ديدگاههمه

آیا دستی از آسمان می رسد؟!زرقان کجا و داریون کجا؟|جزیی نگر نباشیم…

 دانشگاه آزاد داریون از زمین، آب، برق، گاز، تلفن وجاده مخصوص منطقه داریون استفاده می کند، پس توقع زیادی نیست که بخواهیم پشتیبان و حامی ورزش منطقه داریون باشد.

مهندس حامد کرمدار|

به عنوان یک جوان داریونی مشتاق و دوست دار ورزش، پس از برگزاری دو جام فوتبال در منطقه داریون (جام یادواره شهدای گمنام و جام اخیر در روستای دودج) مواردی که به نظرم می رسد را در قالب پیشنهاد ارائه می کنم.

الف: عدم انسجام و اتحاد بین بزرگترها و پیشکسوتان منطقه داریون. پیشکسوتان روستاهای منطقه داریون و شهر داریون دیدگاه منطقه ای نداشته و هرکدام خیلی جزئی نگر فقط به محله و روستای خود می اندیشند. فراموش می کنند که هدف برگزاری این جام ها و امثالهم، پیشرفت منطقه داریون است و داریون با اتحاد تک تک روستاها و محله ها می تواند منطقه بزرگ داریون شود و پیشرفت کند. بنده تا به حال در مراسم های زیادی در سطح منطقه داریون حضور نداشته ام اما در تعداد اندکی که توفیق حضور داشته  ام واقعا اتحاد و انسجام محکمی بین پیشکوستان منطقه ندیده ام.

ب: اشتباه پیشکسوتان منطقه در مباحث مالی و پشتیبانی. گویی پیشکسوتان و مسئولان منطقه گمان می کنند که دستی از آسمان باید برسد و آن ها را در مباحث مالی کمک کند. درحالی که اینگونه نیست. ارگان های مختلفی وجود دارد که باید با پی گیری و ممارست فراوان آن ها را ترغیب و مجبور به حمایت از ورزش منطقه داریون کرد. به عنوان مثال دانشگاه آزاد داریون از زمین، آب، برق، گاز، تلفن وجاده مخصوص منطقه داریون استفاده می کند، پس توقع زیادی نیست که بخواهیم پشتیبان و حامی ورزش منطقه داریون باشد.

daneshgahdaryon

شهرداری داریون ردیف بودجه ای دارد جهت مسائل فرهنگی و چه کار فرهنگی بهتر از ورزش برای جوانان؟ اداره ورزش و جوانان شهرستان شیراز وظیفه رسیدگی به امور اوقات فراغت جوانان منطقه داریون را دارد. چرا ما اهالی منطقه نباید پیگیر حقوق خودمان باشیم؟ تا چه وقت می خواهیم به این افتخار کنیم که با دست خالی و بدون کمک گرفتن از کسی جام یا اردوی ورزشی-فرهنگی برگزار می کنیم؟ البته قصد جسارت و پایین آوردن ارزش زحمات پیشکسوتان را نداریم لیکن برگزاری این گونه برنامه ها به صورت مقطعی به هیچ عنوان باعث پیشرفت ورزش منطقه داریون نمی شود و فقط آرام بخش بسیار ضعیفی است. ما باید از ارگان های توانا جهت دریافت کمک مالی استفاده کنیم. هنر ما باید در گرفتن بودجه و درآمد زایی بیشتر باشد. باید کارهای ورزشی را استمرار ببخشیم تا بتوانیم در سطح فرامنطقه ای حرفی برای گفتن داشته باشیم.

ج: استقاده از امکانات موجود در منطقه داریون. به عنوان مثال یکی از وظایف اصلی بسیج انجام کارهای فرهنگی در منطقه است. چرا نباید از بسیج به عنوان یک نیروی مخلص و مردمی برای تامین انضباط و امنیت در جام ها و برنامه های ورزشی استفاده کرد؟
و دیگر موردی که می توان از آن به عنوان ضعف مسئولین ورزش منطقه نام برد، عدم داشتن برنامه ریزی برای برگزاری مسابقات منظم در منطقه است. استفاده از آیین نامه مسابقات ورزشی کشور می تواند باعث اعتماد سازی و فرهنگ سازی و آموزش در بین ورزشکاران شود.
هم اکنون به عنوان نمونه منطقه داریون از سه یا چهار زمین مناسب بهره مند است لیکن از برگزاری مسابقات منظم در منطقه خبری نیست. باید پذیرفت پیشرفت ورزش منطقه با حضور در مسابقات فرامنطقه ای حاصل خواهد شد و برای حضور موفق در مسابقات فرامنطقه ای نیاز به برگزاری مسابقات منظم در منطقه است.

با توجه به شواهد موجود به نظر می رسد، باید تفکراتمان را جهت پیشرفت اصلاح نماییم. نه تنها در بحث ورزش بلکه در کلیه امور. تا زمانی که با یکدیگر یکدل و متحد نباشیم پیشرفت نمی کنیم. فاصله شیراز تا داریون با فاصله شیراز تا زرقان خیلی تفاوت ندارد اما میزان پیشرفت زرقان با پیشرفت منطقه داریون غیر قابل مقایسه است. باید بیاموزیم جهت ترقی نیاز است دیدگاه خود را از محله محوری به منطقه محوری تغییر دهیم. باید تلاش کنیم امکانات را با همدلی و فشار به مسئولین به منطقه بیاوریم.

برگزاری یک جام هزینه زیادی ندارد اما ما حتی همین هزینه اندک را نیز نمی توانیم از ارگان ها طلب کنیم و افتخارمان این است که از هزینه شخصی این جام ها را برگزار می‌کنیم. این موضوع ازلحاظ تلاش و همت و علاقه خیلی خوب است ولی ازلحاظ مدیریتی خیلی هم خوب نیست. و این حرکات مانند باران بهار است که گاهی هست و گاهی نیست…

در پایان به نظر می رسد مشکلات ورزش منطقه ناشی از نداشتن درآمد مالی و پشتیبان قوی، عدم اشتیاق و تلاش به ارتباط با علم روز، عدم پیشرفت فرهنگ ورزشی، عدم برنامه‌ریزیبلندمدت برای ورزش منطقه، عدم ایجاد ساختار ورزش در منطقه و عدم همدلی بین پیشکسوتان منطقه است. با آرزوی موفقیتهای بیشتر برای اهالی به خصوص جوانان منطقه داریون.

6 دیدگاه

  1. سلام . توي داريون و اين منطقه هر كسي به فكر خودش و منافع خودش هست و هركسي هم خواست كاري انجام دهد و فكر مردم باشد به راحتي كنارش مي گزارند و اينجا هست كه مي گنند تيشه برخود.

  2. دل می‌رود ز دستم، صاحب دلان، خدا را !
    دردا که راز پنهان، خواهد شد آشکارا !

    کشتی شکستگانیم، ای باد شُرطه، برخیز !
    باشد که باز بینیم دیدار آشنا را !

    ای صاحب کرامت ! شکرانه سلامت روزی تفقدی کن، درویش بی‌نوا را

    در کوی نیک نامی، ما را گذر ندادند گر تو نمی‌پسندی، تغییر کن قضا را

    1. هرچقدر دشوار هرچقدر محال، ما می توانیم
      محکم کن ای برادر بر کمر شال، ما می توانیم
      اگرچه افق های اسطوره شدن بلند است و دور، ولی
      ما ز امید و ایمان داریم دو بال ما می توانیم
      بگذار هرکجا که می خواهند هدف را ثابت کنند
      می زنیم سرانجام تیر آخر را به خال ما می توانیم
      چنان شوق داریم برای رسیدن به قله های بلندِ شدن
      که هر سدی را خواهد شکست این شور و حال ما می توانیم
      دگر زمان آن رسیده که از عقاب های روزگار پیشی بگیریم
      زدند به نام من و تو ای برادر قرعه این فال ما می توانیم

      1. حامد جان سلام …

        به سایت خودتان خوش آمدید. آینده در دستان شما جوانان تلاشگر و کوشاست. باید خواست، تلاش کرد و آن گاه توکل.

        و من بر این باورم که این گونه خواستن، توانستنی را به بار خواهد نشست که رضای او و رفاه بنده ی او را به دنبال دارد.

        … خاطره ی عصر جمعه 9 فروردین سال 92 را هرگز فراموش نمی کنم. اگر عمری باقی باشد، خوشحال می شوم باز هم شما را زیارت کنم.

        باقی بقایتان …

  3. از
    حصار دغدغه های زمان
    می گریزم
    تا فرجام بودنم
    در گذری کوتاه
    با گشودن پنجره ای
    از شعر
    حسی از هوای تازه ی عشق
    گیرد
    و اندیشه ام از بستر خواستن
    توانستن را تجربه کند …

    ” علی مهیار “

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا