اخبارفرهنگ مردم داریونهمه

فرهنگ مردم داریون / قسمت پنجاه و چهارم: جانوران و درختان در باور عامه مردم داریون

دختران را جمع می کردند و از آنان می خواستند دور آن دست بزنند و شعر بخوانند. آن گاه روی درخت، گل می ریختند و معتقد بودند که تا فردای آن روز غنچه ها باز خواهند شد.

به کوشش: جلیل زارع

جانوران در باور عامه
اسب
اگر قُشه1 در پیشانی داشته باشد، آمد – نیامد دارد.
پرستو
قابل احترام است و نباید لانه ی او را خراب کرد. در اعتقادات عامه، گنجشکان دولوچه2 امام حسین (ع) را پاره کردند و پرستوها آن را دوختند. صدای آن ها برای مومنان یادآور سوره فیل بود و برخی معتقد بودند که آن ها اصلا همین سوره را می خوانند. بنابراین لانه ی آن ها را خراب نمی کردند.
جغد
جغد را که به آن بوف می گفتند بدیمن می دانستند و آن را از خود دور می کردند. صدایش نیز باعث ویرانی قلمداد می شد.
خروس
هر خانه ای باید خروسی برای اذان گفتن داشته باشد.
سگ
نجس است.
عقرب
سوراخ لانه ی او را می گرفتند و این شعررا می خواندند: «بَسُّم3، بَسُّم زبونت / هفتاد و دو رگونت4 / تا بند استخونت / قفل علی در کمرت / اسم علی در زبونت / هر جا هِسی بخواب تا صُب». آن گاه دور خود فوت می کردند تا از نیش عقرب در امان باشند.
کبوتر
آمد – نیامد دارد. یعنی ممکن است خوب باشد یا بد. بریدن سر کبوتر گناه دارد. ضمن آن که خوردن گوشت آن هم آمد – نیامد دارد.
کلاغ
قارقار کلاغ را نشانه خبر خوش می دانستند. گاهی نشانه ی آمدن مهمان است یا کسی از مهمان یاد می کند.
گربه
گربه را معمولا تا زمانی که نزاییده بود از خانه بیرون می کردند، اما با به دنیا آوردن توله هایش کاری به او نداشتند.
گنجشک
آب تنی کردن بِجِشک5 نشانه ی آمدن باران است.
مار
دیدن مار در خواب خوب است. مار خانگی را نباید کشت.6
مرغ
اذان گفتن مرغ بدیمن است و باید سر آن را برید و معتقد بودند سر صاحبش را بر باد خواهد داد. برخی معتقد بودند اگر مرغ در روزهای شنبه یا یکشنبه بانگ داد یعنی اذان گفت باید سرش را برید.
درختان در باور عامه
درخت سبز را نباید برید؛ گناه دارد.
درخت پیش رس (توت) آمد – نیامد دارد. ممکن است اتفاق خوشایند یا بدی به دنبال داشته باشد.
درخت گردو را نباید انسان جوان بکارد. کاشت آن باید به دست فرد کامل صورت گیرد و پیش از کاشت آن باید سکه ای در گودال آن انداخت.
برای ثمردهی درخت یا دفع برخی آفات، جگر سفیده7 گوسفندی را می پختند و بخار آن را به درخت یا بوته ی خیار سبزی که گل های آن می ریخت، می رساندند.
برای چشم نخوردن درخت، نمک و دعا به آن می بستند.
عروسی گرفتن برای گل، باعث باز شدن غنچه های آن می شود. از این رو در اوایل بهار با غنچه برآوردن درختان، چارقد لاکی8 روی درخت گل می انداختند و دختران را جمع می کردند و از آنان می خواستند دور آن دست بزنند و شعر بخوانند. آن گاه روی درخت، گل می ریختند و معتقد بودند که تا فردای آن روز غنچه ها باز خواهند شد.
• پانوشت
1- رستنگاه مو
2- دولوچه: ظرفی مخروطی شکل با ظرفیت تقریبی 15 لیتر، ساخته شده از پوست بز که با سه پایه چوبی روی زمین قرار می گرفت و آب را خنک نگه می داشت.
3- بستم
4- رگانت
5- گنجشک
6- در برخی خانه ها کنار اهل خانه زندگی می کرد؛ بدون آن که آزاری به او برسانند، روی کاه و کنار اسب ها می خوابید.
7- شُش
8- روسری سرخ رنگ
• برگرفته از کتاب “فرهنگ مردم داریون”، نگارش و پژوهش: جلال بذرافکن
• ادامه دارد … (قسمت بعد: هنرهای تجسمی مردم داریون)

امتیاز کاربران: اولین نفری باشید که امتیاز می دهد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا