يكي از خوانندگان داريوننما|
اولين سال ورود به دانشگاه بود. ترم اول با واحدهايي نه چندان زياد و اوقات فراغت نسبتاً زياد كه بخش عمدهاي از آن توي دانشگاه صرف جستجوي و كشف پديدههاي جديد ميشد در حال سپري شدن بود.
يكي از همين روزهايي كه به اتفاق يكي از دوستان در حال گشت و گذار در دانشگاه بوديم به اطلاعيه جالبي برخورد كرديم. ” كلاس آشنايي با اينترنت در دانشكده متالورژي”. راستش تا اون موقع كمابيش چيزهايي در مورد اينترنت شنيده بوديم. ليكن هنوز افتخار ملاقات حضوري با اين پديده هزاره سوم را كسب نكرده بوديم.
شهريه كلاس 1000 تومان بود و قرار بود طي حدود 10 جلسه شركتكنندگان را با اينترنت و كاربردهاي آن آشنا كنند. آن زمان كل ترمينالهاي متصل به اينترنت در دانشگاه 20 عدد نميشد. دسترسي به اين ترمينالها هم در اختيار دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري بود و يك دانشجوي تازه وارد كارشناسي به راحتي نميتوانست از اينترنت استفاده كند. بنابراين شركت در كلاسي كه از نزديك فرصت آشنايي با در آن وجود داشت و حتي ميشد از آن استفاده كني بسيار غنيمت بود. توي اولين جلسه حدود 10 يا 12 نفر شركتكننده حضور داشتند. مدرس يكي از دانشجوهاي سال بالاتر بود كه با هيجان عجيبي در مورد اينترنت صحبت ميكرد. ميگفت كه چطور با يك نفر توي اروپا دوست شده و با هم صحبت كردن و يا اينكه با يكي از دانشجوهاي آمريكايي چطور براي همديگر پست الكترونيكي ارسال كردند. توي هر جلسه از كاربردهاي اينترنت ميگفت و با هيجان تجربيات خودش را بازگو ميكرد.
بالاخره پس از چند جلسه شنيدن “وصف عيش” نوبت به خود “عيش” رسيد و هر سه چهار نفر بايد پشت يك ترمينال به اينترنت دسترسي پيدا ميكردند. ظاهر اينترنت اصلا دلچسب نبود. يك صفحه سياه (شبيه محيط MS DOS) كه فقط ميتونستي توي اون تايپ كني و متنهاي بارگذاري شده را ببيني. اصلاً خبري از رنگ و شكل و عكس نبود. به همين هم راضي بوديم. سايت ياهو اولين سايتي بود كه سر زديم. يك سري متن انگليسي كه خبرهاي سايت بود بارگذاري ميشد و ما از اينكه بالاخره به اينترنت دسترسي پيدا كرده بوديم خوشحال و ذوقزده بوديم. طي اون 10 جلسه فقط كلياتي مبهم در مورد اينترنت دستگيرمون شد و چند باري هم به چند تا سايت معروف سر زديم.
سال بعد در يك حركت عجيب سر و كله اينترنت گرافيكي پيدا شد. صفحات رنگي كه در محيط ويندوز 95 باز ميشدند و ما را به دنياي واقعي اينترنت ميبردند. به خوبي به ياد دارم كه براي گشت و گذار توي اينترنت صبح اول وقت از خواب بلند ميشديم و قبل از ساعت 8 پشت در سايت دانشكده توي صف منتظر ميمانديم. با باز شدن درب سايت به سرعت پشت يكي از رايانهها جا ميگرفتيم و تا ظهر صندلي رو ترك نميكرديم اگر هم قرار ميشد براي ناهار به سلف دانشگاه بريم دنبال دوستي و يا آشنايي ميگشتيم تا صندليمان را حفظ كند. اون روزها اينترنت فقط شامل سايتهاي علمي و تجاري بود. تمام مطالب انگليسي بود و دسترسي به اينترنت هم خيلي محدود بود. راستش اصلاً براي ما قابل تصور نبود كه يك شبكه چقدر ميتواند در زندگي انسانها نقش بازي كند.
با استفاده از اينترنت پروژههاي درسي و پاياننامهها را انجام داديم. بعد كه مشغول به كار شديم، اينترنت منبع بزرگي براي دسترسي به اطلاعات علمي و حرفهاي براي انجام وظايف كاري بود. تا اينكه با شكلگيري نسل جديد اينترنت يعني اينترنت 2.0 فضايي ايجاد شد تا بتوانيم دوستان قديمي را پيدا كنيم. با آنها در ارتباط باشيم و از احوالشان باخبر شويم. از زماني كه براي تحصيلات دانشگاهي از داريون خارج شدم ارتباطم با دوستان قديمي خيلي محدود شده بود.
يكي دو سال قبل به هواي اينكه شايد از دوستان دوران نوجواني خبري بگيرم جستجويي در اينترنت انجام دادم. خوشبختانه يكي از دوستان را پيدا كردم. وقتي كه يافتههاي مرتبط با او را مطالعه كردم فهميدم كه شغل خبرنگار ي را پيشه كرده. خيلي خوشحال شدم ولي متاسفانه نتونستم آدرس پست الكترونيكياش را پيدا كنم. چند ماه بعد باز جستجو را تكرار كردم و ديدم كه دوست خبرنگار ما صاحب يك وبلاگ شخصي شده است. بلافاصله پيغامي براي او گذاشتم و طي يكي دو روز شماره تلفن بين ما رد و بدل شد و ارتباط ما به سبك جديد برقرار گشت.
اين ارتباط تا امروز كه داريوننما توانسته ارتباطي گستردهتر و پايدارتر با همشهريان، معلمان و دوستان قديمي ايجاد كند، ادامه داشته است. راستش را بخواهيد آن روز كه صفحات سياه و بيروح اينترنت را براي اولين بار ميديديم نميدانستم كه در آينده به اين شكل ميتوانيم از اينترنت در تغيير سبك زندگيمان استفاده كنيم.
الان شهر قديمي و كوچك ما هم يك سايت دارد. سايتي كه با سر زدن به اون از اخبار و وقايعاش با خبر ميشويم و از دوست و همكلاسيهاي قديمي يادي ميكنيم. وقايع شهر را دنبال ميكنيم و شهر خود را به ساير فارسيزبانان معرفي ميكنيم. داريوننما همچنين زبان گوياي داريونيها براي بيان مشكلات، انتظارات، درخواستها و سوالاتشان نيز است. اميدواريم روز به روز بر رونق و page rank آن افزوده گردد.
حداقل خودتون را معرفی میکردید ببینیم کی این مطلب را نوشته