فرهنگ مردم داریون / قسمت پنجاه و پنجم: هنرهای تجسمی مردم داریون
به کوشش: جلیل زارع
سنگ تراشی
در دوران نه چندان دور یعنی حدود 50 سال پیش، سنگ تراشی با هدف بزرگداشت یاد عزیزان از دست رفته، صورت می گرفت. برای این کار، سنگ های مناسب را از کوهی که فاصله ی چندانی هم تا داریون نداشت می آوردند و استاد سنگ تراش1 با قلم و چکش سنگ قبر سفارش داده شده را از دل سنگ بیرون می آورد و متناسب با شغل صاحب آن نقشی روی آن حجاری می کرد. مثلا چنانچه فرد مرد نظر به گونه ای با تفنگ سرو کار داشت روس سنگ قبر او نقش تفنگ در می آورد یا اگر زن قالی بافی بود روی سنگ قبرش عکس قیچی حجاری می نمود. نمونه ی این سنگ ها هنوز باقی است، اما این گونه حجاری و سنگ بری امروزه دیگر مرسوم نیست.
مجسمه سازی
این هنر صرفا به ساخت مجسمه شیر محدود می شد و سابقه ی آن به حدود سال 1340 ه.ش برمی گردد. با تراش سنگ های سخت که از دل کوه آورده می شد شیرهای سنگی خوش شکل و خوش تراشی را می آفریدند که هواخواهان زیادی داشت.
کاربرد عمده آن نصب روی قبر کسانی بود که به نوعی هنری داشتند یا سرشناس بودند یا در جوانی از دنیا رفته بودند.
این شیرها نماد قدرت یا محبوبیت افراد بودند و همچنین به گونه ای قبور اموات را از دستبرد حیوانات وحشی مانند گورکن ها حفظ می کردند. از این رو قبرستان پر بود از شیرهای سنگی که ابهت خاصی به آن بخشیده بود.
این هنر نیز پس از چندی با افول ستاره ی عمر هنرمندان و هنردوستان به فراموشی سپرده شد. شیرهای مراقب نیز در اوایل انقلاب با دستانی ناآشنا برچیده شد و در واقع به سرقت رفت. اکنون تنها تعداد انگشت شمار2از آن ها زینت بخش امام زاده ابراهیم و گلزار شهداست که نقشی ماندگار را از آفریدگار خود به نمایش می گذارند.
کوزه گری
پیشینه ی سفال گری در این ناحیه به دوران بسیار دور برمی گردد. یعنی حداقل به زمانی که در ضلع شمال غربی داریون و در مسیر پر رفت و آمد شیراز – کرمان، کاروان سرایی وجود داشت3 و هنرمندان به راحتی می توانستند دست ساخته خود را از قبیل: کوزه، خمره، کاسه و … بفروشند.
دلیل محکم این ادعا وجود سفال شکسته های4 بی شمار در خاک این ناحیه است که هنوز که هنوز است با هر بار شخم زدن زمین از زیر خاک نمایان می شود. دلیل دیگر که ضمن تایید سفال گری، وجود کاروان سرا را هم تایید می کند خمره ها و دیگر ظروف سفالی است که هنگام کندن و بار کردن خاک این محل برای ساخت خانه های جدید یافته شده است.
متاسفانه از آن جا که کسی بر این کار نظارت نداشته و هر کس هر چه می یافته به خانه ی خود برده است، نمی توان چندان سراغی از آن ها گرفت.
پیدا شدن ظروف سفالی کوچک و ظریف مانند گلاب پاش لوله دار با سرپوشی بسیار زیبا در خاک های منطقه ی مورد نظر نشانگر این است که هنرهای دستی از این گونه رواج قابل توجهی داشته است. 5
با بازسازی مجدد داریون در قسمت جنوبی روستا یک کارگاه کوچک سفال گری برپا شد و هنرمندان این هنر قدیمی، دست به کار آفرینش کوزه های دسته دار و دیزی های سفالی و خمره ها و حصین6 های مورد نیاز مردم شدند.
• پانوشت:
1- نام او را استاد شبنده گفته اند.
2- جلیل زارع: به نقل از کتاب “فرهنگ مردم داریون” که در سال 1389 منتشر شده است، تا این تاریخ پنج شیر باقی مانده بوده است. ولی من با توجه به این که از زادگاهم خیلی دور هستم و دیر دیر به داریون می آیم، نمی دانم هنوز این پنج شیر در جوار امام زاده ابراهیم و گلزار جدید الساخت شهدا باقی است یا به جایی دیگر منتقل شده است.
3- ر.ک بخش جغرافیای تاریخی داریون
4- در زبان محلی به آن کوره kowra می گویند.
5- این گلاب پاش را آقای کرامت شکری پیدا کرده بود و در خانه نگهداری می کرد.
6- ظرف سفالی به اندازه ی دیگ
• برگرفته از کتاب “فرهنگ مردم داریون”، نگارش و پژوهش: جلال بذرافکن
• ادامه دارد … (قسمت بعد: قالی بافی در داریون)