چی می شد اگه … مثلا اینطوری می شد..!
چی می شد اگه…تو منطقه ی داریون، معضل بی کاری از بیخ و بن برکنده می شد !؟ … عینهو پیچ مادر زن که بریدنش رفت پی کارش !؟
جلیل زارع|
چی می شد اگه :
… عمو نوروز، وقت شناسی رو از ساعت های چهار سویه ی میدون شهرمون یاد می گرفت !؟ این جوری قبل از تموم شدن زمستون از راه می رسید و نه نه سرما رو پیدا می کرد !
… تو میادین مسابقات ورزشیمون، حاشیه ها کم رنگ تر از متن بود !؟
… درست روز اول مهر، معلم بارون می شدیم !؟
… راننده های جاده ی شیراز – داریون، با یک اقدام شجاعانه، تصمیم می گرفتن به قوانین راهنمایی و رانندگی احترام بذارن !؟
… حرف، کم و عمل، زیاد بود !؟
… واژه ی مبهم و نامفهوم و نامانوس ” غیر ” از ” علنی ” برداشته می شد !؟
… به جای این همه عیادت از مردگان، سری هم به زنده ها می زدیم !؟
… بچه هامون یکی یه دونه توپ قلقلی داشتن که بزنن زمین هوا بره و ندونن تا کجا میره !؟ شاید این جوری عادت دیرینه ی مورچه آزاری هم به کلی برچیده می شد !؟
… این بار که بیام داریون، ببینم آبی زلال از دل قنات ها بیرون میاد و توی جویبار، جاری و ساری میشه !؟ مالکان ” بابا آب داد ” هم کُلِه سنگ هاشون رو از تو جوب برداشتن تا آب بیچاره و بی زبون و بی رمق، بتونه سَلّانِه سَلّانَه راه خودشو باز کنه و سری تو سرا در بیاره !؟
… این همه علامت سوال و موال و تعجب و معجب، به نقطه سر خط تبدیل می شد !؟
… جواب ” این به من چه ؟ “، ” اون به تو چه ؟ “، این همه ورد زبون ما داریونی جماعت نبود !؟
… سال تولد و یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر خدا، فقط برای جر و بحث تعداد سکه های مهریه کاربرد نداشت !؟ … ای بابا ! حالا مهریه رو کی داده و کی گرفته !؟
… تو منطقه ی داریون، معضل بی کاری از بیخ و بن برکنده می شد !؟ … عینهو پیچ مادر زن که بریدنش رفت پی کارش !؟
… مفاهیم پر طمطراق ” بی کاری ؟ “، ” حالا وقت زیاده ! “، ” کی میره این همه راه ؟ “، ” کاکا ! سری که درد نمی کنه، دستمال نمی بندن ! ” حالا همه چیزمون درست شده، فقط مونده … !؟ ” از واژگان ما داریونی ها حذف می شد !؟
… بالاخره می فهمیدیم ” کجا به کجان !؟ نقل کجان !؟ شهرک صنعتی منطقه ی حالا حالاها محروم داریون !؟
… ما هم مثل همسایه ی خوشبخت دیوار به دیوارمون، یه نماینده تو مجلس داشتیم !؟
… ما داریونی ها هم مثل فلان جا، چشم دیدن همدیگه رو داشتیم !؟
… بچه هامون مثل از ما بهترون … هیسسسسسسسسسسس ! دیوار، موش داره ! موش هم گوش داره !؟
… کسی مریض نمی شد که نیاز به ساخت و ساز بیمارستان داشته باشیم !؟
… یه بار هم جوجه رو آخر پاییز نمی شمردن !؟
و … و … و …
… چی می شد اگه … اگه … اگه …
بزک نمی مرد و بهار میومد ! کمبیزه هم با خیار میومد !؟
حالا شما بگید :
چی می شد اگه … !؟
تا حالا اين جور نبوده و نخواهد بود . مگر اين كه دوره آخر از زمان باشه و بخواد فرجي بشه . اين جاست كه شاعر معروف ميگه شتر در خواب بيند پنبه دانه…
چی می شد اگه هنوز هم آسمون دلمون پر ستاره بود !؟
این رو شنیدید ؟ :
… میگن با یه کاسه ماست و یه قاشق رفته بود لب دریا، قاشق قاشق ماست ها رو می ریخت تو آب و هم می زد !
گفتن : « داری چه کار می کنی !؟ »
گفت : « دوغ درست می کنم ! »
گفتن : « با یه کاسه ماست که نمیشه یه دریا دوغ درست کرد ! »
گفت : « می دونم ! ولی میدونید اگه بشه چه قدر میشه ! َ؟»
مطمئناً دیگه اون موقع اسمش داریون نبود…!!!