طنز و كاريكاتور
کاریکاتور/ موتور سواری جان و جواد!
ظریف بعد از ملاقات با وزیر خارجه آمریکا در صفحه بیس بوک خود نوشت: راه درازی در پیش است که ما با پشتکار و تلاش شبانه روزی و تمرکز بر راه حل مبتنی بر حقوق و منافع و رفاه مردم و اجتناب از اقدامات بیفایده تبلیغاتی، آنرا در حدممکن کوتاه خواهیم کرد.
(توضیح کاریکاتور:جان کری رو به جواد ظریف: جاده بدجور سنگلاخیه،حالا چه کار کنیم؟)
اوباما: «جان کری جون؟»
کری: «بله؟» اوباما: «جان کری جون؟»
کری: «بله؟» اوباما: «هیچی هیچی ببخشید. میگم زنگ بزنم به نظرت؟»
کری: «بزن آقا حله. من با جواد هماهنگ کردم.» اوباما: «ها؟! جواد کیه؟»کری: «رفیق فابریکمه. جواد ظریف.»اوباما: «هار هار! بیجنبه کلا نیم ساعت باهاش حرف زدیا، فکر کردی چه خبره؟! اگه حسن جواب نداد چی؟ ضایع میشیمها!»کری: «خب صداش رو درنمیاریم که زنگ زدیم.»اوباما: «خب اگه روحانی تابلو کنه آبرومون رو ببره چی؟»کری: «نه! اون مردی که حرفای خصوصی رو افشا میکرد دیگه رفته.»
سلام میخواستم سوال کنم چرا از سفر روحانی چیزی ننوشتید و لی فکر کردم سانسور میشه !!!
حالا جان جواد کمی هم از مسائل روز بنویسید.
ظریف مریف بنویس که کسی گیر نده !!!!!
منم موافقم سایت به روز باشه خبرهای که الان درصدراخبار جهان قرار دارند جایی در داریون نما نداره هرچند سایت یه سایت محلی هست اما میتونه منبع خوبی ازخبرهای به روز ایران باشه و سطح اطلاعات عزیزان رو بالا ببره واین خودش میتونه به بالا رفتن اگاهی مردم این منطقه کمک شایانی کنه واین مطمنا یکی از اهداف مهم راه اندازی سایت داریون نما بوده
بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
آنان که خواب آمریکا میبینند، خدا از خواب بیدارشان کند…
خدا به آنها که به بیماری بیخوابی مبتلا هستند را هم شفا بدهد چون بد جوری بهم میریزن و واقعبینی را از دست میدهند.
خوشحالم که با این کامنت یه کاربر جدید به سایت اضافه شد!البته بهتره بگم به ظاهر جدید!حیف که بزرگ مردی که به این سخن ایمان داشتند خرداد 68 از میان ما رفت،وگرنه هر جوری بود از ایشون سئوال میکردم که مشکل کم خوابی داشتند یا نه!
بشنو زمن این پند و مبر رنج قیامت
بی علم مزن بر سر کس چوب قضاوت
شاید دل آنکس که تو با طعنه شکستی
بیند زخداوند بسی لطف و عنایت
بر کرده ی خود غره مشو چونکه فقط حق
آگاه بود از عمل خیر و خیانت
دلبسته به علم و به مقامت مشو ، زیرا
معلوم نباشد که ترا چیست نهایت
بسیار به زندان شده ، حق ، داده عزیزی
بسیار عزیزی که رود راه ضلالت
گر خواست خدا دست کسی بازبماند
عالم نتوانند برندش به اسارت
گرنان کسی را ببری نان ندهندت
روزی، نشود بیشتر از ظلم و شقاوت
برعاقبت کار خود امروز بیاندیش
دوری کن از اندیشه ی بد ، کینه ، حسادت
باچشم خطاپوش نگر خلق خدا را
باشد نگرد برتو ، خداهم به کرامت