به استقبال شب یلدا…
جهان خورشیدی داریونی|
همزمان با رسیدن فصل زمستان ایرانیان و دیگر سرزمین های هم فرهنگ بر اساس سنتی دیرینه در شبی سرد گردهم آمده و لحظات شیرین و به یاد ماندنی را در کنار اعضای خانواده سپری می کنند.
شب آغاز زمستان به «شب چله» یا «شب یلدا» معروف و شب انقلاب زمستانی است. در تمامی سال ها انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی ام آذرماه و بامداد اول دی ماه است.
به باور برخی این شب برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می شود؛ اما همگان می دانند این شب همچون بسیاری از آیین ها ریشه در سنت ها و آداب و رسوم دارد .
یلدا و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم این آیین را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کردند.
در فرهنگ عامیانهی مردم، شب یلدا و شب چله، شب دوستی است. شب بار عام و کارهای خیریه است. مردم ایران که اکثراً کشاورز یا دامدار بودهاند، آموختهاند تا سرمای زمستان را بهانهای برای دورهم جمعشدن و جشن به پایان رساندن یک سال زراعی بدانند. لیکن در فرهنگ ادبی و رسمی کشورمان، یلدا اغلب چهرهی تاریک و خشن شبی طولانی است. شبی که عشاق به انتظار به سرآمدن آن هستند. طولانی و تاریک بودن یلدا استعارهایست برای فراق جانکاه معشوق، تنهایی و انتظار وصال و گاه گیسوی سیاه و بلند یار.
در این شب بر اساس یک سنت دیرینه ،دیوان حافظ به بزرگ خاندان سپرده می شود و میهمانان به ترتیب نیت کرده تفالی به آن می زنند و با زمزمه این ابیات که،
«ای حافظ شیرازی
تو محرم هر رازی
بر ما نظر اندازی قسم به قرآن مجیدی که در سینه داری…» نیت مرا بر آورده کن باعث گرمی محفل می شوند.
صحبت حکام، ظلمت شب یلدا است
نور ز خورشید خواه بو که برآید