جلیل زارع|
به نام خدایی که مکه را در صدر اسلام، فتح و خرمشهر را در ذیل آن، آزاد کرد…
استاندار محترم استان فارس جناب آقای دکتر احمدی، فرماندار محترم شیراز جناب آقای امیری، نمایندگان محترم مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی، آقایان دکتر قادری، دکتر صادقی، مهندس ذوالانوار، دکتر دستغیب و …
عرض سلام و ادب و احترام…
همان طور که شما مسئولین محترم اشاره کرده اید، یکی از ابعاد امنیت، دیدگاه نوین آن است که تمامی حوزه های امنیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و محیط زیست را مد نظر دارد.
و در این راستا، راه اندازی شهرک صنعتی را در ایجاد اشتغال و جلوگیری از مهاجرت روستائیان به عنوان یک وظیفه ی مهم دانسته اید.
و همان طور که به حق ادعا کرده اید، این کار، نیازمند عزم ملی و مدیریت جهادی برای رفع مشکلات اقتصادی است.
و باز بر این باورید که اگر صنایع و کارخانه ها ایجاد شوند و رونق اقتصادی شکل گیرد، به دنبال آن شاهد افزایش امنیت خواهیم بود و مردم به نظام علاقه مندتر می شوند و اثر بخشی نظام اسلامی برای همه به اثبات می رسد.
و در این راستا، از سرمایه گذاران، دعوت کرده اید برای سرمایه گذاری در این مناطق حضور یابند تا با این کار، شاهد حل مشکلات مردم باشیم.
بر همین اساس، ما مردم منطقه ی داریون، با تائید مجدد سخنان نماینده ی ولی فقیه و امام جمعه ی محترم داریون که الحق و الانصاف تا کنون دیده نشده است که خطبه ای از نماز جمعه را ایراد کنند، مگر آن که بعد از سفارش به تقوای الهی، به مشکلات و معضلات عدیده ی منطقه ی محروم و فراموش شده ی داریون بپردازند، می خواهیم بگوییم که مسئولین محترم و نمایندگان عزیز مردم : از شما به یک اشاره، از ما به سر دویدن !
و باز، قصد نداریم در این مکتوب، مشکلات و معضلات ریز و درشت منطقه امان را یاد آور شویم که فقط درس پس دادن است وبس. زیرا، از یک سو، خود از آن مطلعید و امام جمعه ی محترم و نمایندگان مردم منطقه ی داریون نیز به تفصیل آن را مورد نقد قرار داده اند و از سوی دیگر، ما کاربران داریون نما نیز، به نمایندگی از مردم منطقه، به کرات و به هر مناسبت و بهانه ای، مشکلات و معضلات و مطالبات حقه ی مردم را به نقد کشانده ایم که در جای جای صفحات این فضای مجازی مشهود است و در” فراخوان های عمومی داریون نما برای مردم منطقه ی داریون ” نیز جمع آوری شده است.
ما، بارها و بارها، مسئولین بومی و غیر بومی منطقه ای و فرا منطقه ای را مورد خطاب قرار داده ایم و تا کنون آن چه البته به جایی نرسیده، همان فریاد بوده است و بس !
مثال بارز و مشت نمونه ی خروار آن، تعهداتی است که در قبال احداث آرامستان احمدی در سال ۱۳۸۶ با حضور فرماندار و شهردار محترم وقت و سایر مسئولین شهر شیراز، مکتوب شده است و مردم منطقه ی داریون از آن به عنوان عهد نامه ی ترکمن چای یاد می کنند و در جلسه ی ۱۶/۱۱/۹۱ نیز اعضای محترم شورای اسلامی و شهردار محترم داریون به نمایندگی از مردم منطقه ی داریون، در مکان فرمانداری شیراز در حضور فرماندار شیراز، معاون عمرانی بخشداری، مسئول آرامستان احمدی و تنی چند از مسئولین دیگر، بر آن تاکید و پافشاری کردند، که همان نیز هم چنان بالقوه مانده است و معلوم نیست کی به فعلیت می رسد؛ شاید هم وقت گل نی !
اکنون نیز بر آن نیستیم تا با باز کردن بیش تر سفره ی دلمان، به علل و عوامل این نابسامانی ها بپردازیم که این رشته سر دراز دارد و در حوصله ی این مکتوب نمی گنجد.
بلکه می خواهیم به جای زبان انتقاد که آن نیز در جای خود لازم و ضروری و وظیفه و تکلیف است، هم گام با شما، راه حل و پیشنهاد عملی ارائه دهیم.
بر همین اساس، در کمال صراحت و صداقت و با اطمینان کامل، ادعا می کنیم که اگر از شما اشاره ای شود، از ما به سر دویدن را خواهید دید.
ما مردم منطقه ی داریون، به طور کامل آمادگی این را داریم که اگر تسهیلات و حمایت های شما مسئولین و نمایندگان را داشته باشیم، تلاش و همت خود را نیز چاشنی آن کنیم و برای رشد و شکوفایی منطقه ی محروم و مردم مظلوم و فراموش شده ی زادگاهمان، گام های اساسی و محکمی را برداریم.
اما پیش از آن که فهرست وار به بخش صنعت که تاکید شما سروران عزیز نیز بر آن است بپردازیم، اجازه دهید با شما هم صدا شویم که :
۱ – در بخش کشاورزی :
با وجود مشکل همگانی کم آبی، بر این باوریم که اگر آسیب شناسی خوبی صورت گیرد و موانع از پیش پای کشاورزان عزیز و زحمت کش منطقه برداشته شود و تسهیلات و حمایت های شما مسئولین را داشته باشند، دشت وسیع و پهناور و حاصلخیز منطقه ی داریون، مستعد کشت انواع گیاهان و سیفی جات و حتی درختان گوناگون هست. و در کنار آن، دامداری و دامپروری و پرورش ماکیان نیز با وجود محصولات جانبی بخش کشاورزی مثل علوفه و غلات و دانه ها، با هزینه های کم تری میسر خواهد بود.
و بر هیچ کس پوشیده نیست که تولید این اقلام در کشور، با کاهش واردات محصولات کشاورزی و پرورشی، سبب رونق منطقه، سود آوری و عدم خروج ارز می گردد که هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت، به سود کشور و لاجرم، منطقه ی داریون خواهد شد.
۲ – در مسائل فرهنگی :
که تا کنون به صورت خود جوش و به همت و حمایت امام جمعه ی محترم و فرهنگیان عزیز، در مجتمع فرهنگی گل های باغ نبوت ( فرهنگسرا ) و کانون فرهنگی داریون و مدارس و آموزشگاه ها و مساجد منطقه ی داریون، ارائه می شود و در صورت دریافت تسهیلات و حمایت ، می تواند از خیلی از آسیب ها و معضلات و مشکلاتی که گریبان گیر جوانان و نوجوانان و حتا کودکان ماست، جلوگیری کند.
۳ – در مسائل آموزشی :
رسیدگی به وضعیت اسف بار مدارس و آموزشگاه های منطقه ی داریون که در باطن، دهستان محروم است و در ظاهر به علت مجاورت با کلان شهر شیراز، غیر محروم.
بد نیست یادآوری کنیم که چندی است به کمک و همت جمعی از فرهنگیان و دلسوختگان منطقه ی داریون، موسسه ی علمی و آموزشی رزمندگان داریون را با هدف ارتقای سطح علمی و آموزشی رایگان دانش آموزان زادگاهمان، ایجاد کرده ایم که بعد از گذشت یک سال از فعالیت آن هنوز جا و مکانی ندارد تا تابلویی بر سردر آن نصب شود و امکاناتی تا بی نیاز از سایر ارگان ها و نهادها و سازمان ها باشیم.
هر چند، امام جمعه ی محترم و مسئولین فرهنگسرا و نمایندگی آموزش و پرورش و فرهنگیان عزیز منطقه، تا کنون از هیچ کمک و مساعدتی دریغ نورزیده اند، ولی اگر تسهیلات و حمایت های شما مسئولین را داشته باشیم، می توانیم در مدت کوتاه تری به اهداف بلندتری در زمینه ی رشد و شکوفایی استعدادهای فرزندانمان برسیم. شاید هم اگر عمری باقی باشد و خدا بخواهد بتوانیم به آموزشگاه های علمی و مدارس نمونه و تیزهوشان و مجامع علمی و دانشگاه های جامع علمی کاربردی و … فکر کنیم.
و اما، حال که شما مسئولین محترم، سخن از زبان ما می گویید و عزمتان جزم است برای آماده سازی بستر مناسب برای راه اندازی شهرک صنعتی در منطقه ی داریون که مسلما محیط و فضای مناسبی خواهد بود برای سرمایه گذاری بخش خصوصی و ایجاد فرصت های شغلی، ما نیز به شما اطمینان می دهیم و ادعا می کنیم که در صورت فراهم سازی این بستر و در نظر گرفتن تسهیلات و حمایت های همه جانبه ی شما، قادریم در قالب شرکت های تعاونی با مشارکت صاحبان ریز و درشت سرمایه در زادگاهمان با مشارکت و استفاده از توان بالقوه ی صاحبان فکر و اندیشه، که اگر از گوشه و کنار میهن اسلامی در زادگاه خود بسیج شوند، تعدادشان کم نیست و بسنده می کند، طرح های صنعتی گوناگونی را به مرحله ی اجرا بگذاریم.
برخی از طرح های صنعتی و تولیدی پیشنهادی ما به قرار زیر است.
که مسلما در صورت پذیرش آن از سوی شما مسئولین و حمایت های مالی و آماده سازی بستر مناسب برای اخذ مجوزهای لازم و تسریع در کار راه اندازی شهرک صنعتی، به دور از کاغذ بازی ها و دست اندازهای رایج و جاری و بی نیاز از به پا کردن کفش های آهنی، آمادگی آن را داریم تا طرح جامع و توجیه اقتصادی آن را ارائه دهیم :
گروه ” آ ” :
۱ – تولید سولفوریک اسید
۲ – تولید فسفریک اسید
۳ – تولید اوره با پوشش گوگردی
۴ – تولید دی آمونیوم فسفات
۵ – تولید سوپر فسفات تریپل
۶ – تولید پتاسیم سولفات
۷ – تولید تراورس کامپوزیتی
۸ – تولید رزین پلی استر غیر اشباع
۹ – تولید لوله کامپوزیت
۱۰ – تولید نانو الیاف ۱۰ درصد ) پلی استر یا پلی آمید )
۱۱ – تولید ورق عایق ژئوممبران
۱۲ – تولید فوم نرم پلی یورتان مبلمان
۱۳ – تولیدقطعات پلی یورتان PU
14 – ورق های پلیمری
۱۵ – تولید شیر آلات پلاستیکی
۱۶ – تولید فیلم پلی اتیلن
۱۷ – تولید کیسه سه لایه و فیلم شرینک
۱۸ – تولید تجهیزات پزشکی یک بار مصرف پایه پلیمری
۱۹ – تولید ورق آلومینیوم کامپوزیتی
گروه ” ب ” :
۱ – تولید ورق پلی پروپیلن
۲ – انواع نخ های پلیمری
۳ – تولید ورق های پلیمری از جنس PC
4 – بازیافت CD
5 – احداث واحد بازیافت فوم EPS
6 – تولید بدنه کامپوزیت قطار
۷ – قطعات کامپوزیت بوژی و ملحقات واگن
۸ – تولید پروفیل UPVC
9 – تولید تجهیزات حمل و نقل ریلی
۱۰ – تزئینات ساختمانی از جنس EPS
11 – تولید تسمه خودرو
۱۲ – تولید تسمه نقاله
۱۳ – واحد تولید تشک های ورزشی
۱۴ – توپهای ورزشی
۱۵ – تولید چمدان پلاستیکی
۱۶ – پودر تونر چاپ
۱۷ – تولید چسب وینول
۱۸ – تولید چسب PVC
19 – تولید چمن مصنوعی
۲۰ – تولید سیم و کابل مسی با روکش پلاستیکی از جنس PVC
21 – تولید زونکن و لوازم اداری
۲۲ – تولید خودکار و نوشت افزار
۲۳ – تولید زیره کفش
۲۴ – تولید ژئوتکستال
۲۵ – تولید سینک ظرفشویی کامپوزیتی
۲۶ – تولید دیوارهای ICF
27 – تولید شیلنگ صنعتی و آتش نشانی
۲۸ – تولید شینگل های سقفی پلیمری
۲۹ – تولید طناب های پلیمری
۳۰ – عینک ایمنی و شنا
۳۱ – قالب ریخته گری از جنس EPS در روش لاست فوم
۳۲ – تولید عایق های الاستومری لوله و مخازن
۳۳ – تولید کفپوش پلی یورتان
۳۴ – تولید کلاه ایمنی و کلاه کاسکت
۳۵ – “لاستیک برف پاک کن”
۳۶ – تولید لاستیک چاپ
۳۷ – تولید درزگیر در و پنجره
۳۸ – تولید مسواک
۳۹ – تولید انواع نخ بخیه پلیمری
۴۰ – تولید سیستم نمای ساختمان ETICS
41 – آستری بدنه خودرو
۴۲ – تولید “ عایق پشت بام از جنس “ EPDM
43 – تولید قایق تفریحی چند سازه
۴۴ – تولید کارت اعتباری
در پایان، بار دیگر از دیدار رو در رو و بدون واسطه ی شما مسئولین محترم که بی شک با هم افزایی و هم فکری می تواند بستر مناسب را برای حل تدریجی مشکلات و معضلات و احقاق حق مسلم مردم مظلوم و زحمت کش منطقه ی فراموش شده ی داریون فراهم آورد، کمال تشکر و قدردانی را داریم و بار دیگر شعار آغازین خود را تکرار می کنیم که از شما به یک اشاره، از ما به سر دویدن !
هر چه خدا بخواهد….
سلام. حالا دیگر نوبت مسئولین است. ببینیم چه جوابی در پاسخ این نامه که به نوعی اعلام آمادگی مردم منطقه داریون در پاسخ به ادعای مسئولین است می دهند ؟
ما بار دیگر با صدای بلند و رسا محرومیت منطقه داریون و مظلومیت مردمش را فریاد میزنیم ببینیم آیا گوش شنوایی هست یا باز هم همان فریاد است که البته به جایی نمی رسد !؟
من که چشمم آب نمی خورد !
سلام داریونی مظلوم…
مظلومیت حق من و تو نیست !
با سلام.
ما کاربران داریون نما ضمن تایید کامل این نامه آمادگی صد در صدی خود را برای هر گونه همکاری برای ایجاد شهرک صنعتی و اجرایی شدن طرحها و هر اقدام دیگری که به سربلندی و محرومیت و مظلومیت زدایی از شهر و دیارمان شود اعلام میداریم. و از مسئولین مصرانه میخواهیم که به وعده هایشان عمل کنند.
با این نامه و اعلام آمادگی مردم دیگر جایز نیست که شورای اسلامی داریون سکوت کند. ما توقع داریم کسانی که به آنها رای داده ایم تا از حق و حقوقمان دفاع کنند اطلاعیه صادر کنند و متن این نامه را تایید کنند و در جهت تحقق آن با جدیت گام برداند. حالا دیگر کوتاهی هیچ مسئول و نماینده بومی و غیر بومی را تحمل نمیکنیم. مسئولین داریون از شورا و شهردار گرفته تا آموزش و پرورش و… باید به میدان بیایند و با ما هم صدا شوند تا به حق و حقوق مسلم خود برسیم.
امیدوارم مسئولین همت کنند و با مردم همراه شوند تا شب ظلمانی محرومیت و مظلومیت منطقه داریون جای خود را به روز روشن رفاه و آسایش بدهد !!!!!!
سلام به امید روزی که آستینها بالا زده شود وهمه به زادگاه اجدادی خود باز گردیم وداریونی بسازیم که آوازه اش جهانی شود انشا ال….
سلام سید بزرگوار…
به امید روزی که نسل نوجوون و نسل جوون امروز و نسل فردا از آن چه اگه خدا توفیق بده ما میخوایم بکاریم بهره ی لازم رو ببرن.
خواستن توام با تلاش و توکل ، قطعا توانستنه…
با سلام
به امید روزی که داریونی آباد و سربلند داشته باشیم
من نیز با تایید این نامه از مسئولین محترم تقاضای همکاری را دارم.
با سلام
یک دست صدا ندارد
همانطور که در متن این نامه آمده است این یک حرکت جدی و قوی است که به تنهایی انجام نخواهد شد و همکاری تمامی افراد را می طلبد
به نظر می رسد با تشکیل یک تعاونی و همکاری همگی افراد حمایت کننده از این طرح می توان یک تیم قوی و محکم برای شروع و به انجام رساندن پروژه ها به دست آورد
من به نوبه خود آمادگی خود را برای تشکیل یک تیم خوب و عالی اعلام می کنم
با تشکر از همگی آینده نگران و روشنفکران جامعه و بخصوص جناب آقای زارع استاد عزیز
مسئولین بومی و غیر بومی این گوی و این میدان و البته میدان برای مبارزه و تلاش است تا به پیروزی ختم شود نه برای فرار و قافیه را باختن
جهان، آلوده خواب است
فروبسته است وحشت در به روی هر تپش، هر بانگ
چنان که من به روی خویش
در این خلوت که نقش دلپذیرش نیست
و دیوارش فرو می خواندم در گوش
میان این همه انگار
چه پنهان رنگ ها دارد فریب زیست!
شب از وحشت گرانبار است.
جهان آلوده خواب است
و من در وهم خود بیدار
چه دیگر طرح می ریزد فریب زیست
در این خلوت که حیرت نقش دیوار است؟
سلام نازنین خانم…
شعر زیبا و پر محتوا و با معنایی بود. ممنون…
بیدار شو دلا که جهان جای خواب نیست
ایمن درین خرابه نشستن صواب نیست
از خفتگان خاک چه پرسی که حال چیست
زان خواب خوش که هیچ کسی را جواب نیست
طیب حیات خواستن از آسمان خطاست
کز شیشهی دلیل امید صواب نیست
سلام
عزیز دل برادر
از هر گروه باید یه طرح انتخاب شود وبرای اون طرح پیشنهادی نوشته شود توسط یه کارشناس و از استاندار و امام جمعه محترم و …بخواهیم که حمایت و کمک کنند .
اینطور که پیشنهاد های زیاد و بدون در نظر گرفتن الویت فقط مطرح کنیم اون بنده خدا ها چطور تصمیم بگیرند ؟
سلام سروش جان…
حق با شماست. من فقط خواستم بگم چیزی که زیاده طرحه ! مسلما این همه طرح رو تو کل ایران هم نمیشه یک جا پیاده کرد چه برسه داریون !
ما اگه خدا بخواد در صورت حمایت مسئولین، اول باید تشکیل شرکت تعاونی بدیم. اونم با شرکت همه ی داوطلبین منطقه ی داریون ، اعم از ساکن و غیر ساکن. بعد با توجه به سهامی که واگذار میشه و مبلغی که جمع میشه و تسهیلات و وام بانکی که در اختیارمون قرار می گیره، طرحی مناسب رو انتخاب و به کمک صاحبان فکر و اندیشه، ارائه بدیم و همین طور تا آخر…
البته عزیز دل برادر : از ما فقط حرکت و تلاش و اقدامه، اونی که قراره سرنوشت ما رو رقم بزنه همون خداییه که خرمشهر ها رو آزاد کرد.
هر چی اون بخواد…
با تشکر ازاحساس مسئولیت و نگاه ویژه شما به این مهم.
طرح های تخصصی بسیار خوبی هستن که در صورت عملی شدن میتوانند هزاران شغل مستقیم وغیر مستقیم ایجاد کنند. چه بسا اکثرمهندسان ومتخصصان داریونی به دلیل بی توجهی مسئولین منطقه .وبه بهانه پیداکردن کارمتناسب بارشته تحصیلی شان واز همه مهمتر نبود تسهیلات دراین زمینه .سالهاست که مجبور به ترک شهر واستان خودشان شده اند وبه جای اینکه چرخ های تولید را در شهر خودشان بچرخانند ترک دیارکرده وسالهاست درد غربت را تحمل میکنند.به هرحال این مردان صنعت (که بنده حقیر کوچک ترین آنها میباشم) با کوله باری از تجربه وتخصص چندین ساله در صورت صلاحدید عزیزان در خدمت صنعت زادگاهمان هستند
سلام جهان عزیز….
خوش اومدید. مطمئنم همه ی صاحبان فکر و اندیشه ی منطقه ی همیشه سرافراز داریون، مثل شما پیش قدم میشن. و باز شک ندارم که صاحبان سرمایه هم اگه خیالشون از برگشت سرمایه و سود اون راحت بشه، حتما مشارکت می کنن.
همه چیز رو به فال نیک میگیریم . تلاش می کنیم و بقیه اش هم با اون که بدون اون هیچ برگی از هیچ درختی نمیفته.
هر چی اون بخواد عزیز….
سلام آقای زارع. میشه بگید برای اجرای یه طرح مناسب تو داریون چه قدر سرمایه نیاز هست و این سرمایه از چه منبعی میخاد تامین بشه ؟
سلام ” سوال از آقای زارع ” عزیز…
با تو جه به گستردگی طرح و ماشین آلات و تجهیزات مورد نیاز و متراژ زمین و زیربنای لازم و … ، حدودا، سرمایه کل مورد نیاز که خود شامل ” سرمایه ثابت ( ارزی و ریالی ) و ” سرمایه در گردش “می باشد، متفاوت است و از 326 میلیون تومان تا 460 میلیارد تومان، به شرح زیر است که البته نحوه تامین سرمایه 70 درصد منابع بانکی و 30 درصد هم آورده سهامداران خواهد بود :
گروه ” آ ” :
۱ – تولید سولفوریک اسید: سرمایه کل 50 میلیارد تومان
۲ – تولید فسفریک اسید: 175 میلیارد تومان
۳ – تولید اوره با پوشش گوگردی : 160 میلیارد تومان
۴ – تولید دی آمونیوم فسفات : 165 میلیارد تومان
۵ – تولید سوپر فسفات تریپل : 96 میلیارد تومان
۶ – تولید پتاسیم سولفات : 56 میلیارد تومان
۷ – تولید تراورس کامپوزیتی سرمایه در گردش : 14 میلیارد تومان
۸ – تولید رزین پلی استر غیر اشباع : 78 میلیارد تومان
۹ – تولید لوله کامپوزیت : 57 میلیارد تومان
۱۰ – تولید نانو الیاف ۱۰ درصد ) پلی استر یا پلی آمید ) :326 میلیون تومان
۱۱ – تولید ورق عایق ژئوممبران : 16 میلیارد تومان
۱۲ – تولید فوم نرم پلی یورتان مبلمان : 10 میلیارد تومان
۱۳ – تولیدقطعات پلی یورتان PU :
4 میلیارد تومان
14 – ورق های پلیمری : 3 میلیارد تومان
۱۵ – تولید شیر آلات پلاستیکی ” 1 میلیارد و 500 میلیون تومان
۱۶ – تولید فیلم پلی اتیلن : 14 میلیارد تومان
۱۷ – تولید کیسه سه لایه و فیلم شرینک : 40 میلیارد تومان
۱۸ – تولید تجهیزات پزشکی یک بار مصرف پایه پلیمری : 10 میلیارد تومان
۱۹ – تولید ورق آلومینیوم کامپوزیتی : 16 میلیارد تومان
گروه ” ب ” :
۱ – تولید ورق پلی پروپیلن : 2 میلیارد و 350 میلیون تومان
۲ – انواع نخ های پلیمری : 24 میلیارد تومان
۳ – تولید ورق های پلیمری از جنس PC :
6 میلیارد و 650 میلیون تومان
4 – بازیافت CD :
1 میلیارد و 350 میلیون تومان
5 – احداث واحد بازیافت فوم EPS :
3 میلیارد تومان
6 – تولید بدنه کامپوزیت قطار : 485 میلیارد تومان
۷ – قطعات کامپوزیت بوژی و ملحقات واگن : 18 میلیارد تومان
۸ – تولید پروفیل UPVC :
13 میلیارد تومان
9 – تولید تجهیزات حمل و نقل ریلی : 8 میلیارد و 500 میلیون تومان
۱۰ – تزئینات ساختمانی از جنس EPS :
ا میلیارد و 500 میلیون تومان
11 – تولید تسمه خودرو : 12 میلیارد و 500 میلیون تومان
۱۲ – تولید تسمه نقاله : 11 میلیارد تومان
۱۳ – واحد تولید تشک های ورزشی : 9 میلیارد و 250 میلیون تومان
۱۴ – توپهای ورزشی : 3 میلیارد تومان
۱۵ – تولید چمدان پلاستیکی : 6 و نیم میلیارد تومان
۱۶ – پودر تونر چاپ : 43 میلیارد تومان
۱۷ – تولید چسب وینول : 1 میلیارد و 110 میلیون تومان
۱۸ – تولید چسب PVC :
2و نیم میلیارد تومان
19 – تولید چمن مصنوعی : 13 میلیارد تومان
۲۰ – تولید سیم و کابل مسی با روکش پلاستیکی از جنس PVC :
22 میلیارد تومان
21 – تولید زونکن و لوازم اداری : ا میلیارد و 800 میلیون تومان
۲۲ – تولید خودکار و نوشت افزار : 2 میلیارد و 200 میلیون تومان
۲۳ – تولید زیره کفش : 3 و نیم میلیارد تومان
۲۴ – تولید ژئوتکستال : 8 میلیارد و 600 میلیون تومان
۲۵ – تولید سینک ظرفشویی کامپوزیتی : 5 میلیارد و 700 میلیون تومان
۲۶ – تولید دیوارهای ICF :
8 و نیم میلیارد تومان
27 – تولید شیلنگ صنعتی و آتش نشانی : 5 میلیارد تومان
۲۸ – تولید شینگل های سقفی پلیمری : 2 میلیارد تومان
۲۹ – تولید طناب های پلیمری : 8 میلیارد تومان
۳۰ – عینک ایمنی و شنا : ا و نیم میلیارد تومان
۳۱ – قالب ریخته گری از جنس EPS در روش لاست فوم : 2 میلیارد و 150 میلیون تومان
۳۲ – تولید عایق های الاستومری لوله و مخازن : 6 میلیارد تومان
۳۳ – تولید کفپوش پلی یورتان : 5 میلیارد تومان
۳۴ – تولید کلاه ایمنی و کلاه کاسکت : 1 میلیارد و 400 میلیون تومان
۳۵ – “لاستیک برف پاک کن” : 6 و نیم میلیارد تومان
۳۶ – تولید لاستیک چاپ : 3 میلیارد و 200 میلیون تومان
۳۷ – تولید درزگیر در و پنجره : 2 میلیارد تومان
۳۸ – تولید مسواک : 11 میلیارد تومان
۳۹ – تولید انواع نخ بخیه پلیمری : 4 میلیارد تومان
۴۰ – تولید سیستم نمای ساختمان ETICS :
4 میلیارد تومان
41 – آستری بدنه خودرو : 2 میلیارد و 300 میلیون تومان
۴۲ – تولید “ عایق پشت بام از جنس “ EPDM :
8و نیم میلیارد تومان
43 – تولید قایق تفریحی چند سازه : 1 و نیم میلیارد تومان
۴۴ – تولید کارت اعتباری : 1 و نیم میلیارد تومان
جناب آقای زارع .سلام علیکم .موفق باشید
سلام
احتراما شورای اسلامی تر برلابیشه از سایت داریون نما به خاطر درج و پیگیری مشائل منطقه داریون و همچنین آقای جلیل زاع بابت برجسته کردن و عنوان کردن فرصت های شغلی موجود تشکر و قدردانی می کند و آمادگی خود را جهت هرگونه مساعدت در این زمینه ها اعلام میدارد. و به شورای شهر داریون پیشنهاد می دهد همانطور که دوستان فرمودند یک دست صدا ندارد, جلسات هم اندیشی با حضور شوراهای منطقه برگزار کند تا پیگیری و مرتفع کردن این مسائل تسهیل گردد. همچنین این شورا از اعضای شورای بخش مرکزی که یک نماینده از منطقه هم در آن حضور دارد تقاضا دارد توجهات و پیگیری های بیشتری را مبذول دارند.
سلام بر اعضای محترم شورای اسلامی تربر لابیشه…
از حمایت شما عزیزان، کمال تشکر را داریم. در حقیقت هر گلی بزنید سر خودتان زده اید و این شما نمایندگان مردم هستید که باید تا حصول نتیجه ی رضایت بخش،دست از تلاش و پی گیری مستمر برندارید.
ما این اقدام خداپسندانه ی شما را به فال نیک می گیریم و امیدواریم هر چه سریع تر شوراهای سایر شهر و روستاهای منطقه ی داریون هم حمایت خود را از مردم همیشه در صحنه اعلام کنند. این حداقل کاری است که می توانند بکنند.
مسئولین بومی و غیر بومی سایر ارگان ها و نهادها و سازمان ها نیز باید قفل سکوت را بشکنند و با مردم و برای مردم وارد میدان شوند.
بار دیگر از شما نمایندگان راستین مردم تشکر می کنیم و یاد آور می شویم که ما موظف به انجام تکلیف هستیم. نتیجه را قرار است در پرتو تلاش و جدیت ما، کسی که هست و نیست ما در ید قدرت اوست رقم بزند.
هر چه او بخواهد. راضییم به رضایش…
سلام استاد زارع
اولا یه گله کوچولو: شما مگه قول ندادید که اگه داریون اومدید به ما خبر بدید؟ حالا اگه قابل نمیدونستین در خدمدتون باشیم حداقل جهت عرض ادب خدمت میرسیدیم
دوما خدا خیرتان بدهد. به نظر من همه این فرصت های شغلی اجرایی و قابل پیاده شدن است اما مهم همان منبع مالی است که حلال مشکلات است
سوما, آقای زارع از “ماست که بر ماست”. در همین منطقه داریون هستند افرادی که تمکن و اسنطاعت مالی خوبی دارند و میتواند در همین منطقه سرمایه گذاری کرده و با احداث کارخانجات کوچک و بزرگ تولیدی زمینه اشتغال و شکوفایی اقتصاد منطقه را فراهم کنند اما… افسوس که این افراد فقط فکر ثروت اندوزی خود هستند نه به فکر دیگران و سرمایه خود را در برج های تجاری عمدتا مصرفی سرمایه گذاری می کنند. متاسفانه این معضل مختص داریون نیست شهر شیراز هم با این مشکل مواجه است. شما چنتا کارخانه تولیدی میتونید تو شیراز نام ببرید؟! مقایسه کنید با اصفهان, اراک, اهواز, مشهد و … باید از این فرهنگ مصرف گرایی به سمت تولید و اشتغال زایی حرکت کرد..اما
** البته انچه به جایی نرسد فریاد است**
سلام تربری عزیز…
موافقی کمی شوخی کنیم ؟ مدتیه سایت خیلی جدی شده !
اولا که اگر دیر آمدم مجروح بودم و اسیر قبض و بند روح… میخوام آسمون ریسمون کنم و توجیه پشت توجیه تا نیومدن خودم به روستای سرسبز و دیدنی شما را راست و ریست کنم ولی نمی شود که نمی شود. راهی نیست باید عذر تقصیر را پذیرفت و صادقانه اعتراف کرد به تنبلی و خلف وعده. عذرخواهی را برای همین طور مواقع گذاشته اند عزیز دل برادر. پس ببخش عزیز !
ولی خب حالا که رسما مراسم عذرخواهی انجام شد که دیگه میتونم کمی توجیه هم چاشنیش کنم ؟ میتونم ؟ ممنون.
عزیز دل برادر… آقای غلامرضا برزگر عزیز شاهده که من روز جمعه ای رو که برای گشت و گذار در نظر گرفته بودم به خاطر کاری که فکر کردیم مهم تره، به تعویق انداختم وباز حسین کریمی و همه ی برزگرها شاهدند که فوریتی پیش آمد و مجبور شدم برگردم غریب آباد پایتخت. خب ببخش دیگه ! اگه عمری باقی ماند حتما جبران می کنم. نمی ذارم به این سادگی قسر در بری. باید جور گردش و تفریح ما تو روستاتون و حتا کل منطقه رو بکشی.
و اما دوما، یه کمی جدیه ! باشه برای دیدگاه بعد…. پس تا همون بعد….
سلام مجدد تربری جان…
و اما دوما :
در مورد منابع مالی که در جواب ” سوال از آقای زارع ” گفتم: قراره 70 درصد هزینه ی طرح رو وام و تسهیلات بانکی بدن. سی درصدش هم صاحبان سرمایه. باید طوری مدیریت بشه که این صاحبان سرمایه به صاحبان فکر و اندیشه اعتماد کنن و خیالشون از جانب مسئولین هم راحت باشه که خلف وعده نمی کنن و تسهیلات و حمایت هاشونو به مرحله ی اجرا میذارن.
و اما یه مژده ( فعلا فقط در حد مژده ) : تا حالا گروهی سرمایه دار داریونی الاصل غیر ساکن اعلام آمادگی چند میلیارد تومانی کردن که باید حسابی دو دو تا چهار تا بشه.
این که سرمایه دارها برای انجام طرح های مختلف پیش قدم بشن و بخوان در انجام طرحی مشارکت کنن خیلی خوبه و ما هم استقبال می کنیم.
ولی ما در کنار اون، باید به فکر تاسیس یه شرکت تعاونی قوی با حضور حد اکثری مردم منطقه هم باشیم. شرکتی که صاحبان اون خود مردم باشن. هم سرمایه دارهای درشت و هم سرمایه دارهای ریز. و این شدنیه. فقط یه کم همت میخواد و باید اول از همه خودمون، خودمون رو باور کنیم.
فعلا ما منتظریم ببینیم مسئولین عزیزی که قراره از طرفشون حمایت بشیم چه پاسخی به اعلام آمادگی ما میدن و مسئولین منطقه هم چه طور میخوان حمایتشون رو شامل حال مردم کنن تا بعد…. افتاد ؟
سوما هم باشه برای بازم دیدگاهی دیگر… قبول ؟ قربون تو تربری مهربون برم من !
کی به کیه ؟ بازم سلام تربری جان…
عزیز دل برادر ! قربون شکل ماهت برم من ! قرار نیست سرمایه دارهای عزیز که قرون قرون سرمایه شونو با خون دل و کلی تلاش و زحمت به دست اوردن بی گدار به آب بزنن !
باید از جانب صاحبان فکر و اندیشه و مسئولین امر مطمئن بشن. باید بدونن رو چی دارن سرمایه گذاری می کنن و با طناب چه کسانی تو چاه می رن . باید خیالشون از برگشت سرمایه شون راحت باشه. که اگه من و شما هم جای اونا باشیم فکر نکنم همین طور بی حساب و کتاب بگیم بفرمایید این پول، هر کاریش دلتون خواست بکنید !
من فکر می کنم اگه ما حساب شده عمل کنیم و با برنامه ریزی پیش بریم و کار خب مدیریت بشه و حمایت های قوی هم پشت سرمون باشه چه دلیلی داره که سرمایه دارهای ریز و درشت جلو نیان ؟
ما اول برادریمون رو ثابت کنیم؛ سرمایه دارها هم دیر یا زود سر و کله شون پیدا میشه. اونا از خداشونه جایی سرمایه گذاری کنن که هم رشد و پیشرفت منطقه شون رو به دنبال داشته باشه و هم سود خوبی ببرن.
حالا فکر می کنی چه طوری هاست ؟ شوخی به کنار، جدی جدی میخوام بدونم !
با سلام و عرض خسته نباشید به استاد جلیل زلرع عزیز
حقیر نیز به نوبه خود از این رخداد(احداث شهرک صنعتی ) که البته هنوز محقر نشده و همگی امیدواریم این اتفاق بیفتد و منطقه به جایگاه واقعی خودش برسد حمایت می کنم و در صورت لزوم به واسطه چند کلاسی که درس خوانده ام و بی مرتبط با طرح های استاد نیست هرچند تجربه ای در این زمینه بجز یک ماهی که برای کاراموزی در یکی از شرکت های پتروشیمی واقع در عسلویه که پلی اتیلن سنگین تولید می کرد را ندارم ولی با این وجود و در صورت نیاز و صلاحدید صاحبان امر دربست در خدمتیم
خدایا می دونم چقدر به حرف این جوونا گوش می دی و از ارزوهایی که در دل دارن به راحتی نمیگذری،یه کاری کن که این منطقه و مردمانش به جایگاه واقعیشون که در خور شان و منزلتشون هست برسن
با تشکر
سلام احمد جان…
خوش اومدید. مسلما اگه طرحی در منطقه ی داریون سر بگیره، بیش تر از هر کسی به جوانان تحصیل کرده و با تجربه ای مثل شما نیاز دارد. هر طرحی تحصیلات و تجارب خاصی را نیاز دارد و خوشبختانه منطقه ی ما در همه ی زمینه ها در کنار افراد با تجربه، جوانان با سواد و خوش فکر و خلاق هم دارد.
خودتان بهتر می دانید که قسمت اعظم دانش فنی امور را می توان در حین کار و آموزش های ضمن خدمت، تجربه کرد. حتا از جوانانی هم که به ظاهر تجربه و دانش زیادی هم در برخی از زمینه ها ندارند، می توان با آموزش لازم استفاده کرد.
اگر ما کارخانجات صنعتی خاصی در منطقه داشته باشیم می توانیم نیاز علمی و فنی آینده ی آن را با هدایت جوانانمان به سمت و سوی رشته ها و گرایش های خاص بر طرف کنیم.
و اما تحصیل و تجربه ی شما در مجموعه ی پتروشیمی و آشنایی با تولید پلی اتیلن سنگین، در خیلی از طرح های نام برده شده قابل استفاده است.
برای مثال، شما کم و بیش می توانید در طرح تولید فیلم پلی اتیلن که مواد اولیه آن پلی اتیلن گرید 020 است کمک کنی. این مواد اولیه در حال حاضر در برخی از مجموعه های پتروشیمی کشور مثل پتروشیمی بند امام و لاله تولید می شود.
هم چنین در تولید تجهیزات پزشکی یک بار مصرف پایه پلیمری نیز از مواد اولیه ای مثل پلی اتیلن و پلی پروپیلن و پی وی سی البته همراه با سایر کمک فرایندها و پایدار کننده ها استفاده می شود و …… بگذریم. طولانی شد.
فقط خواستم بگویم که ما در منطقه امان هم افراد با تجربه ی زیاد و هم جوانان با سواد و آماده برای تجربه کردن در زمینه های مختلف کم نداریم. فقط باید خودمان و منطقه امان را باور کنیم و آستین بالا بزنیم. اگر با یک اقدام شجاعانه برخیزیم قطعا خدایی که خرمشهرها را آزاد کرد، رهایمان نمی کند و نصرت و پیروزی از آن ما خواهد بود.
باز هم هر چه او بخواهد…
سلام بر صاحبان فکر و اندیشه و هم چنین صاحبان سرمایه…
ما آماده ایم سخنان شما عزیزان را بشنویم…
سلام
آقای زارع شما بزگوار و عزیزید اصلا نیازی به عذر خواهی نبود.. ما را شرمنده کردین با این کارتون.
اما آقای زارع من یه سوال دارم من از بچه گی البته هنوزم زیاد بزرگ نیستم! همیشه تو این فکر بودم که با تشکیل یه شرکت تعاونی و جمع کردن سرمایه های کوچک یه کسب و کار تولیدی راه بندازیم و چن نفر مشغول به کار بشن باور کنید این یکی از ارزوهای قلبی منه و هر وقتی هم که اونقدر کله گنده شدم که پولم از پارو بالا رفت! حتما حتما حتما این کارو انجام میدم( البته به قول سخن شما اگه خدا بخواد)
اما تشکیل شرکت تعاونی من همین الان اعلام آمادگی میکنم هم از طرف خودم هم از طرف حالا هرچند اندک اما اهالی تربر اما یکی باید شروع کننده باشه یکی که بیوفته دنبال کار و کسی باشه که مردم بهش اعتماد داشته باشن به خدا دور از انتظار نیست فقط کافیه بخواییم.
آقای زارع عزیز اگه شما بتونین زحمت تشکیل هیئت مدیره و مابقی تشکیلات اداری و شروع کار را تقبل کنید شاید امیدهها زنده بشن
سلام تربری جان…
در منطقه ی داریون، افراد لایق که بتوانند از پس این کار بر آیند زیاد است…
سلام تربری جان…
من داریون و شیراز هستم و در خدمت شما. شماره تلفن مرا از مدیر سایت بگیرید و یا با کافی نت پارسا / برزگر تماس بگیرید. بلکه اگر عمری باقی باشد بتوانم به قولم عمل کنم و کلی زحمتتان بدهم برای منطقه ی داریون گردی. هر چند غرض بیش تر دیدار شماست که آرزوی قلبی من است.
پاتوق من در داریون، همین کافی نت پارساست. خوشحال می شوم عزیزان دیگر کاربر را هم در این جا زیارت کنم که خودش سعادتی است که نصیب من می شود. هر چه خدا بخواهد…
پویا و پایا باشید عزیز دل برادر…
سلام خدمت تمام دوستان
نمیخوام ساز مخالف باشم ولی باید چند نکته رو در نظر داشته باشید
ایجاد شهرک صنعتی در منطقه داریون بنا به موقعیت جغرافیایی و وجود نیرو کار جوان و سالم بهترین کار ممکن میباشد . ولی اگر بخواید بنشنید که منابع از طرف مسئولین تخصیص داده شود فکر کنم امیری کامل بعید باشد ولی در صورتی که با طرحهای صنعتی در غالبهای کوچکتر ولی با سرمایهای بومی شروع به کار شود بعد از اینکه چند کارگاه شروع به فعالیت کرد خود بخود شاهد حمایت مسئولین و حرکت سرمایه های بومی و غیر بومی به شهر و منطقه خواهیم بود .
یکی از راهکارها ممکنه ایجاد تعاونی بصورت تفکیک جنستی می باشد یعنی شرکت تعاونی زنان و مردان هرکدام با اعضای خود و کارگاهی خود بصورت موازی و مکمل میتواند شروع یه فعالیت کنند .
شرکت تعاونی ابتدا همت مردم را میخواهد و بعد حمایت مسولین از قدیم گفته شده از تو حرکت از خدا برکت
سلام ” غریبه در شهر خود ” عزیز …
بنال بلبل اگر با منت سر یاری است
که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاری است !
شما ساز مخالف نمی زنید، بلکه نکات مهم و ارزنده ای را متذکر می شوید . و این نشان از احساس مسئولیت و نوع دوستی شما دارد و قابل تقدیر است.
اما : ایجاد شهرک صنعتی یک بحث است و راه اندازی کارخانه و کارگاه و اجرای طرح های صنعتی در قالب شرکت های خصوصی و یا تعاونی، بحث دیگری است. و این دو، لازم و ملزوم یک دیگرند.
پیاده نمودن طرح های ملی کوچک و بزرگ توسط مردم منطقه ، نیاز به بستر سازی مناسب و مقدماتی دارد از قبیل ساخت شهرک صنعتی و در نظر گرفتن تسهیلات لازم و حمایت های ویژه مسئولین امر.
وقتی این مهم انجام شود، بستر مناسب برای سرمایه گذاری مردمی و همفکری صاحبان فکر و اندیشه نیز فراهم می گردد.
عزیز دل برادر ! ” تا که از جانب معشوق نباشد کششی، کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد ”
یک روی سکه این است که عاشقی باید باشد تا معشوق برایش عشوه گری و طنازی کند : خودتان بهتر می دانید که کم نیستند عاشقان سینه چاک اعم از صاحبان فکر و اندیشه و سرمایه که دلشان در سینه برای زادگاهشان و مردمش می تپد و آماده اند تا با یک اشاره به سر بدوند !
اما روی دیگر سکه، همان عشوه گری معشوق است: مسئولین عزیزتر از عزیز، باید عشوه گری بیاموزند تا کوشش این عاشقان سینه چاک به جایی برسد یا نه !؟ ایجاد بسترهای مناسبی هم چون ساخت شهرک صنعتی و در نظر گرفتن تسهیلات و حمایت های ویژه، همان عشوه گری است که مسئولین باید فوت کوزه گریش را بدانند که اگر راه و رسمش را بلد نباشند، دیگر مسئولیت معنا و مفهومی ندارد ! در این صورت ما فقط دل خوش کرده ایم به داشتن آقا بالا سرهایی که وقتی سر و کله اشان پیدا می شود باید جورشان را بکشیم و از جیب همیشه خالیمان فقط برای پرداخت عوارض و چه و چه خرج کنیم. که می شود حکایت ” آه نداریم که با ناله سودا کنیم ” عزیز !
تمام حرف ما این است :
از مسئولین عزیز ” یک اشاره ” و از ما ” به سر دویدن ” !
نمی دانم با این همه حرافی و صغری کبری چیدن توانستم منظورم را بیان کنم یانه ؟ افتاد ؟
بار دیگر از شما و سایر کاربرانی که به عشق زادگاهشان دیدگاه های سازنده اشان را از ما دریغ نمی کنند، ممنون و سپاسگزاریم.
شوخی شوخی، خیلی جدی شد نه !؟ نگفتمت مرو آن جا که آشنات منم !؟ پس این همه قریبه گی نکن که خیلی مخلصیم عزیز دل برادر !
پویا و پایا باشید…
سلام برادر زارع عزیز
من موافق نظر شما هستم ولی با روشی متفاوت اگر بخواهید از ابتدا بفکر این باشید که اول شهرک صنعتی تاسیس شود و بعد برای منطقه به فکر راه اندازی کارگاه و کارخانه باشید . این امر به دراز کشیده شده و شاید جوانان دیگر رمق کار که هیچ باز نشته هم شده باشند
حرف بر سر فوریت داشتن اشتغال در منطقه است . پس باید بر اساس اولویت گام برداریم. جوانان امروز به کار و دارمد نیاز دازند جوان امروز 10 سال دیگر خدا میداند به کجا رسیده باشد . من نمیگویم شتابزده عمل کنید ولی با درایت و تدبیر باید کار را مردمی و بومی کرد . بنظر من از مسئولین کاری در این ضمینه بر نمی اید چون با این ضمینه تخصصی کاملا بیگانه هستند. و فقط از انها بخواهید چوب لای چرخ دیگر فعالان که میخواهند برای منطقه گامی بردارند نکنند.
اگر مسولان منطقه ادعای دارند که در این ضمینه تخصصی دارند طرحهای خود را ارایه دهند تا مرد بتوانند در انها سرمایه گذاری کنند و به مرحله اجرا در اورند
موفق باشید
سلام مجدد ” غریبه در شهر خود ” عزیز…
ما کاربران داریون نما، بهتر از هر کسی حرف هم را می فهمیم و دغدغه هایمان مشترک است. پس باید با هم و برای مردم زادگاهمان هم صدا شویم که شده ایم.
و اما عزیز دل برادر : حرفتان را قبول دارم. ما نه باید از طرح های کوتاه مدت و زود بازده که شما می گویید غافل شویم و نه از طرح های دراز مدت که رشد و شکوفایی قطعی و مداوم و مستمر منطقه امان در گرو آن است.
اما متاسفانه هر دو، کم رنگ تر از کم رنگ است؛ هر چند این به منزله ی آن نیست که ما دست از تلاش و پی گیری هایمان بر می داریم.
پس همه با هم، یک بار دیگر با شما که نه تنها در شهر خود غریبه نیستی که از هر آشنایی هم آشناتری ، هم صدا می شویم و از هر کسی که می تواند هر گونه قدمی بر دارد، اعم از ارائه فکر و اندیشه و یا سرمایه گذاری مادی، مصرانه می خواهیم که اعلام آمادگی کند تا همراه و هم صدا و یارش شویم. ما برای هر قدمی، چه کوچک و چه بزرگ، راه کار های عملی داریم و همان طور که مدام در حال پی گیری هستیم باز هم خواهیم بود.
فقط خواهشی که از عزیزان زادگاهم دارم این است که نا امید و خسته و ساکت نباشند و سخت تلاش کنند که ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم.
هم چنان پویا و پایا باشید عزیز…
سلام. برادر زارع عزیز تر ازجان….
آیا تا کنون درخصوص ایجاد اشتغال ، بچه های داریون نما هم با مسولین جلساتی داشته اند؟اگر داشته اند نتیجه چه بوده؟
سلام ” غریبه در شهر خود ” عزیز…
بله. من شخصا با امام جمعه و شهردار محترم داریون و مسئول دفتر دکتر قادری در شیراز، جلساتی داشته ام و قرار است در تهران هم با دکتر جلسه داشته باشم. به نتیجه ی چشم گیری که رسید حتما گزارش می کنم.
فعلا همین قدر بگویم که از طرح ها ی ما به خوبی استقبال شده است و قول همکاری داده شده است. من یک نسخه ی دویست صفحه ای از طرح ها را هم خدمت امام جمعه ی محترم منطقه ی داریون ارائه کرده ام. در جلسه ی من با امام جمعه، مسئولین منابع طبیعی هم به صورت کاملا اتفاقی حضور پیدا کردند و از این طرح ها احساس رضایت کردند.
قرار شده است با مسئولین شهرک های صنعتی هم نشست هایی داشته باشیم. ضمنا با چند نفر از متخصصین و صاحبان فکر و اندیشه که از جمله داریونی های غیر ساکن هستند تماس داشته ام و به زودی با آن ها ملاقات و گفت و گوی حضوری خواهم داشت.
با گروهی از سرمایه داران داریونی غیر ساکن نیز مذاکره داشته ام. تا این لحظه قول سرمایه گذاری سه چهار میلیارد تومانی را داده اند. البته اگر مسئولین به وعده هایشان عمل کنند و بتوانیم از تسهیلات و وام های بانکی هم استفاده کنیم، فعلا می شود روی سرمایه ای ده میلیارد تومانی حساب باز کرد. فعلا این ها همه در حد حرف است و تا عمل فاصله ی زیادی داریم ولی دور از انتظار هم نیست. باید از ما حرکت باشد که خداوند قادر متعال برکتش را شامل حالمان کند.
هر چه خدا بخواهد…
به تلافی روز هایی که کامنت نگذاشتم
گوش شنوا گوش های شنوا
میان این روز ابری من تو را صدا زدم
من تو را میان جهان صدا خواهم کرد و
چشم به راه صدایت خواهم ماند و
در این دره تنهایی تو آب روان باش و
زمزمه کن … من خواهم شنید !
سهراب سپهری
سلام سروش جان…
خوش اومدید عزیز دل برادر. درست متوجه شدم ؟ این یعنی اینکه امتحاناتت تموم شد ؟ مسافرت چی ؟ اصلا چه خبر، از کجا ؟
ساده بیا دست منو بگیرو ساده نگیراین همه سادگی رو ساده بگیر اگه هنوز میتونی پای همه سادگیات بمونی
سلام استاد
بله درسته امتحانات تمام شد به سلامتی ، نتیجه هم خوب بود .
مسافرت رو موکول کردیم به آخر شهریور ماه تا بهتر بتونم مسابقات جام جهانی رو برای خودم تحلیل کنم !
و شروع کلاس های سال اینده از اول تیر هست.
سلام مجدد سروش جان…
ممنون از توضیحتون. برات آرزوی موفقیت می کنم.
کارت درسته. آفرین به این همه تلاش و همت و پشتکار. همین شیوه رو ادامه بده. درس و مشق رو میگم. سال تحصیلی آینده، سال سرنوشتته. اگه خدا بخواد داریون نما همیشه هست ولی فرصت تحصیل به وقتش طلاییه. از وقتش که بگذره، نقره ای و برنزی و خدای ناکرده مسی میشه.
خودت که بهتر میدونی ” فرصت ها مثل ابرهای درگذرند. ” به موقع نبارند، جز خشکسالی نتیجه ای ندارند.
خوشحالم که قدر طلای وقت رو میدونی و با نقره و … عوضش نمی کنی. نه این که نقره و حتی برنز هم بد باشه. وقتی شما میتونی طلا رو نصیب خودت بکنی، به کم تر از اون رضایت بدی میشه حکایت ” ظلمت نفسی ” و دیگه خودت از من بهتر میدونی که….
اینا نصیحت نیست که نه تو نیاز به نصیحت داری نه من تو جایگاه ناصح هستم. تجاربی است که عمری به خاطرش گذشته. و چون خیلی دوستت دارم و میدونم پر انگیزه ای و مصداق ” العاقل فی الاشاره ” هم هستی، باهات این طوری خوش و بش می کنم.
پویایی و پایایی رو اون طور که استحقاقش رو داری و تلاش می کنی برات آرزو میکنم و نتیجه رو هم به اونی میسپاریم که خرمشهر ها رو آزاد کرد.
خوشحالم که حضور منطقی و حساب شده ات را در داریون نما می بینم. اونم حضوری هدفمند و با ارزش. حالا هم بسه دیگه، میخوام از منبر بیام پایین…
کاش با آقای زارع همصدا می شدیم و فریاد میزدیم که آنچه البته بجایی نرسد فریاد است انگار مسئولین ککشان هم نمیگزد و بی خیال قول و قرارهایشان شده اند که اینچنین در لاک سکوت فرو رفته اند و انگار نه انگار که نامه ای برایشان نوشته ایم. باز گلی به گوشه جمال ناصر شرفی که لااقل جواب نامه هایمان را میداد !!!!!!!
آقای زارع بیخیال بابا ! اینقدر برای مردم به آب و آتیش نزن. مثل خیلیهای دیگه دست بذار رو کلاه خودت تا باد نبره. نه مسئولین غیر داریونی جوابمان را میدهند نه شورای داریون و شوراهای روستاهای منطقه داریون. فکر کنم شورای تربر لابیشه به نمایندگی از همه شوراها دیدگاه گذاشته باشد. ماشالا به غیرت شورای لابیشه.شهردار هم که رفته گل بچینه و معلوم نیست کی میاد سری به سایت بزنه ببینه ما چی میگیم. صاحبان فکر و اندیشه ای هم که شما ازشون دم میزنید مثل سرمایه دارامون تا منفعت شخصی خودشون در میون نباشه پا پیش نمیذارن. کاش مثل قدیم کدخدا و خانه انصاف داشتیم دلسوزتر از شورا و بقیه مسئولین بودند.آقای زارع من هم با شما موافقم اینطوریهاست !!!!!
سلام. فریاد زدن خوب است ولی کافی نیست و تا وقتی پشت این فریادها برنامه ای منسجم وطرحی عملی با مشارکت خود مردم نباشد هم چنان به جایی نمیرسد که نمیرسد.
ولی ما همان فریاد زدن را هم بلد نیستیم. انصافا چند نفر از ما در حمایت از همین نامه فریاد زدیم ؟ وقتی این نامه منتشر شد فکر می کردم پربازدیدترین میشود و مثل سیل از هر طرف کامنت سرازیر میشود ولی مثل اینکه من خیلی خوشبین هستم !
و اما یک سوال از آقای زارع: در سفر اخیرتان به شیراز و داریون چه جلساتی برگرزار شد و چه اقداماتی صورت گرفت ؟ اگر ممکن است جواب بدهید.فکر می کنم این سوال همه کاربران و بازدیدکنندگان داریون نما باشد.
سلام بر شما و ممنون از حضورتان.
به زودی گزارشی در این زمینه منتشر می شود.
نمیدانم چرا با دیدن این پست بی اختیار به یاد شعر زمستان اخوان ثالث می افتم. شما هم این شعر را بخوانید شاید با من هم عقیده شدید:
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کسی یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است … آی …
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگذارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا ! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است
سلامت را نخواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است.