دفترچه خاطرات/حكايت ظلمي كه در حق من شد
علی خورشیدی/
سال چهارم دبیرستان شهید فاطمی فرد بودم ، تعریف از خود نباشد دانش آموز درس خوانی بودم ونمره اول کلاس ومدرسه ، می دانید که این گونه دانش آموزان انتظار تشویق از طرف مدیر ودبیران خود دارند ومنتظرند که به هر حال از آنان تقدیر شودوچه فرصتی بهتر از ایام دهه فجر که فقط در این ایام به دانش آموزان ممتاز جایزه می دانند . در آن سال کذایی با تعدادي از دوستان یك گروه نمایش وموسیقی هم تشکیل داده بودیم ودرمدارس مختلف برنامه اجرا می کردیم .
یادش بخیر در این زمینه هم انتظار جایزه داشتیم. حداقل من که اطمینان داشتم یك جایزه برای درس ونفراول مسابقه علمی می گیرم .
یادم هست 11 بهمن ماه سال 1370 بود در آن روز با دعوت دبستان شهید شانی منش تربرجعفری به اجرای موسیقی پرداختیم . اين برنامه را به سرعت اجرا کردیم تا به مراسم مدرسه خودمان برسیم و البته به جایزه.هرچند به یک لوح تقدیرراضي بوديم!
خلاصه با وسیله نقلیه مدرن آن روز (وانت نیسان) خودمان را به هر زحمتی بود به دبيرستانمان رساندیم ، در مراسم كه بودم ،دل تودلم نبود نمي دانيد چه حالی داشتم.
برنامه ها یکی پس از دیگری اجرا شد ونوبت به اهدا جوایز رسید. ابتدا دانش آموزکلاس اول ، بعد کلاس دوم و…. نوبت به کلاس چهارم یعنی کلاس ما رسید ، مجری که یکی از همکلاسی هایم بود اسامی را می خواند: دانش آموز ممتاز کلاس چهارم آقای…تا به اینجا رسید از جا بلند شدم ، خدا هیچ وقت این روز را برای هیچ بنی بشری تکرار نکند!- هرچند بعداز 20سال برای دخترم نیز این ماجرا تکرار شد- ناگهان نام نفر دوم کلاس را -که بچه ایزدخواست بود وهم محلی مدیر محترم وقت دبيرستان و دوست فعلی ام- خوانده شد.
شما خودتان را جای من بگذارید ، تمام وجودم می لرزید کاش زمین باز می شد و…
صدای اعتراض معلمین ودوستانم به گوش می رسید:” آقای کاظمی، خورشیدی اول شده…” اما مدیر قبول نکرد که نکرد و توجیه می کرد .
گریه امان نمی داد از خودم دفاع کنم یادم هست تا 10 روز درس ومدرسه را کنار گذاشتم. می گفتم چرادرس بخوانم؟ مگر كسي اهميت مي دهد و…(اقتضای سن وسالم بود).
سرتان را درد نیاورم بعد از گذشت چند روز دوباره دنبال درس راگرفتم . حالا اما دست تقدير چنان كرده كه شده ام مدير همان دبيرستان.
حقيقتش تا الان هم كه به عنوان مدیر اين مكان تحصيلي خدمت می کنم( البته اگر خدمت محسوب شود ) سعی کرده ام این مورد را رعایت کنم تا ظلمی به کسی نکرده باشم .
اين را هم بگویم كه این مورد بعد از 20سال برای دخترم که کلاس چهارم دبستان هست نیز اتفاق افتاد.باور كنيد بيچاره شدم تا اين قضيه را براي دخترم توجيه و در اصل ماست مالي كردم…!
سلام آقاي خورشيدي من يكي از دانش آموزان شما هستم خاطره جالبي بود. در ضمن شما مدير خوبي هستيد كه در عين جواني مديريت خوبي داريد و بين دانش آموزانتان تبعيض قائل نمي شويد از شما ممنونم.
جالب بود و البته كمي تلخ.
علی آقا سلام
1-شوخی نکن 2-این مطالب را که خواندم یاد فوتبال شما افتادم خدایش هر چی درس خوان بودی ولی اگر اشتباه نکنم در فوتبال که پست دفاع بازی میکردی خیلی تعریفی نبودالبته اگر الان که داری این نظر را میخوانی نمیگوی برو بمیر من فیکس بودم البته خودمانی نوشتم چون از دوستان قدیم شما می باشم.موفق و موید و پیروز و سربلند باشی.
سلام بر استاد عزیزم. بنده هفت سال پیش، فقط سال اول دبیرستان افتخار شاگردی شما را داشتم. بنده نیز تجربه تلخی که شما داشتید را در هنرستان کشاورزی شهید مطهری شیراز(آب باریک) جهت اعزام به مسابقات کشوری تجربه کردم. اما جنابعالی در سمت مدیریت واقعا عدالت را رعایت میکردید. بخاطر همه زحمتاتون خداقوت میگم و تشکر می کنم.
سلام خدمت دوست وهمکار عزیزم اقای خورشیدی از این تبعیضها برای من هم چه دوران تحصیل و چه در دوران کار اتفاق افتاده است.واقعا قلب ادم به درد می اید وقتی می بیند شانس فرزندش هم مثل خودش است چون دقیقا برای دختر من هم همین مورد پیش امده است. با تشکر از زحمات جنابعالی در امر تعلیم وتربیت فرزندانمان
آقای خورشیدی واقعا درس خوان و زرنگ بودند اما انصافا آقای کاظمی هم برای داریون زحمت فراوان کشیدند و این اشتباه عمدی نبوده ، البته رعایت عدالت کار بسیار سختی است ، وهر چند انسان جانب احتیاط را رعایت کند اما گاهی نا خواسته چنین اتفاقاتی می افتد که باید جبران شود تادر ذهن دانش آموزان باقی نماند ، من خودم متاسفانه طعم تلخ ظلم را چشیده ام، به خاطر اهمیت حق الناس است که خداوند حق مردم را حلال نمی کند و حتی شهید با آن همه مقام معنوی اگر حق الناس بر گردن داشته باشد در بهشت نگه می دارند، از امام جمعه محترم در نماز جمعه شنیدم که فردی مقدار کمی از یک یهودی بدهکار بود و او با دست آتشین برزخی بر بدن بد هکار گذاشت واو را سوزاند ، خدا به فریاد ما برسد اکر در این دو روز دنیا حق فرد یا افرادی را ضایع کرده باشیم .
سلام خدمت دوست عزیز جناب بذرافکن ، حق با شماست آقای کاظمی از افراد زحمت کش هستند ومن همیشه خودم را شاگرد ایشان می دانم و از دوستان بسیار خوب من هستند . خداوند به شما وایشان توفیق دهد.
سلام .خاطره جالبی بود این ستمها کم نبوده یه عالمه هم براي ما اتفاق افتاده.من اینجا جا داره یك معذرت خواهی از شما بکنم بخاطر اشتباهی که تو نیمه شعبان سال 87 که تو شهرداری بود .دوستتان دارم و از ته دل از شماعذر میخواهم امیدوارم که مرا ببخشید.از داریونما هم تشکر میکنم که این امکان را برای حقیر فراهم کرد.
سلام جناب زارع ، اشکال نداره اقتضای جوانیه ، شما مسئول بودیدو می خواستید وظیفه تان را بخوبی انجام دهید . تقصیری نداشتید. انشاء الله موفق ومؤید باشید
سلام اقای خورشیدی خوبی خاطری خوبی بود وحیف که داغ همه معلم ها راتازه کردی من با اجازه شما نظرها راخواندم همه گرفتارهمین مشکل بودنند این داریون بوده وای به حال شهرهای بزرگ تر انشالاه دیگر نشود که بعیداست خدا حافظ