طنز درباره شهرداران قدیم و جدید داریون؛یکیشان تپل، آن یکی مو قشنگ
جلیل زارع|
شنیدم دو تا شهردار مهین
یکی آن چنان و یکی این چنین
یکیشان تپل، آن یکی مو قشنگ
یکی مرد صلح و یکی مرد جنگ
یکی خدمتش رو به آخر شده
یکی آمده تازه خدمت کنه
تپل گفت من زارع ام مرد کار
که ای مو قشنگ یل نامدار ؟
چه در چنته داری الا ای رفیق ؟
بریز روی دایره رفیق شفیق !
بگفت مو قشنگه تپل را که من
جهانپورم و چون یل پیلتن
منم پور رستم که در کامفیروز
شب تیره را کرده ام مثل روز
جهانپورم، آماده ی کارزار
بگو تو چه کردی در آن روزگار ؟
برآشفت زارع از این حرف سخت
بگفتا منم زاده ی تاج و تخت
منم زارع از نسل کار و تلاش
ز بس کار کردم شدم آش و لاش
چه دانی تو که تازه کاری کنون
چه کرده ست زارع توی داریون
مسیر ورودی شهرم ببین !
کی این داریون کرده است این چنین ؟
کی حل کرد جدول به میدان شهر ؟
کی مشغول کرده جوانان شهر ؟
کی میدون شهرم لبه دار کرد ؟
کی این کار و اون کار و هر کار کرد ؟
کی نقشه کشید از هوا و زمین ؟
چیشات باز کن، نقشه ها را ببین !
سه چار تا جزیره تو میدون کی زد ؟
کی ساخته توی خالد آباد، سد ؟
المان میدان کی ساخت این چنین ؟
کی ساخت حوضچه هایی چنین نازنین ؟
کی نصب کرد دو تا برج نوری چنان ؟
بیست و چند پروژکتور همراه آن ؟
کی تو کوچه و پس کوچه گاز داد ؟
کی پارک مصفا و دلباز داد ؟
کی بود زهکشی کرد جوق و قنات ؟
کی پخشید توی جشن ها آبنبات ؟
کی سی داریون بازار احداث کرد ؟
کی چند کیلومتر بلوار احداث کرد ؟
کی اسناد املاک داد دستشون ؟
که راحت بسازند هی ساختمون ؟
کی بود ساخت ورزشگاه خوب و ناب ؟
از اون گودال بد بوی فاضلاب !
کی پمپید بنزین توی داریون ؟
کی آورد چمن چین توی داریون ؟
کی بهر فروشنده ی دوره گرد
آسین بالا زد فکر بازار کرد ؟
کی جاده میون مزارع کشید ؟
علف های هرز مزارع کی چید ؟
کی اورژانس توی جاده ایجاد کرد ؟
پیاده روی را کی بنیاد کرد ؟
کی بود پیچ مادر زن از بیخ کند ؟
کی شد شهریار چون کریمخان زند ؟
کی هر بودجه را تجمیع و جذب کرد ؟
میله های پرچم کی بود نصب کرد ؟
اتوماسیون کی اداریش کرد ؟
کی ساماندهی بایگانیش کرد ؟
کی این کار کرد و کی اون کار کرد ؟
کی بود فکر درمان بیمار کرد ؟
کی پشت گوش انداخت هی معضلات ؟
کی شد بعد عمری چنین کیش و مات ؟
کی ایستگاه آتش نشان ساخته ؟
کی عکسش تو روزنامه انداخته ؟
کی برتر شده توی استان چنین ؟
ندیدی، بیا و بشین و ببین !
چنین لوح تقدیر ارزنده را
کی دریافت کرد از فروزنده را ؟
زمن این سخن باشدت یادگار
پا تو کفش زارع مکن شهردار !
رستم پور: من دیگه حرفی ندارم…
سلام خیلی قشنگ بود . شعر رو بابام هم خوند و پسندید .
مرسی جالب بود البته من خودم خوندم خودمم پسندیدم بابام خواب بود
سلام…
خب تو این اوضاع کی به کیه ، بابات هم بیدار می کردی ! آفرین دخترم، حالا برو بیدارش کن !
سلام خیلی خوب بود
زنده باد…
با سلام و خسته نباشید. شهر داریون و روستاهای اطراف آن، زادگاه برخی از پزشکان و متخصصان بنام دانشگاه علوم پزشکی می باشد و این پتانسیل بالقوه ای است جهت انجام سریع تر پروژه های درمانی در شهر داریون، که حقیقتا مردم سختکوش، صبور، مومن و شهید پرور این منطقه می بایست بیشتر مورد توجه مسئولان استانی قرار گیرند، توجه به این منطقه یعنی رونق کشاورزی توجه به این منطقه یعنی رونق دامداری توجه به این منطقه یعنی اشتغال زایی و… توجه به این منطقه یعنی عدم مهاجرت به شیراز و…
همه چیز را آقای زارع درشعر آورد بجز تهدیدهای شهردار مبنی بر تعطیل کردن داریون نما وبه دادگاه کشاندن مدیر آن.