اخباردفترچه خاطراتهمه

سوگ معلم/به یاد عبادالله قلندری

دفترچه خاطرات

خبررفتنش را از سایت داریون نما خواندم «سوگ نامه ای برای یک معلم جاودان».انسان مرگ اندیش با مرگ زندگی می کند وبه قول سهراب ؛اگر مرگ نبود دست ما درپی چیزی می گشت! ونترسیم از مرگ ! مرگ پایان کبوتر نیست..

♦دکتر احمد عیسایی خوش

1-از مسیر مدرسه تا اینجا که آمدم راه درازی بود. در هر منزلی کسی بود که دستم را بگیرد وچگونه رفتن را بیاموزد وچگونه زیستن را،حتی اگر من نمی دانستم که همین هاست که دنیا را برای من گشاده تر خواهد کرد وروشن تر.تا بشناسم، تابفهمم.فهم اگر جوهره وجودی زندگی باشد آنان ایثارگران این راهند.تا هنوز به تشخیص مصلحت و دلخوشی نرسیده بودم تغیری وتشددی هم بود شاید و تندی ها ، چه اینکه ممکن بود در همانجایی که بودم بایستم ودر کودکی نابالغ خویش پیر شوم. آنکه می آموخت معلم بود وهرکسی را شیوه خویش داشت. جمله هایی به یادگار از آن دوران بر صحیفه حافظه ام جاودانه نقش بسته است و گاهی ناخودآگاه برایم تکرار می شوند. ” نخورد نداره برو بالا” برای روزهایی که فلک کردن وکف دستی زدن هنر معلم بود در تربیت وشاید هم هنر ارزشمندی بوده باشد.

2-دانشگاه پیام نور شیرازسالهای 81 و82 ، درس اصول حسابداری 2، وارد کلاس شدم. حضور وغیاب کردم . نامی وچهره ای برایم آشنا بود. نه تنها آشنا که مرا می برد تا دوران کودکی وبه دیار خویش ،سال 1363کلاس پنجم ابتدایی دبستان حقیقت جو. داریون؛ دیاری که خاکش هنوز برایم بوی بودن می دهد بوی ثبات ، بوی زیستن، بوی فهمیدن. هنوز فاصله ای نیافتاده بین او ومنِ درونم. گرچه بعد از او در شهرهای دیگری زیسته ام و مردمانی دیگر دیده ام. مقدس نیست اما خاستگاه پانهادنم به دنیا بود. همه وجودم به غلیان آمد. چه باید بود می گفتم؟ کلاس که تمام شد گفتم آنکس که امروز افتخار دیدارش را داشتم همانی است که به من آموختن آموخت. گفتم ؛” نخورد نداره استاد” ،کلامی با دیگران بگو وگفت.در آخر گفتم شما زحمت خواندن را با آموختن کشیده اید و این ماییم که باید جبران کنیم.

3-خبررفتنش را از سایت داریون نما خواندم ” سوگ نامه ای برای یک معلم جاودان”.انسان مرگ اندیش با مرگ زندگی می کند وبه قول سهراب ؛اگر مرگ نبود دست ما درپی چیزی می گشت! ونترسیم از مرگ ! مرگ پایان کبوتر نیست وباید اضافه کرد که ؛این هم ” نخورد نداره ” وبه سراغ همه می آید. آرزو کردم ای کاش آنگونه که می خواسته زندگی کرده و صحنه زندگی را دلخوشانه وداع گفته باشد. به قول شوپنهاور مهم نیست کجا دفن شوم ،آنها مرا را خواهند یافت. و او در یاد همه ما ، همه آنانی که او عاشقانه به آنها آموخت باقی است وهمه جا او را می یابیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا