فرهنگ مردم داریون / قسمت نود و پنجم: ادامه ضرب المثل ها و تمثیل های داریونی
به کوشش: جلیل زارع
حرف “م”
• مرغ سیاه خاگ سفید ذاشته: در مورد زن سیه چرده ای گفته می شود که فرزند زال داشته باشد. نیز در مورد بزرگ دانستن یک کار پیش پا افتاده و فاقد اهمیت به کار می رود.
• مرغ همساده1 دُمش درازه: مصداق مرغ همسایه غازه.
• موقع گِربَه (گریه) برِین عامه (عمه) بیارین، موقع خنده برین خالَه بیارین: تبعیض قائل شدن نسبت به افراد نزدیک
• موقع مُزه، خیاط دُزه: موقع پرداخت دستمزد خیاط دزد می شود. در مورد کسی به کار می رود که می خواهد با بهانه آوردن از پرداخت دستمزد کاری طفره رود.
• مهمون خرِ صاحب خونن: بدون آن که قصد توهین داشته باشند به این مفهوم است که مهمان هر جا صاحب خانه گفت باید بنشیند.
• مُی2 شده، کارد اَ خودش دور کرده: در موردی به کار می رود که کسی با بهانه های غیرمنطقی از زیر کار در می رود. مانند ماهی که به راحتی از زیر دست در می رود.
• می خواد3 بَنه ببری آسیو، الُّم ریزه خودش می ره آسیو: باید کار بزرگ و اصلی را انجام داد کار کوچک و سبک خود به خود انجام می شود.
• میون اُوُم4 سوار گُوُم5 دیگم بده که فِتُم6 گرفته: خطاب به انسان شتابزده ای که ناگهان، بی هنگام و بی توجه به موقعیت دیگران خواهان انجام شدن کار خود است.
حرف “ن”
• نقل ماشکه7 اَ خودش هم دو به شکه8: مشکوک و در هراس بودن کسی از کار نادرستی که انجام داده.
• ننه بیبین دختر بیگیر: برای انتخاب دختر باید به اخلاق و رفتار مادر او توجه کرد.
• ننه موذی !، خدا داده روزی9: پسری که زن گرفت به مادر توجهی ندارد.
• نوری چیش خروسی، عزا ول می کنه می ره عروسی: در مورد کسی به کار می رود که حرمت عزا را نگه نمی دارد و با وجود این که باید عزادار باقی بماند به عروسی می رود.
• نه پود دارم نه ریشه، دلم تندار10 می کشه: در مورد آدم تهی دستی به کار می رود که آرزویی بزرگ دارد.
• نه سرمون تو سرا هِه11، نه خرمون تو خرا: نه خودمان مقام و موقعیتی داریم نه کس و کارمان.
حرف “ه”
• هر چی اَ بچه بیگیری خرج ماماچه می شه: سختی دادن بی مورد به زن و فرزند از روی خسّت، در جای دیگر با آسیب مالی تلافی می شود.
• هر چی بز بخوره ز بلگ بن12 / بلگ بن می کنه به پوست بز: نتیجه ی هر کاری به صاحب آن برمی گردد.
• همه چی مون آراسّه، کارد کله مون بی مُسَّه13: به طعنه در مورد نابسامانی همه ی کارها به کار می رود و این که در چنین موردی نباید به فکر چیزهای جزیی و کم ارزش بود.
حرف “ی”
• یا علی گفتیم یا عمر نمی گیم: از تصمیم خود منصرف نشدن
• یا نُه زار یا دو زار: یا همه یا هیچ. خطاب به آدمی که با لجاجت برخواسته ی خود پافشاری می کند.
• یه چیمون برده دُز، یه چیمون هم بدیم مُز: مالمان را دزد برده، باقیمانده ی آن را هم باید به عنوان مزد دستگیری او به دیگران بدهیم. وقتی به کار می رود که زیان دیده ای در معرض زیان بیش تری قرار می گیرد.
• یه زنی می خوام فادمه14 باشه، بند تومونش قادمه باشه، صُب که می رم شو که می آم، هفت تا قالی بافته باشه: در مورد مرد طمعکاری به کار می رود که همه چیز را با هم می خواهد.
• یَگ من رفتن و صد من برگشتن: سبکبار و شاد به جایی رفتن و به خاطر عدم تحویل گرفتن صاحب خانه و برخورد نامناسب او با پشیمانی بازگشتن.
• یه خشتی تر کن بِله ریش15: در موردی به کار می رود که فردی نابلد ادعای دانستن دارد.16
• یه شیری میون دو تا روباه هَشته17: یک نفر نمی تواند حریف دو نفر شود، اگرچه قدرتمند باشد.
پانوشت:
1- همسایه
2- ماهی
3- در مفهوم: باید
4- آبم
5- گاوم
6- فِت گرفتن: انگیزه و شوق کاری پیدا کردن. این اصطلاح با ضمیرهای متصل به کار می رود.
7- مالش
8- ر.ک داستان امثال
9- ر.ک داستان امثال
10- نوعی گلیم
11- نه سری در سرا داریم
12- برگ درخت
13- دسته
14- فاطمه
15- بگذار رویش
16- ر.ک داستان امثال
17- هَشت شدن: سردرگم شدن و حیران ماندن
• برگرفته از کتاب “فرهنگ مردم داریون، نگارش و پژوهش: جلال بذرافکن
• ادامه دارد … (قسمت بعد: داستان امثال)