صبحانه بر بام پايتخت
يادش بخير. صبح جمعه كه ميشد بعد از نماز صبح وقتي كه هوا هنوز گرگ و ميش بود و تازه گوسفندان براي رسيدن به چراگاه از كوچه پس كوچههاي قديمي رهسپار مناطق بيروني شهر ميشدند، به قصد عزيمت به كوه جنوبي داريون خود را به محل قرار هميشگي ميرسانديم.
وقتشناسي و حضور به موقع در محل قرار يكي از اصول اساسي برنامه هفتگي بود. بعد از تكميل شدن جمع سه نفر و يا چهار نفره از كوچه مجاور دبيرستان شهيد فاطميفرد و از روبروي اداره برق خود را به مزارع انگور ميرسانديم و از مجاورت دفتر مخابرات به دره كوچكي كه بر دامنه كوه واقع شده بود ميرفتيم. اهل صعود و رسيدن به قله كم ارتفاع نبوديم. درختي با سايه مختصر كه پيدا ميشد سفره را پهن كرده و به بهانه تناول نان و پنير و انگور چند ساعتي را به گپ و گفت ميگذرانديم. وقتي كه خورشيد كه انوار زرين خود را بر دشت داريون به غايت گسترانيده بود، همين كه اهالي، جنب و جوش يك روز تعطيل را آغاز ميكردند ما هم از كوه پايين آمده بوديم و رهسپار خانه ميشديم. برنامهاي ساده و كم خرج كه اوقات خوشي را براي دوستان به ارمغان داشت. ياد بايد آن روزگاران ياد باد.
جمعهاي كه گذشت به ياد آن روزها و به لطف دوستان، سه نفر از رفقاي قديمي بار ديگر ضيافت صبحانه را بر پا كرده و چند ساعتي به مرور خاطرات گذشته پرداختيم. البته اين بار محل قرار كوه كم ارتفاع جنوب داريون نبود، بلكه بر بام پايتخت گرد هم آمديم. سه پرس آش سبزي شيرازي، يك نان سنگك و يك نان بربري بهانهاي شد براي دور هم بودن.
بعد از آن هم با نوشيدن سه ليوان چالي بزرگ در حال نظاره آسمانخراشها و برجهاي پايتخت، ياد رفاقتهاي گذشته را زنده كرديم و خداوند بزرگ را شاكر شديم كه دوستاني بهتر از آب روان را نصيب ما گردانيده است.
كساني كه شايد سالها است توفيق مصاحبت با آنها را نيافتهايم ليكن منش و سيرت نيك آنها رهمنون ما در زندگي بوده است و باعث افتخارمان. افتخار به اينكه مردمان دشت داريون، جوانان ديروز و مردان امروز چقدر با صفا و صميميت و مهربان بوده و هستند.
نكته:اين جمع سه نفره را محمد امين زارع،هادي شكري و مدير سايت داريون نما تشكيل مي دادند.
جای بسیاری از دوستان خالی بود . تشکر از نگارش این متن زیبا.
هادی جان سلام امیدوارم هرجاباشی موفق باشید
این تصویر قدیمی از داریون و خاطره آقای بذرافکن زیبا است
مردم می پرسند
مردم این سوال را مطرح می کنند که پول های که شورا برای سند دار کردن منازل و مغازه ها از مردم گرفت چطور شد ؟ پس از گذشت چند سال از واریز پول توسط مردم به حسابی که شورا بابت سندار کردن منازل و اماکن گذشته است هنوز از سند دار شدن اماکن و سرنوشت پول های واریزی خبری نیست . برخی از مردم می گویند نکند این پول ها به سرنوشت پول های واریزی مردم که در دوره اول شورا به حساب واریز شد دچار شود . چون در آن زمان هر داوطلب برای خرید اشتراک یک خط تلفن ثابت مبلغ دو میلون ریال پرداخت نمود و اضافی آن دیگر برنگشت .
اقا یا خانم ….
ما هم یکی از اون مشترکینی هستیم که مبلغ 200 هزار تومان ان موقع پرداخت کردیم
اما حالا به خاطر بدهی خط ما قطع شده بعد از جند مدت پیگیر وصل مجدد ان شدیم
کیوسک که جلو دانشگاه است
(بعضی ها بهش میگن مخابرات داریون)
میگه که خط شما واگذار شده و خط جدید هم نداریم بهتون بدیم برای طلبمان هم از طریق مراجع قضایی اقدام میکنیم
حال ان که بدهی ما کمتر از تفاوت قیمت کنونی اشتراک الان با اون زمان است ……
شما بگیید ما چکار کنیم؟