یوسف بذرافکن|
وارد هیئت ثارالله که شدم دوست و همکار عزیز آقای علی بردجی را دیدم که نوحه می خواند بچه های مدرسه حقیقت جو و دانش آموزان آقای بردجی هم بودند.
چهره های اعضای هئیت برایم خیلی آشنا بود ، بیشتر آنها کسانی بودند که قبلا عضو هئیت قاسم ابن الحسن (ع) بودند یادم به زمانی افتاد که اغلب قریب به اتفاق فرهنگیان و دانش آموزان جلوی مسجد جمع می شدند و در قالب هیئت قاسم ابن الحسن (ع) به عزاداری می پرداختند ، نوحه خوان اصلی هئیت آقای مصیب ارجمند عضو فعال کانون مسجد بود که با شور و هیجان نوحه می خواند و دیگران هم زنجیر می زدند.
محاسن سفید ها هم بودند ، وقتی یک استکان شیر گرم نذری هیئت را خوردم ، دوربین را روشن کردم و از عزاداران فیلمبرداری کردم ، آقا پسری شش ،هفت ساله را دیدم که روی طبلش نوشته بود یا «حسین مظلوم »، چقدر زیبا و هماهنگ طبل می زد ، کم کم تعداد زنجیر زنان بیشتر شد ، افراد قدیمی هم نوحه می خواندند.
مسئولین هیئت هم همگی زنجیر می زدند ،اگر کسی غریبه وارد می شد نمی توانست مسولین هیئت را از دیگران تشخیص بدهد ، جای حاج سهراب دریانی خالی بود احوالش را که پرسیدم گفتند : مریض شده است .
نم نم باران هم می بارید ، چای و شیر گرم هیئت چقدر می چسبید ! در همین موقع حاج آقا عزیزی (امام جمعه داریون) و دوستانشان هم آمدند و دقایقی با دیگران به عزاداری پرداختند .
مراسم تا حدود ساعت ده شب ادامه پیدا کرد ، قسمت زیبایی که توجه مرا جلب کرد این بود که بعد از« یا حسین » کشیدن آخر مجلس ، همگان مودب و دست به سینه رو به قبله ایستادند و از همان آنجا به سید مظلومان جهان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یارانش سلام دادند ،در همین موقع غذای نذری هیئت هم رسید ، جای شما سبز، آن شب ، شام را میهمان سفره امام حسین (ع) بودم .
با سلام و تشکر از آقای بذرافکن
امیدوارم گزارش های شما ادامه دار باشد و به همه هئیت ها سر بزنید…
… سلام بر خورشید درخشان، حسین بن علی (ع) که تمامی موجودات عالم، بواسطه او ارتزاق می کنند و برای رسیدن به کمالات الهی، به ریسمان محکم ولایتش چنگ می زنند.
نور هدایتش سبب نجات میلیون ها انسان گنهکار و سرگردان به سوی کمالات و معنویات گشته و وجود نازنینش به ادیان الهی هویت و اصالت بخشیده است، چرا که اگر خون پاکش نبود ، پیروان ادیان توحیدی، تابوت آیین خود اعم از اسلام و مسیحیت و یهودیت را به قبرستان فراموشی تشییع و به خاک می سپردند.
از این رو پیروان ادیان و مذاهب همواره امام حسین علیه السلام را تقدیس نموده و در عزای مصیبت او داغدار و ملتهبند. چرا که آنها پایداری دین خود را مدیون آن وارث با عظمت آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و خاتم پیامبران علیهم السلام می دانند و مجالس مربوط به سیدالشهدا علیه السلام نیز مصداق بارز تکریم شأن و عظمت خدای متعال و تعظیم شعائرالله و مقام و مرتبت یک صد و بیست و چهار هزار پیغمبر الهی است.
… سلام بر حضرت ابوالفضل علیه السلام ، پرچم داری که طلیعه ی آگاهی، ایمان، دلاوری و آزادگی است. بیرق دار فریادگری که در دشت نینوا بر شب تاخت و هیمنه ی دروغین تیرگی ها را درهم ریخت. والا مردی که برزگر عشق، در دشت خون و رهایی شد. عزیزی که فداکاری ها و ایثارگری هایش، اندیشه های سبز ایثارگران ما را به نور و روشنایی هدایت کرد و باغستان تفکر جانبازان رشید ما را، سرسبزی و طراوتی جاودانه بخشید.
سلام بر علمداری که جسور بودن را از پدرش علی ابن ابی طالب به ارث برده بود و در جنگها همیشه او عَلَمِ را با خود حمل میکرد و به همین دلیل به «علمدار» مشهور بود.
… سلام بر علیاکبر ، جوان ۲۵ ساله ای که اولین شهید روز عاشورا از قبیله بنیهاشم بود.
و سلام بر عبد الله پسر حسین، کودک شیر خوار تیر خوردهی به زمین افتادهی به خون غلتیده که خونش به آسمان بالا رفت و در آغوش پدرش به وسیلهی تیر ذبح شد. خداوند تیرانداز و پژمرده کنندهاش «حرملة بن کاهل اسدی» را لعنت کند.
… سلام بر معصوم ششم علی ( ع )، فرزند حسين بن علی بن ابيطالب ( ع ) و ملقب به “سجاد” و “زين العابدين ” که در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بيماری و تب شديد از آن حادثه جان به سلامت برد ، زيرا جهاد از بيمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش – با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت – به او اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهی اين بود که آن رشته گسيخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، يعنی امامت و ولايت گردد .
… سلام بر شیرزن کربلا، زینب کبری سومین فرزند فاطمه و علی بن ابیطالب
که پس از حادثه کربلا، وقتی که به همراه سرهای کشتهشدگان کربلا به اسارت در مجلس یزید برده شد در حضور یزید سخنرانی مشهور و آتشینی کرد که یکی از مهمترین و مؤثرترین خطبهها در دفاع از حقانیت حسین بن علی (ع) تلقی شده است.
سلام بر شیرزنی که در این مجلس برخاست و گفت: «…ای یزید آیا گمان می بری این که اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شده ای؟…
زود باشد که به اجداد خود ملحق شوی و آرزو کنی کاش شل و گنگ بودی و نمیگفتی آنچه را که گفتی و نمیکردی آنچه را کردی…. به خدا سوگند نشکافتی مگر پوست خود را، و نبریدی مگر گوشت خود را …
ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی … هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود… روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است،در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد.”
… و لعنت خدا بر شمربن ذي الجوشن، سنان بن انس نخعي، حصين بن تميم، خولي بن يزيد، زرعه بن شريك، حرملة بن كاهل اسدي و ….
سلام
من هم از این هیات خاطره خوب دارم ، وقتی بچه بودم زنجیر میزدم توی بچه ها
تاسوعا وعاشورای حسینی بر کاربران تسلیت باد
با سلام ، الحمد لله در روز تاسوعای حسینی آقای حاج سهراب دریانی را دیدم که رفع کسالت شده بود در هیئت بود و احوال پرسی کردم . اگر آقا امام حسین (ع) لایق بداند گزارش های بعدی را می فرستم ، حقیر که لیاقت ندارم ، اما عشقم خدمت به امام حسین (ع) است اگر توفیق شود تا زنده ام برای سایت داریون نما و کاربران گرامی گزارش و مطلب می فرستم ، هرچند گاهی برخی از کاربران گرامی برخورد مناسبی ندارند و بحث های شخصی را مطرح می کنند و داریون نما هم این بحث های شخصی را انعکاس می دهد ! خیلی دوست دارم همانطور که جناب آقای زارع گفته اند گزارش هایم مصور باشد اما متا سفانه در عکاسی آماتور هستم و گاهی فقط برای دلم خودم عکس می گیرم خوشبختانه آقای روح اله قربانی عکاس حرفه ای داریون نما با دوربین مجهزی که دارد جبران این نقیصه را می کند . همین جا می خواهم از آقای قربانی به خاطر همکاری با حقیر تشکر کنم چون شارژر دوربینم خراب شده بود و ایشان یک شارزر و باطری اضافی در اختیارم گذاشت
با سلام و وتشکر از سایت داریون نما و کاربران عزیز این گزارش ها برای کسانی که در داریون نیستند بیشتر جذابیت دارد و همچنین چون در سایت می مانددر سالهای آینده بیشتر مورد استفاده واقع می شود از طرف دیگر جوانان عزیز با گذشته داریون بیشتر آشنا می شوند امیدوارم که مورد قبول واقع شود