کلامی با مدیر سایت داریون نما؛بدقولی نکنید
رضا نخجوانی|
سلام به مدیر،اعضای تحریریه و همه کاربران سایت داریون نما.
هرچند که می دانم مدیر سایت احتمالا از روی نوع نگارشم مرا خواهد شناخت اما این مطلب را با نام مستعار ارسال کردم و می خواستم انتقادی از وی داشته باشم. امیدوارم این مطلب در اسرع وقت در سایت قرار گیرد.
یکی از بخش هایی که مدتی است در داریون نما فعال شده بخش رمان قلعه داریون است که انصافا نویسنده مطلب آقای جلیل زارع با ذوق و شوق آن را می نگارد.
نکته اما اینجاست که از تاریخ -دقیقش یادم نیست- اما فکر کنم از حدود 25 شهریور تا همین دیشب که بیشتر از دو هفته می شود این رمان بر روی سایت قرار نگرفت.
خوب شما وقتی قول می دهید باید به قولتان و عهدتان وفادار باشید. من نمی توانم دلیل وقت نداشتن را قبول کنم چون آقای زارع طی چند روز گذشته چند مطلب بلندبالا نوشته که می توانست به جای آنها ابتدا رمان را تمام کند و بعد سراغ آنها برود. بماند که ایشان حدود 10 روز پیش در دیدگاهی که در سایت موجود است نوشتند که گزارش جشن را هم می نویسند که آن را هم هنوز ننوشته اند.
به هر حال باید بگویم از آقای زارع و البته مدیر سایت انتظار چنین بدقولی هایی را نداشتیم. امیدوارم دیگر تکرار نشود.
نمی دانم شاید هم آقای زارع به موقع مطالبش را ارسال کرده و مدیر سایت به دلیل مشغله نتوانسته منتشرش کند به هر حال در هر حالت این بدقولی ها پذیرفته نیست.
کلامی سریع و صریح با کاربران همیشه همراه….
اگر با دیگرانش بود میلی/ چرا جام مرا بشکست لیلی !؟
سلام . آدینه اتان شاد و خرم باد. امروز، برای من روز خوبی است. خیلی خوشحالم که این حقیر سراپا تقصیر را قابل دانسته و به نقد کشیده اید.
عزیزان دل برادر ! وقتی ما را به نقد می کشند، یعنی برایمان ارزش قائلند، که اگر چنین نباشد، می شویم مصداق: ” هر چه بگندد، نمکش می زنند/ وای به روزی که بگندد نمک !” و این جای تشکر دارد.
ممنونم جناب آقای نخجوانی عزیز. من پیش از قرار گرفتن گلایه شما در سایت نیز خود در نکته ی اول ابتدای قسمت سیزدهم رمان قلعه داریون، عذرخواهی کرده بودم و یک بار دیگر، عین آن را در این جا هم می آورم: ” با عرض معذرت از تاخیر و وقفه ی طولانی در نشر قسمت سیزدهم، بدون هیچ گونه عذر و بهانه و توجیهی، کوتاهی و قصور خود را می پذیرم و از شما عزیزان کاربر هیشه همراه، حلالیت می طلبم. ببخشید.”
این که گاه، مشکل و یا مشغله ای پیش می آید و وقفه ای در کار، حاصل می شود، هر چند بیش از حد طولانی شدنش دیگر جایز نیست، ولی به همان میزان هم نظم و در پی آن، اعتماد دوستان را خدشه دار می کند و این اصلا خوب نیست و جای هیچ عذر و بهانه و توجیهی باقی نمی گذارد. دلایل من هر چه باشد، نظم حاکم بر فضای مجازی را به هم ریخته است. کم ترین کاری که از من انتظار می رود، یک عذرخواهی خشک و خالی است و بی انصافی است اگر این را هم از شما عزیزان دریغ نمایم.
عزیزان ! از صمیم قلب و در کمال شرمندگی، از یکایک شما عذرخواهی کرده و تقاضا دارم برایم از خدای منان نیز، طلب مغفرت نمایید.
هم چنان، پویا و پایا باشید عزیزان دل برادر….
با سلام البته این یک شوخی هست و خوش قولی ها وکارهای انجام شده خیلی بیشتر از بدقولی هاست .
چه خوش قول و قراری داریون نما
تو الگوی وفایی داریون نما
علاف نکن ، جمله خلایق را
با اتاق و قلعه و کلیپ ای داریون نما
اتاق گفتگو
قلعه داریون
کلیپ زادروز
سروش جان اولا سلام… ثانیا شوخی کردی، شوخی هم بشنو:
کلیپ زاد روز، رفته بچینه
گل از باغ و توی قلعه بشینه
اتاق گفت و گو؟ دیدی، ندیدی!
میخوای بخواه، میخوای نخواه ! همینه !
سلام استاد خیلی با حال بود جواب شما
قابلی نداشت سروش جان !
پیش ما رسم شکستن نبود
پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را
الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را
قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد
سست عهدی که تحمل نکند بار جفا را
گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
گر سرم میرود از عهد تو سر بازنپیچم
تا بگویند پس از من که به سر برد وفا را
خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن
تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را
از سر زلف عروسان چمن دست بدارد
به سر زلف تو گر دست رسد بادِ صَبا را
سر انگشت تحیُّر بگَزَد عقل به دندان
چون تأمل کند این صورتِ انگشتنما را
آرزو میکندم شمع صفت پیش وجودت
که سراپای بسوزند منِ بیسروپا را
چشمِ کوته نظران بر ورقِ صورتِ خوبان
خط همیبیند و عارف قلمِ صُنع خدا را
همه را دیده به رویت نگرانست، ولیکن
خودپرستان ز حقیقت نشناسند هویٰ را
مهربانی ز من آموز و گَرَم عُمر نماند
به سر تربت سعدی بطلب مِهرِگیا را
هیچ هشیار ملامت نکند مستیِ ما را
قًل لصاح ترک الناس من الوجد سُکاریٰ
سلام سروش جان تا داریون نما آنلاینه یه چیزی بگو بر و بچه ها هم بیان تو میدون. سکوت نکن عزیز دل برادر ….
سلام استاد گرامی
عزیز دل برادر از صبح تا شب سر کلاس و بعدش اماده شدن برای روز بعد ، دیگر وقتی نمی ماند . به خاطر همین زیاد نمیتوانم انلاین باشم .
سلام و ممنون سروش جان…. همین که در کنار درس، به داریون نما هم فکر می کنید ممنون و سپاسگزاریم . در حال حاضر اولویت اول شما باید درس و مشقتان باشد. داریون نما هم به جای خود و به دور از افراط جای خود دارد.
آقای زارع عزیز
داریون نما همیشه آنلاین است و آنلاین بودنش هم این است که چراغش در قلب و وجود کارابران روشن است
با وجود کاربرانی مثل شما، باید هم آنلاین باشد. و چراغش روشن در قلب و وجود کاربران. ممنون که با دیدگاه های خود بر نور این چراغ می افزایید.
روزجهانی معلم را به تمام معلمان خوب تبریک عرض میکنم . اگر سخن از روز جهاني معلم به ميان مي آيد به اين دليل است كه معلمين در سراسر جهان به يك هدف مشترك فکر میکنند و آن مبارزه با جهل و ناداني است
سهراب سپهری
زندگی با همهی وسعت خویش
محفل ساکت غم خوردن نیست
حاصلش تن به جزا دادن و افسوردن نیست
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
زندگی جنبش جاری شدن است
از تماشاگاهه آغاز حیات تا به جای که خدا میداند
من به خاطر شادماني تو
بسيار شادمانم
براي تو
شادماني شکلي از آزادي است ..
زندگي نمي تواند
با تو
جز با مهر و شيريني
جور ِ ديگري رفتار کند
تو با زندگي
جز با مهر و شيريني
رفتار نکرده اي .
جبران خليل جبران