داريون نماهمه
کجایید؟غیبتتان زیاد شده!
سلام به همه حاضران و مخصوصا غایبان داریون نما! این متن را نوشتیم که غایبان داریون نما هم بدانند ما به یادشان هستیم و هم این که بدانند غیبتشان زیاد شده و دارد غیرموجه می شود!
جناب آقای مهندس شجاعی عزیز،سرکارخانم دکتر لیلابذرافکن،سرکار خانم دکتر سیمین سپهری،آقای محمد امین زارع،آقای محمود مهری،آقای سید هاشمی،سرکار خانم دکتر ظهرابی،آقای عیسی درویشی،سرکارخانم آزاده روح الامینی،آقای مسعود سفید در آمریکا،آقای رضا رستمی،آقای حامد شکری،آقای راستی،آقای مسعود بذرافکن آقای عبدالله کاظمی ،آقای عباس نوروزی،آقای شهاب رویین تن،و….
غیبتتان دارد زیاد می شود. غیبتتان دیگر برای ما موجه نیست. زود باشید وگر نه ممکن است این ترم حذف شوید!
نکته: هر که را ما از قلم انداختیم شما در بخش دیدگاه های همین مطلب بنویسید تا به این مطلب اضافه اش کنیم.
ما هستیم تقریبا روزی نیست که به سایتمون سر نزنم ممنون که یادم کردین
سلام آقای کاظمی فکر کنم قبلا برای سایت مطلب فرستادی سعی کن دوباره هم بفرستی
هزگز حدیث حاضرو غائب شنیده ای
این ها در سایت و قلم شان جای دیگریست
برای کسی روزی ومدرک و….حلال
با سلام وضمن تشکر از دوستان همکار و مدیر محترم سایت باید به عرض برسانم که ما همیشه از مطالب جالب سایت بازدید میکنیم اما مشغله زندگی اجازه حضور فعال نمی دهد. انشاالله در اینده نزدیک دو مطلب کاربردی ارسال میکنم . از خداوند منان برای این سایت وزین و فرهنگی آرزوی موفقیت دارم.
جانا سخن از زبان ما می گویی !
سلام ممنونم از احوالپرسی هاتون. به زودی مطلب سلامت رو ادامه میدهم.
فراق گرچه قابل ستودن نیست
رفتن اما دلیل بر نبودن نیست
با سلام
سپاسگزارم از اینکه به یادمون هستید حقیقتش مشغله و روزمرگیهای زندگی باعث شده کمی از سایت خوب داریون دور بمانم چشم سعی میکنم حداقل هفته ای یک بار سر بزنم
سلام خانم دکتر ظهرابی
با این کامنت اعتراف کردید که ماهی یکبار هم سر نزده اید ؟
خانم ظهرابی
با تشکر از کامنت شما
ولی به عرض شما برسانم خورشید کارش تابیدن است و اگر کسی بخواهد از ویتامین آن استفاده نماید باید در معرض آن قرار گیرد.با آرزوی موفقیت شما
با سلام و احترام
هرچند حضور فعالی نداشتم و رضایت کافی از کمترین فعالیتهای خود برای مدیر و اعضای این دانشگاه مجازی ندارم ولی از حسن نظر و توجه شما بسیار تا بسیار متشکرم، بعلت امتحان دکترا سخت درگیر مطالعه هستم و به ساعت دیواری کتابخانه تبدیل شده ام! به امید خدا بعد از اتمام ماه آبان حضورم را پررنگ می کنم و وقت خود را برای نوشتن مطالب مفید و ارسال دست نوشته های خودم برای این کاربران محترم داریون نما می گذارم.
با سپاس فراوان
سلام آزاده خانم
معمولا آزمون دکتری را از قبل اعلام نمیکنند ، اگر قبول شدند اعلام میکنند ، مگر این که خیلی مطمئن باشند ویا خیلی صادق !!!!
سلام سروش
وقتی غیبتمان دارد زیاد می شود و ممکن است این ترم حذف شویم! چه چیزی بهتر از صداقت. آزمون را از قبل به اهل دل اعلام می کنند تا علاوه بر دعا، انگیزه ای باشد برای شرکت کننده. مطمئن باش رد شدن هم اعلام کردن می خواهد و همین جا قول می دهم نتیجه را هم اعلام کنم!!!!!!!!!!!!!!
با سلام البته من با نظر سروش جان موافق نیستم و برای موفقیت بیشتر شما دعا میکنم
آقای کرمدار ، راسپوتین ،کامبیز های مختلف و دهاتی هم از کسانی هستند که مدتی است افتابی نشده اند و دلمان برایشان تنگ شده به خدا ؟
حضور و غیاب آدمها را قلب تعیین می کند. وگرنه چشم ، هم چوب را ، هم تخته را تیک حضور می زند …..
داریون نما تو در دل ما جا داری………………
حضور خوش قدم یار جالب است اینجا خطر رود اگر از دل، مراقب است اینجا
نماز و ذکر و نیایش شد از زبان جاری چرا که یار چنان شخص راهب است اینجا
مگر جز او شده پیدا ستاره ای روشن که گفته در نظرم، جز تو کوکِب است اینجا؟
به جز تو یار دلم کس نشد مرا صاحب دلم به یار بگوید که صاحب است اینجا
ز خط خوب تو ای یار شک ندارم هیچ ز بهر شاعر بدخط چو کاتب است اینجا
سواد کم وَ زیاد من و تو واجب نیست بدان که عشق نشان مراتب است اینجا
اگر قدم ننهم در میان جمع شما به وقت دوری من حکم نایب است اینجا
با سلام
کم حرفی ما دلیل بر عدم حضور یا غیبت ما نمیشه بهتره پای کم حرفی بزارین، هرچند که من هرروز به سایت سرمیزنم و از دور نظاره گر فعالیتهای کاربران عزیز هستم.
جا داره همینجا به همه کاربران جدید هم خوش آمد بگم امیدوارم که با فعالیت های بیشتر خودشون زمینه پیشرفت سایت رو فراهم کنن
با تشکر.
ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک باور مکن که دست ز دامن بدارمت
محراب ابرویت بنما تا سحرگهی دست دعا برآرم و در گردن آرمت
گر بایدم شدن سوی هاروت بابلی صد گونه جادویی بکنم تا بیارمت
خواهم که پیش میرمت ای بی‌وفا طبیب بیمار بازپرس که در انتظارمت
صد جوی آب بسته‌ام از دیده بر کنار بر بوی تخم مهر که در دل بکارمت
خونم بریخت و از غم عشقم خلاص داد منت پذیر غمزه خنجر گذارمت
می‌گریم و مرادم از این سیل اشکبار تخم محبت است که در دل بکارمت
بارم ده از کرم سوی خود تا به سوز دل در پای دم به دم گهر از دیده بارمت
ى هدهد صبا به سبا مى فرستمت بنگر كه از كجا به كجا مى فرستمت
حيفست طايرى چو تو در خاكدان غم ز اين جا به آشيان وفا مى فرستمت
در راه عشق مرحله قرب و بعد نيست مى بينمت عيان و دعا مى فرستمت
هر صبح و شام قافله اى از دعاى خير در صحبت شمال و صبا مى فرستمت
تا لشكر غمت نكند ملك دل خراب جان عزيز خود به نوا مى فرستمت
اى غايب از نظر كه شدى همنشين دل مى گويمت دعا و ثنا مى فرستمت
تا مطربان ز شوق منت آگهى دهند قول غزل بساز و نوا مى فرستمت
در روى خود تفرج صنع خداى كن كائينه خداى نما مى فرستمت
ساقى بيا كه هاتف غيبم به مژده گفت با درد صبر كن كه دوا مى فرستمت
حافظ سرود مجلس ما ذكر خير تست
بشتاب هان كه اسب و قبا مى فرستمت
با سلام
سایت خوب و بسیار جالبی دارین منم به جمع خودتون پذیرا باشید.
با تشکر
قدم شما بر چشم و خیر مقدم.
دلــتــنــگــی . . . ؟ حــاضــر √
غــــم …؟ حــاضــر √
درد …؟ حــاضــر √
دوری . . . ؟ حــاضــر √
عــشــق . . . ؟
بلنـــــدتر میخوانـــــــــم ، عشــــــق . . . ؟
باز هـــــــم نیامــــــــده ؟ ! ! !
غیبـــــــــت هایــــــش از حـــــــــد مجاز چنـــدیست کــه گذشتــــــه ،
اخـــــراجش میـــــــکنم…!!!
با سلام خدمت ناصر از کرمانشاه
ورود شما را به سایت بچه های داریون خیر مقدم عرض مینمایم .
انشااله بتوانیم روزی در کرمانشاه با هم دیدار کنیم و از این شهر باستانی که چهارراه دنیای باستان بوده و از کتیبه های بیستون و ایلامی و… بازدید کنیم
به امید دیدار
ممنون داریون نما
سلام آقا علی
ممنون از لطفتون
ایشالا تشریف آوردین کرمانشاه در خدمت شما هستیم
به امید دیدار
سلام.
به نظر شما اصلا مي شه كسي تو درس داريون نما غيبت كنه ؟ آخه مي شه؟
سلام اقا حامد نمیشه ، اصلا نمیشه
سلام خانم بذرافکن برای کنفرانس آموزش پزشکی کربلا رفته اند ، پیغام داد که بگویید من هم حاضر هستم .
هر آنکس که دراین حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید….
با سلام…
گفتم با درج دیدگاهی در این پست، یاد آوری کرده باشم. همین. پویا و پایا باشید عزیزان دل برادر…
با سلام خدمت دوستان عزیز
اقا اجازه اسا منو نخوندین ولی من هم سرکلاس حاضرم
موفق و موید باشید
اگه زنده باشم و ۵شنبه برف بیاید چندتا عکس خوب واستون تهیه میکنم
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
« سعدی »
سلام بر کاران حاضر و غایب ….
بی مقدمه بگم امروز روز عیده. دلم میخواد از همه ی شما داریون نمایی های همیشه حاضر و همیشه غایب و گه حاضر و گه غایب عیدی بگیرم. عیدی من فقط یه دیدگاه تو همین پسته. همین.
کی به کیه ؟ بذار ببینیم کی حاضره به یه داریون نمایی اغلب حاضر، عیدی بده !
بازم سلام …
یادم رفت بگم ! از آن جا که ممکنه بعضی ها به هر علت امروز و فردا به سایت سر نزنن. عیدی با تاخیر هم قبوله. هر وقت این دیدگاه رو دیدین، به اندازه ی کرمتون عیدی منو هم فراموش نکنین ! راستی حرف عیدی پیش اومد یادم به یه خاطره کوتاه افتاد. تو دیدگاه بعد براتون تعریف می کنم.
یه خاطره از دوران کودکی :
علی اسدالهی رو که میشناسید ؟ اون وقتا که عید و عیدی گرفتن برای خودش کلی برو و بیا داشت و کم تر بزرگ تری بود که روز عید دستش تو جیبش نره و کم تر بچه ای هم بود که در این روز از گرفتن کلی عیدی بی نصیب بمونه، درست روز عید خونه ی علی اینا بودم.
دائیش اومد خونه شون عید دیدنی. موقع رفتن دست برد تو جیبش و به همه ی بچه ها نفری دو زار عیدی داد. نوبت علی رسید. علی تعارف کرد و گفت : « نه دایی، من عیدی نمیخوام. »
دائیش هم از خدا خواسته فوری دو زاری رو که به سمت علی دراز کرده بود، گذاشت تو جیبش. علی بیچاره که دید به همین سادگی با یه تعارف خشک و خالی سرش بی کلاه موند، رو به دائیش کرد و گفت : « ای بدی مو نمیخوام ! »
دائیش هم که در حال خداحافظی بود متوجه حرف علی نشد. . ولی مگه علی دست بردار بود ! دنبال دائیش راه افتاده بود و هی می گفت : « ای بدی مو نمیخوام ! ای بدی مو نمیخوام ! »
دائیش که تازه متوجه منظور علی شده بود،دستی رو سرش کشید و گفت : « دیوونم کردی بچه، تو که میخوای پس چرا ول کن نیستی و هی میگی ای بدی مو نمیخوام ؟ »
بعد هم دست کرد تو جیبش و یه سکه در آورد گذاشت کف دست خواهر زاده اش. ولی اشتباهی به جای دو زاری، پنج زاری بهش داد. علی هم زود گرفت و قبل از این که دائیش متوجه اشتباهش بشه خوشحال گذاشت تو جیبش و نفس راحتی کشید …
سلام استاد عید شما هم مبارک باشه …و قربانیتون قبول درگاه حق…………….
سلام و ممنون. عید شما هم مبارک باشه. ممنون از عیدیتون.
سلام استاد
عید شما مبارک و پیشاپیش و زودتر از بقیه عید غدیر رو بهتون تبریک میگم
ممنون که با ما هستید
التماس دعا
سلام مجتبی جان …
لطف شما همیشه شامل حال ما بوده. عید شما هم مبارک باشه.
ممنون از عیدیتون…
سلام
عید شما مبارک و روزگار شما خوش باد
سلام افلاک جان …
عید بر شما هم مبارک باشه.
عیدیتون رو با جان و دل می پذیرم و خوشحالم که چنین داریون نمایی های با وفایی داریم.
من با این درخواست فقط می خواستم ثابت کنم که خانواده ی داریون نما یه چیز دیگه ست و مثل و مانندش رو تو کم تر سایتی میشه یافت. من که سراغ ندارم.
هم چنان پویا و پایا باشید …
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویم
فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم
به کام و آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصل
چه فکر از خُبث بدگویان میان انجمن دارم
مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش
فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم
گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازند
بحمد الله و المنه بتی لشکرشکن دارم
سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی
چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه
که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم
چو در گلزار اقبالش خرامانم بحمدالله
نه میل لاله و نسرین نه برگ نسترن دارم
به رندی شهره شد حافظ میان همدمان لیکن
چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم
سلام
منم عید رو به شما تبریک می گویم
موفق باشید…
سلام نازنین …
متقابلا عید رو بهتون تبریک میگم. ممنون از عیدیتون. آدم از بودن در چنین سایتی احساس غرور میکنه. مطمئنم بقیه کاربرانی هم که تا حالا این جا دیدگاه نگذاشتن، دیدگاه و درخواست منو ندیدن.
جاری و ساری باشید …
بارالها!
مقدر فرما آنچه ذبح می شود…. نفسانیت ما باشد به پای ربانیت تو…..
عید سعید قربان بر حاضران و غایبان داریون نما مبارک باد.
سلام …
عید بر شما هم مبارک و ممنون از تیک زدن حضورتان در این پستی که مدت ها غریب افتاده بود و باز با حضور دوستان حاضر و غایب، جامه ی نو به تن کرده.
البته شما جزو حاضرین فعال داریون نما هستید.
هم چنان پویا و پایا باشید و جاری و ساری …
ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من
این سکوت مرا ناشنیده مگیر
ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر
سوز و ساز دلم را ندیده مگیر
امشب که تو ، در کنار منی ، غمگسار منی
سایه از سر من تا سپیده مگیر
ای اشک من ، خیز و پرده مشو ، پیش چشم ترم
وقت دیدن او ، راه دیده مگیر
دل دیوانه ی من به غیر از محبت
گناهی ندارد ، خدا داند
شده چون مرغ طوفان که جز بی پناهی
پناهی ندارد ، خدا داند
منم آن ابر وحشی که در هر بیابان
به تلخی سرشکی بیفشاند
به جز این اشک سوزان
دل نا امیدم گواهی ندارد ، خدا داند
ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من
این سکوت مرا ناشنیده مگیر
ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر
سوز و ساز دلم را ندیده مگیر
دلم گیرد هر زمان بهانه ی تو
سرم دارد شور جاودانه ی تو
روی دل بود به سوی آستانه ی تو
چو آید شب، در میان تیرگی ها، گشاید پر
روح من به شور و غوغا
رو کند چو مرغ وحشی ، سوی خانه تو
ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من
این سکوت مرا ناشنیده مگیر
ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر
سوز و ساز دلم را ندیده مگیر
امشب که تو ، در کنار منی ، غمگسار منی
سایه از سر من تا سپیده مگیر
ای اشک من ، خیز و پرده مشو ، پیش چشم ترم
وقت دیدن او ، راه دیده مگیر
سلام بر کاربران عزیز داریون نما …
اول به خودم می گویم و بعد به شما عزیزان :
کجاییم !؟ غیبتمان زیاد شده است !!!
… حضورمان را دیگر بار تیک بزنیم.
قابل توجه مخابراتچی های داریون :
ما همین دور و برهاییم. راه دوری نرفته ایم. فقط اینترنت لاکپشتی داریون ما را از نزدیک شدن به داریون نما باز می دارد.
قابل توجه داریون نماییها:
با هر جان کندنی بود خودم را بر بالهای دست نیافتنی اینترت سوار کردم و حضورم را اعلام کردم. شما هم هر طور شده است به جمع ما بپیوندید تا ثابت کنیم که در همه حال دلمان با داریون نماست.
دیدم کاربر داریون نما نیستم اگر غیبتم بیش از این طولانی شود. من آمدم. شما هم بیایید.
من هم آمدم حضورم را تیک بزنم.
سلام بر کاربران همیشه همراه…
ممنون از کاربرانی که بار دیگر حضورشان را تیک زدند.
و ممنون از آنان که هر چند به هر علت هنوز نتوانسته اند حضور فیزیکیشان را در داریون نما تیک بزنند ولی سایت دلشان به عشق داریون نما مدام تیک می خورد و بازدیدشان را تیک می زنند.
دلم برایتان تنگ شده است داریون نمایی های با وفا…
… برخی از “باران بهاری” های دائمی داریون نما هنوز هم غائبند. حضورتان را تیک بزنید ! غیبتتان دیگر از حد معمول و متعارف بیش تر شده است ها ! مشروط نشوید !
خواب زمستانی رفتند اصلا اینجوری نمیشه حیف ما تنها سایت این منطقه رو حمایت نکنیم تا الان هم به اندازه کم گذاشته یم دیگه کمترش نکنید کجایید ول کنید این شبکه های مجازی تلفن همراه رو پس کی میخواید بیدار بشید.
و آن هایی که غائبند، گوششان هم خواب است از حرف های صد من یه غاز ما حاضران که از سر سیری و بی کاری، داریون نمایی شده ایم و هی گیر میدیم به بعضی از بندگان خدا و نمی ذاریم یه شکم سیر خدمت صادقانه کنند !
… و یکی هم این جا هی میاد سرک میکشه رو لپ تاپ بنده و میگه : « گمونم باز امروز از دنده ی چپ بلند شدی ! »
خداییش راست میگه ها !
یوسف کنعان من
کنعان شعرم پیر شد…
باز آی از مصر
باور کن که دیگر دیر شد…
درد هجرت
چشم یعغوب دلم را کور کرد…
پس تو پیراهن بیاور
ناله ام شب گیر شد…
ای که چون موسی عصایت را به دلها میزنی
مردم از غم…
این عصا در قلب من چون تیر شد
………………