جلیل زارع|
به نام میزبان رمضان….
بیایید لختی بیندیشیم و فارغ از روزمرگی ها، نقطه چین های زندگیمان را پر کنیم.
این ماه عزیز را چگونه پشت سر گذاشتیم !؟ از لحظه به لحظه ی آن، بهره ی وافر بردیم !؟ لحظه به لحظه اش را که نه ! برخی از لحظاتش را شکار کردیم !؟ آن را هم نه ! لیالی قدرش را درک کردیم !؟ یک لحظه اش چه طور !؟
باور کنید اگر در این دو میلیون و پانصد و نود و دو ثانیه، فقط یک ثانیه اش، نه یک آنش، تلنگری بوده باشد بر روحی که خدای عالم و آدم در جسم ما دمیده است و آدممان کرده است، برای همه ی این ماهمان کافی است ! شاید هم برای همه ی این سال ! و اصلا برای همه ی عمرمان ! خالق یکتا، با دمیدن روح خود در کالبد خاکی ما، انسانیتی را بر ما ارزانی داشته است که عرشیان از درکش عاجز و از داشتنش محرومند و بر آن غبطه می خورند و ما فرشیان، قدرش را نمی دانیم.
گاه، یک تلنگر می تواند زندگی ما را آن چنان دگرگون و زیر و رو کند که جهت حرکتمان را در تمام لحظات بقیه ی عمرمان رقم زند. پس بیایید یک بار، فقط یک بار هم که شده، کلاه خود را قاضی کنیم و خودمان را به محاسبه بکشانیم:
در این ماه پر از خیر و برکت، به خدای از رگ گردن نزدیک تر، نزدیک شدیم !؟ همسایه هایمان را دریافتیم !؟ حواسمان به نیازمندان و یتیمان بود !؟ خودمان را که از هر نیازمندی، نیازمندتریم، چه طور !؟ در خویشتن خویش مطالعه کردیم !؟ از خودمان حساب کشیدیم !؟ نه !؟
باور دارید که ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است !؟ البته اگر عمری برایمان باقی بماند ! عید فطر پیش رویمان است؛ بیایید نقطه چین های این لحظات باقی مانده و این روز عزیز را پر کنیم ! عید سعید فطر را می گویم ! در این لحظات باقی مانده و در این روز عزیز چه طور !؟ بر آنیم تا………. !؟ شاید این آخرین فرصت باشد ! آخرین فرصت زندگیمان !
…. حالا دیگر مثل همیشه، نوبت شماست. دست به قلم شوید عزیزان دل برادر…. شما بگویید ! شما نقطه چین ها را پر کنید و بگذارید من بشنوم…. چرا معطلی عزیز !؟ این دست و آن دست نکن ! دیدگاهت را بگذار برادر ! حرف بزن خواهر !
آیت الله بهجت (ره )
از ما، عمل چندانی نخواسته اند!
مهم تر از عمل کردن، “عمل نکردن” است!
تقوا یعنی “عمل گناه را مرتکب نشدن!
همه میپرسند چه کار کنیم؟
من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟
و پاسخ اینست:
گــــــــنــــــــــــاه نــــکــنــیــد.
شاه کلید اصلی رابطه با خدا ” گــنــاه نــکــردن ” است
حرفي نزنم كه دلي رو برنجاند…
چیزی ننويسم كه آزار بده كسي رو
جواب كينه رو با كمتر از مهر ؛ و جواب دو رنگي رو با كمتر از صداقت ندهم….
دروغ نگویم.
قدر پدر ومادرم رو بدانم .
قدر خودم رو هم بدانم و از فرصت ها نیک استفاده کنم
آنچه هستیم هدیه خداونداست به ما وآنچه میشویم هدیه ما به خداس.پس بی نظیرباشیم!
ممنون از دیدگاه های زیبایتان سروش جان. پویا و پایا باشید…
بار الها ! از خود چیزی نداریم تا در این عید سعید به شکرانه نعمت رمضانت و به پاس همه ی نعمات بیدریغت نثارت کنیم. پس دستان خالیمان را که آن هم از توست در برابرت پهن می کنیم ،تو خود “الله اکبرت” را که بالاترین فریادی است که به بندگانت آموخته ای در آن قرار ده تا تقدیمت کنیم. حال به عظمت “الله اکبرت” قسمت می دهیم از سر تقصیراتمان بگذر و نماز و روزه های اندک ما را بپذیر و کبر و غرور و ریا را از دستانمان بتکان و اخلاص را جایگزینش کن، آن گاه این دعای ما را که دستانمان را پر بار کرده و بر زبانمان جاری است، مستجاب فرما: اللهم عجل لولیک الفرج….
دعای روز سیام ماه مبارک رمضان:
«اللهمّ اجْعَلْ صیامی فیهِ بالشّكْرِ و القَبولِ على ما تَرْضاهُ ویَرْضاهُ الرّسولُ مُحْكَمَةً فُروعُهُ بالأصُولِ بحقّ سَیّدِنا محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین والحمدُ للهِ ربّ العالمین».
«خداوندا در این روز، روزه مرا با جزای خیر و مقبول حضرتت آن گونه قرار ده که مورد پسند خود و رسولت واقع گردد و فروع آن را به واسطه اصول آن که ایمان و توجه به توست محکم گردان، به حق سید ما محمد وآل اطهارش و ستایش خدای را که پروردگار عالمیان است».
اعتقاداتان را چند می فروشید؟
مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 سنت اضافه تر می دهد!
می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی …
گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی ؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم . با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم!
تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد . من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم!!
سلام….
خیلی زیبا و شیوا بود، لذت بردم.
گاهی می اندیشیم نتیجه ی اعمال(رفتار، کردار و گفتار)مان فقط به خودمان بر می گردد. کمی که بیشتر اندیشه میکنیم می پنداریم که نه ! نتیجه ی اعمال ما در خانواده، همکاران و نزدیکان و خلاصه کسانی که به نوعی با آن ها در ارتباطیم موثر است. ولی در واقع گاه تاثیر اعمال ما دامنه ی بسیار وسیع تری دارد و در افراد و جوامعی تاثیر گذار است که شاید هرگز ارتباط مستقیمی با آن ها نداشته ایم و حتی در فکرمان نیز نمی گنجیده است.
کمی عمیق تر اندیشه کنیم متوجه می شویم گاه حتی نتایج اعمالمان افزون بر مکان، زمان را نیز در می نوردد و به نسل هایی می رسد که شاید در زمان حیاتشان استخوان های ما هم پوسیده باشد ! پس سخت مواظب اعمال خود باشیم تا اگر روزی در جایی قرار شد به خاطر آن به نقد کشیده شده و نتیجه اعمال خود را نظاره گر باشیم از رشد تصاعدی آن تعجب نکنیم.
بسیار سطحی نگری است اگر فکر کنیم که خوبی ها و بدی هایمان فقط خودمان را خوب و بد می کند، گاه خوب و بد بودن ما جمع کثیری را خوب و بد می کند.
و اما یک پرسش ساده: فکر می کنید نقش ما در فرهنگ سازی در همین فضای مجازی داریون نما چه میزان است!؟ببخشید مثل همیشه طولانی شد….
سلام… ممنون از شیوا، ستاره و سپیده داریانی. پویا و پایا باشید.
در تنگنای روزمرگی، از پشت جاده های تاریک گناه و وسوسه، به دست های پر نیازمان آموختیم که تنها رو به آسمان بی کران کرامت و مهربانی تو دراز شوند و در ورای سیاه ترین لحظه های تنهایی، به امید نور روشن درگاهت، به انتظار بنشینند.
پروردگارا! زنگارهای سیاه دل را در جام طلایی رمضان شست وشو داده و با روحی تطهیر شده از هر آنچه ناپاکی، به سویت می شتابیم.
خدایا! در ناب ترین ثانیه های راز و نیاز با تو، میهمان سفره های رنگینت بودیم و در تپش نبض تند زمان، چه زود، بدرقه کردیم روزهای روزه داریمان را و حالا با روحی سرشار از معنویت و دل های لبریز از مهر تو، دست های در هم گره شده ای که بوی وحدت می دهند و شعارشان همدلی است، با قدم های استواری که مقصدشان یک پارچگی است، به استقبال روز موعود می شتابیم؛ در شکوه و عظمت نماز عید، غرق شده و با رمضان وداع می کنیم. فرشتگان آسمان، رشک می برند به این همه یکرنگی و اتحاد ما.
الهی! نگذار که روزهای بعد از این، عطر پاک رمضان را در یادها گم کند.
آمین !
سلام و ممنون سحر خانم. متن زیبا و شیوایی است. پویا و پایا باشید.
سلام
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
عید فطر را به همه ی مسلمانان جهان بخصوص مدیر محترم سایت داریون و تمام کاربران عزیز و خبرنگاران تبریک می گویم
استاد گرامی هر چه خواستم کلاه خود را قاضی کنم حقیقتا نتوانستم اینقدر خداوند مهربان به من لطف و عنایت داشته که سخت است بگویم چه کرده ام ولی هر چه فکر می کنم اینقدر گناه و گناه و گناه اینقدر نافرمانی کرده ام اینقدر لطف خدا را شاهد بوده ام که در بعضی موارد گستاخی کرده ام از خودم شرمنده ام .
خدایا همیشه بین بیم و امید مانده ام بیم از این همه گستاخی و کمی عمل و ناسپاسی نعماتت و امید به گذشت و عفو و بخششت.
ولی ای دهنده ی بی منت تو را به روزه دار واقعی این ماه قسم می دهم تویی که همیشه به ما لطف و عنایت داشته ای فقط و فقط یک خواسته امان را برآورده بگردان و آن هم ظهور مولانا صاحب الزمان
جهت تعجیل در ظهورش دعای فرج را بخوان
اول عید همه مبارک:-)
دوم چرا داریون انقد نمازش زود اقامه شد؟؟!خیلیا نرسیدن بیان
سلام…ممنون از دیدگامتان جناب آقای پارسا و ممنون از دیدگاه های سایر عزیزان. روان و جاری و ساری باشید عزیزان دل برادر….
خداوندا،روزی ما ساز خوف از عقاب جهنم را و شوق به نعیم بهشت را،تا لذت ان چه را که از تو خواسته ایم دریابیم واز اندوه آنچه از آن به تو پناه می آوریم وارهیم.
خداوندا با به پایان رسیدن این ماه ما را از لوث گناه پاک نمای وبا رفتنش ،از ورطه ی گناهان برهان.
فرازی از دعای سیدالساجدین در وداع ماه رمضان
آمین ،یا رب العالمین !