نوشته هاي شبانه يك داريونيهمه

نوشته هاي شبانه يك داريوني|یاد آش سبزی هایت بخیر…

نوشته سي و ششم:یادش بخیر. یاد نانوایی نان سنگکی مرحوم فرهاد خوش نژاد بخیر.مرحوم فرهاد خوش نژاد شاطر تروتمیز و مهربانی بود که سالهای بچگی ما، تنها نانوایی داریون که اتفاقا نان سنگک هم بود را اداره می کرد.


هرچند بعدها مرحوم فرهاد خوش نژاد نانوایی خود را از نان سنگک به نان لواش تغییر داد و تا سالها در داریون به جای عنوان نان لواش، می گفتیم “نان فرهادی”.

اصلا هنوز هم در بین اهالی خانه هر وقت نان لواش مال هر نانوایی داریون یا شیراز یا هرجای ایران که باشد می گوییم نان فرهادی و فاتحه ای نثارش می کنیم.
همسر مرحوم خوش نژاد نیز انصافا انسان زرنگی بود. مرحومه عبداللهی سالها و به تنهایی هر روز صبح برای مردم داریون آش سبزی می پخت.
کار او برای پختن آش سبزی از شب آغاز می شد. آماده کردن سبزی و لوبیا و نخود و گوشت خود زمان می برد . پختن آش سبزی هم از صبح خیلی زود(سحر) زمان می برد.
امروز بی بهانه يادي كنيم از وي و همسرش مرحوم فرهاد خوش نژاد كه حضور در صف نانوايي و آش سبزي آنها برگهاي زيادي از خاطرات دوران كودكي امان را رقم زده است.
يادشان گرامي باد.

4 دیدگاه

  1. بخش مهمي از خاطرات بچگي ما خصوصادر روزهاي سرد زمستان در صف نانوايي و آش سبزي مرحوم خوش نژاد رقم خورد. روحش شاد و يادش گرامي باد. (بد نيست دوست داريوني ما در نوشته‌هاي شبانه خود از كافه فالوده بستني آقاي بذرافكن كه مدتي در جوار نانوايي مرحوم خوش نژاد واقع شده بود هم يادي كند.)

  2. واقعا یادش بخیر اونموقعها هروقت میخواستیم اش بگیریم مادرم میگفت برو از نه نه ی شیرمست بگیر که ارزونتر میده.خدارحمتش کنه

  3. نمی دونستم آش سبزی فروشی هم اونجا بوده!ولی خاطرات صف نونوایی و اون جا گرفتانشو هیچوقت یادن نمیره.چه صف هایی بود…

  4. اخ یادش بخیر صداقت مردم را که می امدند یک سفره یا نخ به میله های نانوایی میبستند و به اصطلاح جا میگرفتند بعد از چند ساعت که طرف می امد و میگفت این بند یا سفره من است مردم راه باز میکردند و طرف به سر جایش میرفت واقعا مردم صاف و ساده بودنددلم میخواهد الان باشد که طرف خودش هم که ایستاده باشد از او جلو میزنند و احترامها وبزرگی وکوچکی از بین رفته است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا