شب تاسوعای 1400 در تربر جعفری/تصاویر

یوسف بذرافکن

شب تاسوعا شب تجلیل از علمدار با وفای امام حسین علیه السلام قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام بود .

پس از نماز مغرب و عشاء و زیارت عاشورا توسط مداح اهلبیت (علیهم السلام )  نصرالدین حیدری به سوی تربر جعفری حرکت کردم . پس از عبور از روستای کوشک مولا به روستای تربر سادات رسیدم در نظر داشتم از عزاداری اهالی گزارش تهیه کنم اما هنوز عزاداری شروع نشده بود اما صدای بلندگو از مسجد به گوش می رسید .

به طرف روستای تربر جعفری که بزرگترین روستای منطقه ی داریون است حرکت کردم . وقتی از طریق صدای بلندگو خودم را به مسجد القائم (عج ) رساندم حجت الاسلام نادری امام جماعت روستا که اصالتا اهل یزد است با صدای دلنشین خود آخرین فراز زیارت عاشورا را می خواند : السلام علیک یا اباعبدالله الحسین و علی ارواح التی حلت بفنائک … مسجد نوساز و بزرگی بود . حیاط مسجد هم بسیار بزرگ بود برای عزاداران صندلی در نظر گرفته شده بود و عزاداران دورتا دور حیاط مسجد با فاصله و زدن ماسک نشسته بودند .

برای خواهران هم که ازدرب دیگر مسجد وارد می شدند جایگاه مخصوص در نظر گرفته شده بود . در وسط حیاط مسجد « علم حضرت ابوالفضل علیه السلام » توجه ام را جلب کرد . بعد از سینه زنی ، مراسم زنجیر زنی هم شروع شد . امام جماعت روستا و چند نفر از مداحان نوحه خوانی کردند .

به طرف مسجد جامع المهدی (عج ) به راه افتادم . آنجا هم مجلس جالب و با صفایی بود . نظم هیئت و رعایت ذستورالعمل های بهداشتی عالی بود . هیئت عزاداری در فضای باز تشکیل شده بود . یکی از مسئولین هیئت که خیلی خوش برخورد و گشاده رو بود بسته ای ماسک را در دست داشت و در نزدیکی درب ورودی ایستاده بود .

مداح جوانی به نام ابراهیم علیزاده نوحه خوانی می کرد . صمد جوکار هم اداره مجلس را برعهده داشت . او اسامی کسانی که در مدت یک سال گذشته به رحمت ایزدی پیو سته بود خواند و برای آنها طلب فاتحه کرد .

روضه خوانی  صمد جوکار حال و هوای مجلس را عوض کرد . وقتی به طرف داریون حرکت می کردم به یاد شهدای عاشورا افتادم که بدن پاره پاره شده ای آنها سه روز بر خاک داغ کربلا افتاده بود . وقتی به روستای کوشک مولا رسیدم هنوز مراسم شب تاسوعا برقرار بود اما حیف که دیگر مجال چندانی نداشتم . در کنار گلزار شهدای دیندارلو موکبی با چای از عابران پذیرایی می کرد موکبی زیبا که موازین بهداشتی و نظافت را هم رعایت کرده بود . مثل هر شب پایان برنامه به هیئت عزاداری جانثاران امام حسین علیه السلام شهر داریون رسیدم . امشب تعداد عزاداران بیشتر بود و نوحه خوان ها در رثای سقای تشنه لب کربلا نوحه می خواندند . حیف شد که نتوانستم از هیئت عزاداری روستای تربر سادات و دودج گزارش تهیه کنم . اگر خداوند کمک امشب شب برای گزارش شب عاشورای حسینی به روستای قدیمی و زیبای بردج خواهم رفت .