دفترچه خاطرات
یاد نیکان (قسمت سی ام) مرحوم حجت الاسلام صیادی

یوسف بذرافکن|
اهل داریون نبود ، اما دامادداریونی ها بود ،همه از اوبه نیکی یاد می کنند،بی ریا و خودمانی بود ،روحانی و واعظ مردم بود اما خودش هم به آنچه می گفت عمل می کرد ،مدتی امام جماعت مسجد امام محمد تقی (ع ) شهر داریون شد .
صدای خوبی داشت ، شاه و گدا برایش یکسان بود ،در همه مجالس شرکت می کرد ،در مراسم ترحیم همگان حاضر می شد ، همیشه آخر مجلسش را به حضرت ابا عبداله الحسین علیه السلام اختصاص می داد ،نوحه هم می خواند.
از هیچ کس چشم داشتی نداشت ،صداقت و پا کی اش زبان زد همگان بود ،در حمایت از اسلام و انقلاب از هیچ تلاشی فرو گذار نبود ،هرچند چراغ زندگی دنیویش زود خاموش شد اما خاطره خدمات مذهبی اش همیشه در یاد مردم ماندارگار است .یادش جاوید ،روحش شاد .
روحش شاد و یادش گرامی
کم پیدا میشه انسانی که حرفش با عملش یکی باشه…
روحش شاد و قرین رحمت الهی…
سلام.خدایش بیامرزد.
پسر ایشان رفیق من هستن انسان بسیار مومن و مجرب با صبر و ذکاوت می باشند.
بس بگردید و بگردد روزگار
دل به دنیا درنبندد هوشیار
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
نام نیکو گر بماند ز آدمی
به کزو ماند سرای زرنگار
نام نیک رفتگان ضایع مکن
تا بماند نام نیکت پایدار
کام درویشان و مسکینان بده
تا همه کارت برآرد کردگار
با غریبان لطف بیاندازه کن
تا رود نامت به نیکی در دیار
خدایش بیامرزد…
یاد نیکان قابل باز خوانی است