فرهنگ مردم داریون/ قسمت هفتاد و نهم: ادامه اصطلاحات، الفاظ و سخنان روزمره در گفت و گوهای مردم داریون
به کوشش: جلیل زارع
حرف “ع”
عافیت باشه: جمله ای است که اگر کسی عطسه می کرد به او گفته می شد. ضمنا خطاب به مردی گفته می شد که تازه از حمام بیرون آمده باشد و او در جواب می گفت: “سلامت باشی”.
عوض برادری: عبارتی است که زنان هنگام تعریف یا تمجید از خوبی یا زیبایی مردی نامحرم بر زبان می آوردند.
عوض خواهری: عبارتی است که مردان هنگام تعریف و تمجید از خوبی یا زیبایی زنی نامحرم بر زبان می آوردند.
حرف “غ”
غیرت نشدن: از روی بی حالی حوصله ی انجام کاری نداشتن. با ساخت های مختلف فعل به کار می رود: “غیرتم نمی شه …، غیرتش نمی شه … “.
حرف “ف”
فرصت؟: هنگام رفتن کسی به جایی، گفتن “کجا می روی؟” را بد می دانستند. به گونه ای که از رفتن باز می ایستادند و ناراحت می شدند. باید گفته می شد: “فرصت؟”. یعنی فرصت انجام کار را داشته باشی و او در جواب می گفت: “سلامت باشی. می رم فلون جا”.
حرف “ک”
کاش: اصطلاحی است نه به معنای آرزوی واقعی بلکه برای پیشنهاد کاری است که گوینده به آن تمایل دارد.
کار یه رو: از تکیه کلام هایی است که برخی هنگام حرف زدن ورد زبانشان بوده است. به مفهوم کاری است که رواج دارد و معمول است.
کور بشم ایه دروغ گفته باشم: برای تاکید بر راستی گفتار خود.
حرف “م”
مثِ اجلِ مَلّقی: سریع و غیر منتظره
مثِ دُمب مار: نهایت تلخی.
مرگ: پاسخی است از سر خشم به جای بله. جواب آن: مرگت تو جونت.
معقول: اصطلاحی است که در صحبت کردن و در نبود یک امکان که پیش تر وجود داشته است به کار می رود. مثلا گفته می شود: معقول یه کاری داشتیم سرگرم می شدیم.
منظور دانستن: اصطلاحی است معادل “قابل دانستن” که امروزه در تعارفات به کار می رود. مثلا گفته می شد: “ایه منظورمون می دونین … “. یعنی اگر ما را قابل می دانید …
حرف “ن”
نزیک به رس شدن: 1- هنگام برداشت محصولی شدن. 2- به نزدیکی کسی یا چیزی رسیدن.
نشون داری کردن: خود را نمایان کردن.
حرف “و”
وَوا زدو1: از روی مهربانی و با نوعی تحسین خطاب به کودکی گفته می شود که کار شیرینی انجام داده باشد.
حرف “ه”
هاتون ماتونی: کار ساده. این اصطلاح با فعل منفی به کار می رود. مانند: “به ای هاتون ماتونی هام که تو می گی نیس”. یعنی چندان ساده و آسان هم که فکر می کنی نیست.
ها، نه نی؟: البته که هست. پس نیست؟
هَمی: از تکیه کلام هایی است که برای پیوستن جملات به کار می رود به مفهوم همچنین. نیز به معنای “هِی” برای تکرار. مثال: همی می گه نرو.
همی نه: در تایید سخن گوینده به کار می رود. به معنای همین است که می گویی.
حرف “ی”
یاد خودت: به شوخی و با صمیمیت بر زبان آورده می شد. در مفهوم بمیری و از تو یاد کنند. گاهی نیز جدی گفته می شد. به مفهوم این که کار تو نادرست است.
یَرَه: به مفهوم ای یار. ای دوست من. از تکیه کلام هایی است که در گفت و گوهای پسران و مردان به کار می رفت.
یکی اَ یکی می گه: اصطلاحی است که پیش از تمثیل به کار می رود.
یه هوُی بیش تر: کمی بیش تر (یا کم تر). از اصطلاحاتی است که برای بیان فاصله به کار می رود.
• پانوشت:
1- وبازده
• برگرفته از کتاب “فرهنگ مردم داریون”، نگارش و پژوهش: جلال بذرافکن
• ادامه دارد … ( قسمت بعد: اصطلاحات طعنه آمیز مردم داریون )