فرهنگ مردم داریون / قسمت هشتادم: اصطلاحات طعنه آمیز مردم داریون
به کوشش: جلیل زارع
• بِلِه هَم: اصطلاحی است دور از احترام به مفهوم دهانت را ببند و حرف بی مورد نزن. گاهی جمله ی دیگری نیز به آن می افزودند و می گفتند: «بله هم بِذا یه باد خنکی بیا.»
• حالا اِرّی: کنایه از این که نتیجه نادرستی کار یا حرف خود را ببین.
• حالا دَس مریزا: کنایه از این که نتیجه نادرستی کار یا حرف خود را ببین.
• حالا ریت سیاه: کنایه از این که نتیجه نادرستی کار یا حرف خود را ببین.
• حالا صُب به خیر: کنایه از این که نتیجه نادرستی کار یا حرف خود را ببین.
• حالا نَخَسی: کنایه از این که نتیجه نادرستی کار یا حرف خود را ببین.
• حالا خیط شدی؟: کنایه از این که نتیجه نادرستی کار یا حرف خود را ببین.
• حالا وردا تا دسِت نسوزه: کنایه از این که نتیجه نادرستی کار یا حرف خود را ببین.
• حالا خاگِت ذاشتی؟: حالا کارت کردی؟ در توبیخ کسی که با اصرار، کار نادرستی را انجام داده و نتیجه ی نامطلوب آن را برای خود یا دیگری دیده است.
• خاگُم خاگُم نکن: خطاب به کسی گفته می شود که آرام و قرار نمی گیرد و بی جهت جای خود را پیوسته عوض می کند؛ مانند مرغی که برای گذاشتن تخم دائم جا به جا می شود. “جاجا کردن” نیز به همین مفهوم است.
• سالش خوب میشه: به طعنه در اعتراض به کار نامطلوب کسی.
• سِکَّه زدن: به طعنه، کار بزرگ انجام دادن. به مفهوم مشکل بزرگی را ایجاد کردن.
• سیت کاشتن: به طعنه: یعنی برای تو آماده کرده اند.
• سیت کالیدن: به طعنه: یعنی برای تو آماده کرده اند.
• مال سالشه: عبارتی است برای جواب سر بالا دادن. مثلا اگر پرسیده می شد: چرا ایطوره؟ جواب می شنید که: مال سالشه.
• همی راسا بیشین: به طعنه یعنی برای تو آماده کرده اند و منتظر باش.
• برگرفته از کتاب “فرهنگ مردم داریون”، نگارش و پژوهش: جلال بذرافکن
• ادامه دارد … (قسمت بعد: اصطلاحات و عبارات توبیخ و نفرین مردم داریون)