فرهنگ مردم داریون / قسمت نود و دوم: ادامه ضرب المثل ها و تمثیل های داریونی

به کوشش: جلیل زارع
حرف “د”
• دختر بَسِّنِش به بُتِّه ی محک، گفتن حیف، بته ی محکو: دختر کم ترین ارزشی ندارد (البته این فقط عقیده برخی از مردم قدیم بوده است. گرنه در حال حاضر، ارزش جنسیت مونث بر هیچ کس پوشیده نیست).
• دختر گل تِنگِزی: انسان فاقد دوراندیشی که خود و دیگران را گرفتار مشکل کند.۱
• دختر، لاله۲ ی کودیه۳: دختر مانند بوته ی کدو خیلی زود بزرگ می شود.
• دختر محله ی بالا! تو کجا و قلیون شیشِی۴؟ تو کجا و لنگ دارِی۵؟ تو کجا و مرگ درویشه: انسان نازپرورده و ثروتمند خبر از حال بیچارگان ندارد.
• دشمن دشمنی خودش می کنه همه۶ که جُل خرت کج بکنه: دشمن به هر گونه ای دشمنی خودش را نشان می دهد.
• دله که دل می کشه تُربَه۷ که نیس گِل بکشه: تنها دل دلربایی می کند و درد عشق را می داند.
• دنیا که بشه کاه و جو، خوراک خر ایشومی۸ درمنن۹: برای کسی که دستش به جایی بند نیست و توان استفاده ار امکانات بهتر را ندارد، تفاوت وضع مالی دیگران و بهتر شدن آن بی اثر است. روزی هر کسی مقدر است.
• دو تا روباه اَ یه چالی اومدن صحرا۱۰. هیکیش اَ دُیمی گفت: هارَ گِدر۱۱؟ گفت: ما تازه اَ یه چالی در اومدیم، حالا تو ترک شدی مو فارس؟!: در مورد کسانی به کار می رود که زود خود و گذشته ی خود را گم می کنند.
• دولتی ایشونه (که) زلفات پریشونه: از دولتی من یا دیگران به جایی رسیده ای.
• رسیدی که خُسیدی۱۲؟: خطاب به انسان عجولی گفته می شود که هنوز از راه نرسیده دست به کاری می زند که خلاف انتظار است.
حرف “ر”
روزا اَ زنده ها می ترسیم، شوا اَمرده ها: شب و روز باید در بیم و هراس باشیم.
• روزی اَ شِلِنگ۱۳ درازه: هر چه تلاش بیش تر باشد روزی بیش تر خواهد بود.
حرف “ز”
• زمین، میخ طویله ی طلان: تشبیهی است که به صورت مَثَل رایج درآمده است و بر ارزش اهمیت ملک و زمین و نگه داری آن تاکید دارد.
حرف “س”
• سرش زیر پوشنه، چشم و دلش روشنه: در مورد کسی به کار می رود که سرش به کار خودش گرم است اما حواسش به کار دیگران و حرف آن ها نیز هست و بی آن که انتظار داشته باشند حرفی می زند یا نظری می دهد.
• سر شُویی۱۴، خودش بیار اسمش نیار: چیزی را خواستن اما به واسطه ی غرور از نام آن ننگ داشتن۱۵.
• سرِ مِیی، ته مِیی، خونه ت بیشین بی رسوِیی۱۶: نرفتن به جایی که احتمال دردسر یا ناراحتی دارد بهتر است.
• سگ می ناله که ری کتَل دون۱۷ خوابیده، کتل دون هم می ناله که سگ ریش۱۸ خوابیده: نازش بی مورد دو کس نسبت به هم و برتر دانستن خود در حالی که هیچ کدام ارزشی ندارند.
• سیری می خورم بی پیاز، سیری می خورم با پیاز، سیری هم میشینم تا بوای بچه بیاد: شکمو بودن برخی زنان را می رساند.
• سی یه کُم گندم بوی، رفته تنگ کرم۱۹: به امید کم ترین چیز خوردنی رنج بسیار بردن.
• سی تِش۲۰ نباید تومونت بکنی بندازی دیر۲۱: به خاطر یک مزاحم بی ارزش نباید زیان بزرگ کرد.
پانوشت:
۱- ر.ک داستان امثال. همه، خلاصه شده ی این عبارت است: اگرچه همه ی کاری که بتواند بکند این باشد
۲- لاله: بوته
۳- کودی: کدو
۴- شیشه ای
۵- دارایی
۶- همه، خلاصه شده ی این عبارت است: اگرچه همه ی کاری که بتواند بکند این باشد
۷- توبره
۸- عشایر کوچ رو
۹- درمنه است.
۱۰- از یک لانه بیرون آمدند.
۱۱- کجا می روی؟
۱۲- خسیدن، خیس خوردن است. مانند خیس خوردن برنج برای پختن
۱۳- گام
۱۴- سر شب: اول شب
۱۵- چیزی را که سرِشب گفتی … برای توضیح بیش تر ر. ک داستان امثال
۱۶- سرِ ماهی، تهِ ماهی، خانه ات بنشین بی رسوایی.
۱۷- زباله دان
۱۸- روی آن
۱۹- برای یک شکم گندم با (آش گندم)، رفته تنگِ کرم (اسم مکانی است که با داریون فاصله ی نسبتا زیادی دارد).
۲۰- شپش
۲۱- دور
• برگرفته از کتاب “فرهنگ مردم داریون”، پزوهش و نگارش: جلال بذرافکن
• ادامه دارد … (قسمت بعد: ادامه ی ضرب المثل ها و تمثیل های داریونی)