دل نوشته ها

زیاد خوب نباش…

زیاد خوب نباش…

زیاد دم دست هم نباش…

زیاد که خوب باشی…

دل آدمها را می زنی.

delneveshteha

آدمهااین روزها…

عجیب به خوبی و به شیرینی آلرژی پیدا کرده اند.

زیاد که باشی…

زیادی می شوی…

4 دیدگاه

  1. سلام اقای …
    آفرین ……خیلی به دلم نشست حرف دل ما رو زدی

    اما……حیف…….حیف…. که دور فهمیدم که بعضی از ادمها به خوبی الرژی دارند…دلشونو زدیم…..

  2. حسین پناهی چه زیبا گفته روحش شاد
    وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد…!!
    نه جایی بخاطرم تعطیل میشود…!!
    نه در اخبار حرفی زده میشود…!!
    نه خیابانی بسته میشود…!!
    و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود…!!
    تنها موهای مادرم کمی سپیدتر میشود…!!
    و پدرم کمی شکسته تر…!!
    اقواممان چند روز آسوده از کار…!!
    دوستانم بعداز خاکسپاری موقع خوردن کباب آرام آرام خنده هايشان شروع میشود…!!
    راستی، عشق قدیمم رابگو…..!
    هه……………..!
    او هم با خنده هایش در آغوش دیگری،مرا از یاد می برد…!
    من فقط تنها گورکنی را خسته میکنم
    و مداحی که الکی از خوبی های نداشته ام می گوید واشک تمساح میریزد…
    ودراخر
    من میمانم و گورستان سرد وتاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند…
    زنده یاد “حسین پناهی”

  3. من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی

    عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

    دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم

    باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

    ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه

    ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی

  4. من نمی دانم
    و همین درد مرا سخت می آزارد
    که چرا انسان، این دانا
    این پیغمبر
    در تکاپوهایش:
    چیزی از معجزه آن سو تر
    ره نبرده ست به اعجاز محبت
    چه دلیلی دارد؟
    چه دلیلی دارد
    که هنوز
    مهربانی را نشناخته است؟
    و نمی داند در یک لبخند
    چه شگفتی هایی پنهان است!
    من بر آنم که در این دریا
    خوب بودن…به خدا
    سهل ترین کارست…
    و نمی دانم که چرا انسان
    تا این حد
    با خوبی بیگانه است
    و همین درد مرا سخت می آزارد !

    (فریدون مشیری)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا