دفترچه خاطراتهمه
خاطره ای از مراسم روز عاشورای سالهای دور در داریون
نوشته: جلیل زارع
و عزاداران بقیه رو ستا ها در جواب می خواندند :
« اجرتون به پیغمبر
رفتیم و خدا حافظ »
و بعد نوبت خداحافظی عزاداران روستای بعد می رسید تا آن که همه با هم خدا حافظی کنند.
یادم هست بچه که بودم بین عزاداران دو روستا قرار می گرفتم. وقتی عزاداران روستای اول خداحافظی می کردند داخل جمعیت آن ها می شدم و با آن ها هم صدا می شدم و وقتی نوبت جواب دهی روستای دیگر می شد با دو خودم را به جمعیت عزادار آن روستا می رساندم و با آنان جواب می دادم…
یادش به خیر ، رسم و رسوم خوبی داشتیم و این رفت و برگشت خداحافظی ها دل ها را به هم نزدیک تر می کرد و کینه ها را از دل ها می زدود. نمی دانم حالا هم در منطقه ی داریون چنین رسم و رسوم های خداحافظی هست یا نه ؟
« ای اهل عزا یکسر
رفتیم و خدا حافظ
اجرتون به پیغمبر
رفتیم و خدا حافظ »
باقی بقایتان….