که وزیر محترم آموزش و پرورش فرمودند باید حقوق معلم به دست مدیر باشد و با مبلغ 550 هزار تومان در سال برای هر دانش آموز اجرا می شود و شرط اصلی این است برای جلوگیری از سرو صدا ی مردم از انها پول خودیاری نگیرند و موسس با ماهیانه به هر معلم دویست تا دویست و پنجاه هزار تومان مدرسه را اداره میکند و دراین مرحله خدا به داد دانش آموزان روستای فرهنگی ایزدخواست و شهر داریون برسه که روزی معلمانش در حداقل روستای خود بومی بودند
سلام تمام طرح های آزمایشی کشور در استان فارس اجرا می شود ، تمام طرح های آزمایشی استان در شیراز اجرا می شود تمام طرح های آزمایشی شیراز در ناحیه چهار شیراز اجرا می شود تمام طرح های آزمایشی ناحیه چهار در مناطق محروم همچون سعدی و داریون اجرا می شود …..اتفاقا دانش آموزان موش آزمایشگاهی هستند .
سلام دوست قدیمی، کامبیز صفر عزیز …
تمام کاربرها گاهی غیبشون میزنه ! تمام کاربرهایی که گاهی غیبشون میزنه از اون داریون نمایی های پرو پا قرص هستند ! تمام کامبیزها، داریون نمایی پر و پا قرص هستند ! کامبیز صفر از همشون پر و پا قرص تره ! اتفاقا ما از کامبیز صفر توقع داریم حالا که اومده بقیه کامبیزها رو هم با خودش بیاره. ما دلمون برای همشون تنگ تنگه !
این طوری هاست …
تمام طرح های آزمایشی کشور در استان فارس اجرا می شود ، تمام طرح های آزمایشی استان در شیراز اجرا می شود تمام طرح های آزمایشی شیراز در ناحیه چهار شیراز اجرا می شود تمام طرح های آزمایشی ناحیه چهار در مناطق محروم همچون سعدی و داریون اجرا می شود …..اتفاقا دانش آموزان موش آزمایشگاهی هستند .
این که تاکنون چندین بار بعضی از معلمان دبستان شهید شکوهی داریون تغییر کرده اند خودش نشان دهنده موفقیت آمیز بودن این طرح موفق است ! معلوم می شود یک عده ای از ترقی بدشان می آید
تو هم که مثل تیز هوش جان حرف میزنی کامبیز صفر جان جان ! بگو ببینم تو کدوم وری هستی !؟
خودتان به این عکس زیبا نگاه کنید بعد متوجه می شوید که با خصوصی شدن دبستان شهید شکوهی چقدر امکانات وارد داریون شده است ،مدرسه کاملا هوشمند سازی شده است و ده ها امکانات ورزشی ،بهداشتی ،آموزشی ،کمک آموزشی و تجهیزاتی به مدرسه داده شده است بعد یک عده ای قدر نمایندگی را نمی دانند
تکلیف خودتو روشن کن تیز هوش جان. ما که هوشمون اینقدرها نیست که بفهمیم بالاخره تو اینوری هستی یا اونوری !؟ خودت بگو کدوم وری هستی ناقلا !
خصوصی سازی مدارس و درواقع فروش مدارس به بخش خصوصی خیانت بزرگی به نسل آینده است مطلبی که حقیر در شهریور 93نوشتم و اکنون پس از گذشت یک سال حقایق آن برهمگان آشکار شد ه است ادامه این مساله باعث ریشه کنی کامل آموزش و پرورش می شود