اخبارفرهنگ مردم داریونهمه

فرهنگ مردم داریون | قسمت پنجم: داریون، بازسازی دوباره به روایتی دیگر (1)

به کوشش: جلیل زارع

با متروکه و مخروبه شدن کامل داریون در گذشته های دور، روستای همجوار آن یعنی دودج هنوز پابرجا بوده است و مالک آن جا به نام میرزا حاجی بابا طبیب (2) تعدادی از برزگران خود را به کار کشت زمین های کشاورزی داریون می گمارد.

آن ها که مجبور بودند فاصله ی چهار، پنج کیلومتری خانه تا محل کار را هر روز طی کنند به مالک اعتراض می کنند و خواهان اسکان تعدادی از کشاورزان در این جا می شوند. او که فرد فاضلی بوده است می پذیرد و افراد را با قید قرعه انتخاب می کند و با خانواده هایشان به داریون می فرستد.

این افراد که به ” چهار اولاد ” مشهور می شوند جدّ بسیاری از فامیل های ساکن داریون هستند. آن ها عبارتند از: 1- محمد کریم که فامیل های دُریانی ها از اوست. 2- ملا حسین که جدّ گروهی از فامیل های حقیقت جو و خورشیدی است. 3- احمد که جدّ فامیل های خوش نژاد و گروهی از فامیل های بذرافکن به حساب می آید. 4- کریم که جدّ فامیل های شرفی و مددپور هاست.

محل ساخت و ساز داریون جدید به پیشنهاد خود میرزا حاج بابای طبیب – که شخصی با سواد و حاذق در طبابت بوده است – رو به روی تنگه ای انتخاب می شود که از جنوب به شمال امتداد می یابد و در معرض وزش بادهای خنک بهاری و در مسیر آب قنات هایی است که از کوه های جنوبی سرچشمه می گیرد. از طرفی برای امنیت بیش تر و نیز دسترسی راحت تر به زمین های مرغوب تر اندکی از کوه فاصله می گیرند تا چنان چه در معرض حمله قرار گیرند دید کافی و فرصت نسبی برای اطلاع دهی و کسب آمادگی داشته باشند.

فرد سواد دار چهار اولاد ملاحسین بوده است که به تبع وی فرزندانش به نام های ملاهادی و ملاحاجی و نوادگانش به نام های ملا کوچک علی و ملا محمد نیز با سواد بوده اند و به امر آموزش اطفال اشتغال داشته اند. وجود این افراد بی تردید در توسعه ی فرهنگی داریون موثر بوده است.

روحیه ی مهمان نوازی و غریب پرستی اهالی باعث شد کوچ روان بسیاری جذب داریون شوند و علاقه مند اسکان در آن باشند. این امر نیز به نوبه ی خود به توسعه ی اجتماعی داریون کمک نمود و باعث شد که از روستاهای هم جوار که به بیگانگان روی خوشی نشان نمی دادند جلو افتد و کم کم گسترده تر شود. به دنبال آن خانواده های گوناگون و افراد بعضا بلند نظر و با اراده مانند خانواده ی زنده یاد تیمور حقیقت جو ( 3 ) در این جا اقامت گزیدند و بانی خیر مراکز آموزشی و درمانی گردیدند. این امر خود توسعه ی هر چه بیش تر فرهنگی و اجتماعی داریون را فراهم آورد.

از دیگر طایفه هایی که با این گروه پیوند می خورند سیاوشی ها و گروهی دیگر از بذرافکن هاست ( مانند امید علی، عیدی محمد، علی محمد، رضاعلی و … ) که جدّ آن ها به نام کربلایی رضاعلی از دسته ی مهاجران رجاء آبادی است و به گونه ای عمو زادگان تیمور حقیقت جو به حساب می آیند.

از دیگر طایفه هایی که پس از چهار اولاد مقیم داریون شده اند فامیل های ” کشاورز ” و زیر گروه آنان ” جهاندیده ” هاست و پس از ایشان ” پیرزاده ها ” و ” زارع ” ها از روستای بردج (4) و ” روئین تن ” ها از فتوح آباد ( 5) به داریون مهاجرت نمودند و به همراه فامیل هایی مانند قلیچ خانی، نامجو و شاه علی و … که اصالتا عرب بودند ” خوش نشین ” های (6) داریون را تشکیل دادند.

از کوچ روان اقامت گزیده در داریون می توان از فامیل های محجوبی و شیروانی نام برد که از طایفه های مشهور عشایر بوده اند. علاوه بر ایشان فامیل های دیگری از عشایر مانند ظهرابی، محترم و نعمتی نیز که قبلا حدود 150 سال پیش در روستای دیندارلو (7) ساکن شده بودند به داریون آمدند و بر تنوع قومی آن افزودند.

این گستردگی قومی جدای از مزایای نسبی آن مانع از آن شد که اتحاد و همدلی لازم جهت رسیدن به اهداف کلی مانند بهره مندی از مزایای تقسیمات کشوری به دست آید و با وجود قدمت زیاد و زیر پوشش گرفتن روستاهای بسیار در گذشته مانند بند امیر، فیض آباد، رحمت آباد، فشنگون، منصور آباد، کم جان، کورکی، فتوح آباد، خیرآباد و ایزدخواست، حداکثر به دهستان ارتقا یافت. در صورتی که در همان زمان می توانست ” بخش ” مهمی باشد.

پا نوشت:
1- به نقل از آقای فتح الله حقیقت جو
2- اگر این نام درست باشد و فرد مورد نظر همان حاج بابای افشار، طبیب محمد شاه تا سال 1254 ه.ق باشد این بازسازی قدمت زیادی ندارد و به 200 سال پیش برمی گردد. اما با توجه به اظهارات نامبرده و ذکر نیاکان و نوادگان به نظر می رسد مساله به گونه ای دیگر باشد.
3- گفته می شود که آن ها اصالتا از رجاء آباد مرودشت بودند.
4- روستایی بین داریون و شیراز
5- روستایی در 10 کیلومتری شمال داریون
6- خوش نشین به افرادی اطلاق می شد که آب و زمین زراعتی نداشتند و غالبا از راه سوداگری، پیله وری، بقالی، کارگری و کارهایی از این دست روزگار می گذراندند.
7- روستایی در یک کیلومتری داریون که اکنون جزو این شهر است.

برگرفته از کتاب ” فرهنگ مردم داریون ” نگارش و پژوهش: جلال بذرافکن

ادامه دارد … ( قسمت بعد: زبان، نژاد و مذهب مردم داریون )

امتیاز کاربران: اولین نفری باشید که امتیاز می دهد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا