گزارشهمه

تنها نانوایی نان سنگک ریگی (سنتی) داریون اغلب اوقات تعطیل است

حسین یوسفی|

خدا یش رحمت کند مرحوم فرهاد خوش نژاد صاحب و شاطر تنها نانوایی منطقه داریون بود .

نانوایی مرحوم فرهاد قبل از انقلاب در قلعه قدیم نزدیک منزل مرحوم شیخ شکر علی جهانی واقع شده بود . هر چند آن زمان اغلب مردم نان تیری می پختند اما نانوایی مرحوم خوش نژاد همیشه فعال و پر مشتری بود .

بعضی از مردم از سر تفنن و افراد غریبه ، معامله گران ، پیله وران و قهوخانه داریون مشتریان نانوایی بودند،مردم به آن نان ها در مقابل نان محلی «نان بازاری » هم می گفتند.

هر کس تنها یک بار آن نان سنگک ها را خورده باشد هنوز مزه آن را فراموش نکرده است .اما چند سالی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با رشد جمعیت آن نانوایی با خیابان دکتر حسابی منتقل شد و نان سنگک خوشمزه جایش را به نان لواش داد .

اکنون در منطقه داریون فقط نان لواش پخت می شود آن هم با اغلب با کیفیت نه چندان مطلوب . وقتی مردم از طریق سایت داریون نما مطلب «بفرما نان سنگک » را خواندند از افتتاح نانوایی نان سنگک ریگی خوشحال شدند و برای خرید به آن هجوم بردند اما مدتی است که این نانوایی تعطیل شده است و گویا به دلیل نداشتن شاطر ماهی چند روز بیشتر کار نمی کند . حال باز هم باید گفت خدا بیامرزد مرحوم فرهاد خوش نژاد که تک و تنها نانوایی را اداره می کرد . البته چون در داریون هیچکس مسول هیچ کاری نیست لطفا پیدا کنید پرتقال فروش را.

5 دیدگاه

  1. سلام جناب آقای یوسفی… نمی دانم زمانی را به خاطر دارید که در زمین های پاریو و اطراف آن چغندر می کاشتند و کامیون کامیون راهی کارخانه ی قند سازی می کردند و از این رهگذر، چند تایی هم نصیب ما می شد؟ ما هم چغندرها را به نانوایی مرحوم فرهاد خوش نژاد می بردیم. او هم بدون هیچ منتی، آن قدر در تنور، اینور و آنورشان می کرد تا خوب پخته شوند. بعد هم ما چغندرهای پخته را تحویل گرفته، به خانه می بردیم و با اعضای خانواده با شوق و ذوق فراوان جشن چغندر خوران می گرفتیم و خدا را به خاطر نعمت هایی که به ما ارزانی داشته است، شکر می کردیم.
    … کاش باز هم در زمین های پاریو چغندر کاشته می شد و چند تایی هم به ما می رسید. کاش فرهادی بود و چغندرها را برایمان می پخت. کاش خانواده هایمان با همان شوق و ذوق گه گاهی در جشن هایشان به چند دانه چغندر یا … هم قناعت کرده و خدا را به خاطر نعمت هایی که به ما ارزانی داشته است شاکر بودند…

  2. “یک خواننده” عزیز چه جدی و چه شوخی گفته باشید، فکر خوب و معقولی به نظر می رسد…

  3. ای بابا اقای مهردادی به استخدام اموزش و پرورش درامده است و سرایدار مدرسه سعدی شده است و از شغل نانوایی خداحافظی کرده است این چند روزی هم که پخت کردند به خاطر این بود که هنوز استخدام نشده بود واز سر تفنن نان می پخت.الان هم نه دیگه دنبال پرتقال بگردید نه پرتقال فروش اقای یوسفی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا