فرهنگ مردم داریون/ قسمت هشتاد و دوم: طنزگونه ها، رعایت ادب در سخن گفتن و تعارفات مردم داریون
به کوشش: جلیل زارع
طنزگونه ها
آدم دو تا کُم داشته باشه یکیش اَ دس شما پاره کنه: وقتی بر زبان آورده می شود که فرد از دست بستگان نزدیک خود به ستوه آمده باشد و بخواهد ناراحتی خود را بیان کند.
• اِیه1 خوردُم دندونام بکش: پاسخی است به کسی که نگران سهم خود در خوردنی است.
• تشنته تِشِت2 بخور، گشنته گوشِت بخور: جواب سر بالا به بچه ای که دایم آب و غذا می خواهد.
• دسِ ریت بوشور بیو مو بخور3: در پاسخ کودکی گفته می شود که با وجود غذا خوردن باز خوردنی می خواست.
• سیرمونی گرفته: خطاب به کسی گفته می شود که هر قدر دعوت به خوردن می شود در جواب می گوید: «سیرُمه (سیر هستم).»
• قاصد راه … خورد: وقتی به کار می رود که بخواهند نارضایتی و خشم خود را نسبت به پیام و آورنده ی خبر که او را نیز در مشکل خود مقصر می دانند، نشان دهند.
• کم، کم غلبیر4: جواب سر بالا به بچه ای که به کم بودن سهم خود اعتراض می کند و می گوید: «کم است.»
• «کی؟» جواب: «لنگه ی ملکی!»: جوابی سر بالا و از روی نارضایتی
• «کی؟» جواب: «وقت گل نی! کی کار شیطونه!».
• گوشت متنجینه ی غلاغ: در پاسخِ “چی چی داریم بخوریم؟”
اصطلاحاتی برای رعایت ادب در سخن گفتن
• بَلا تَش: مخفف بلا تشبیه. بدون در نظر داشتن تشبیه. هنگامی به کار می رود که بخواهند در مورد یکی از مقدسین تمثیلی بزنند. معمولا این عبارت دوبار گفته می شود و با استغفرالله همراه می شود.
• زبونوم مار بگزه، گوشت گرگ تو چاله5 مون باشه، حرف شادی تو خونه مون بزنیم، دورَ6 خونه بونتون7: وقتی بخواهند سخن از تشییع جنازه بگویند آن را به زبان می آورند.
تعارفاتی هنگام به هم رسیدن و خداحافظی
هنگام رسیدن به یکدیگر پیش از هر حرفی سلام می کردند. این سلام همراه با عنوان طرف مقابل یا به زبان معیار “شاخص” بود. مثلا گفته می شد: «سلام خاله». مهم ترین شاخص ها عبارت بود از: «عامو8، زن عامو، دخترعامو، دی9، زن دی، دختر دی10، عامه11، خاله، عاریس12 خاله، هماریس13.
پس از سلام، تعارفات و احوال پرسی بود و عباراتی نظیر موارد زیر به کار می رفت:
• بفرما: در جواب ” سِیت کم نشه14″
• برو دس خدا: هنگام خداحافظی گفته می شد.
• “دس مریزا”؛ پاسخ : “سر مریزا”: هنگامی برخورد به کسی که در حال کار کردن است بیان می شد.
• “دعا گوتیم”: دعا گوی تو هستیم. در پاسخ “حالت چطوره؟”
• دولتی خدا و مرحمتت بد نیسُم: در جواب احوال پرسی به کار می رفت.
• قوم و خویشیت کم نشه؛ یا: خدا اَ قوم و خویشیت کم نکنه: در پاسخ خویشاوندی به کار می رود که زیاد ابراز محبت می کند. گاهی نیز هنگام خداحافظی و برای تشکر از ابراز لطف طرف مقابل به کار می رود.
• “مرحمت زیاد”: معمولا هنگام خداحافظی و به جای آن به کار می رفت و در جواب آن گفته می شد: “برو دسِّ خدا. در پناه مرتضی علی (ع).”
• منت خدا را: در جواب احوال پرسی به کار می رفت.
• همی چراغتون هم که اَ دور گرا باشه سی ما بسه؛ یا: همی چراغتون هم دوردورا بوسوزه روشنیش مال مان: به مفهوم این است که جز سلامت و شادی شما خواسته ی دیگری نداریم.
پانوشت:
1- اگر
2- تِش: شپش
3- دست و رویت را بشور و بیا مرا بخور.
4- غربال
5- چاله ی نان پزی که در آن غذا نیز می پختند.
6- دور از
7- خانه و زندگانی. خانمان.
8- عمو
9- دایی
10- برای پسران عمو و دایی از عناوین پدرانشان استفاده می شد.
11- عمه
12- عروس
13- هم عروس: دو عروس یک خانواده.
14- سایه ات کم نشود. عمر طولانی کنی.
• برگرفته از کتاب “فرهنگ مردم داریون”، نگارش و پژوهش: جلال بذرافکن
• ادامه دارد … (قسمت بعد: ذکرها، قسم ها و دعاهای مردم داریون)