گذر زمان…/در توانستن ها قدر یکدیگر بدانیم
احمد عیسایی خوش|
سلام خدمت هم محلی های عزیز
اوایل مرداد ماه
خستگی تیر ماه هنوز درتن حسابداریمان مانده اما شوق یاد وطن وادارم کرد تا سری به داریون نما بزنم ،اخرین تاریخی که چیزی نوشته بودم اوایل سال 1393 بود .
هر چند دور از اخبار وسایت نبودم اما مجالی نبود تا چندکلامی بنویسم وچه زود گذشته این دوسال چه زود می گذرد ومیشویم جوانان قدیم ومردان قدیم وخاک های تازه وآنگاه خاکهای قدیم وگورهای فراموش شده .
می پیوندیم به گم شده گان تاریخ دوره ها ی تاریخ را به نام شاهان می شناسند وکسی نمی داند دیگران که بودند وچه وکردند ویادگارشان شاید قبری باشد وشاید نباشد.
بودنمان را ارزش است والی نیستی را افاده ا ی نیست سعی مان باشد تا بودنمان بود باشد هر کجا که هستیم وزندگی را در لحظه ها بنوشیم که دیگر فایده ای نخواهد داشت در نتوانستن در توانستن ها قدر یکدیگر بدانیم
با سلام کاش قدر یکدیگر را بدانیم ! متاسفانه ما آدم ها قدر داشته های خود را نمی دانیم . بعضی از داشت های ما در صورت از دست رفتن قابل جبران است مانند مال و ثروت . اما بعضی از داشته های ما جایگزینی ندارند . پدر و مادر ، فامیل و جوانی از جمله آنهایی هستند که جایگزینی ندارند. دوستان خوب هم نعمت های بزرگی هستند که گاهی قدر آنهارا نمی دانیم .
جناب آقای بذرافکن
با سلام
واقعا بعضی چیزها قابل جبران نیست اما
اما زندگی های ماشینی ،درگیریهای کاری ،بعد مسافت وخیلی چیزها برگرفته از دوره گذار از سنت به مدرنیته چنان زمان را از ما گرفته که دیگر مجال برای بسیاری از معاشرت ها نمانده
دلگیریم ،می دانیم تلاش می کنیم اما راهی به جاهی نبرده ایم
ناگهان چه زود دیر می شود !