بوي بهشت
شهيد كوروش هوشمند
بر ماست كه با اعتراف به عجز خويش ، از رزمندگان عزيزى كه با شهادت طلبيهاو رشادتهايشان از ميهن اسلامى خود دفاع نموده ، و با خون پاك خود چراغهايى فراراه آزادى تمام ملتهاى در بند برافروختند ، قدردانى نماييم. گوارا باد بر اين شهيدان، لذت انس و همجوارىشان با انبياى عظام و اولياىكرام و شهداى صدر اسلام ، و گواراتر بر آنان باد نعمت رضايتحق ، كه رضوان منالله اكبر. هان اى شهيدان ! در جوار حق تعالى آسوده خاطر باشيد ، كه ملتشما پيروزى شمارا از دست نخواهد داد .
شهید هوشمند همسایه ما بود هر چند از خانواده ای ثروتمند بود اما هیچگاه در اندیشه دنیا نبود با بچه های فقیر انس داشت ورزشکار و خوش اخلاق بودبسیار دوستداشتنی ومهربان بود
ان فرو ریخته گلهای پریشان در باد یادشان زمزمه نیمه شب مستان باد کز می جام شهادت همه مد هوشانند تا نگو یند که از یاد فرامو شانند یاد خوبی ها ومهربانیهای شهید هوشمند هیچکاه از ذهن ما پاک نخواهد شد روحش شاد یادش گرامی
خاطره ای واقعی از شهید کورش هوشمند
سال ۵۸کلاس اول راهنمایی مدرسه راهنمایی هاتف داریون بودیم یه پنج شنبه ای بود ناظم مدرسه آمد سر کلاس و گفت همه باید یه نقاشی در مورد انقلاب بکشید و روز شنبه با خودتون بیارید جهت شرکت در مسابقه مدرسه . روز شنبه زنگ اول ناظم با اون ابهتش دوباره آمد که نقاشی ها رو جمع کنه گفت نقاشی ها رو میز ،همه بچه ها نقاشی هاشون گذاشتند رو میز بجز من که اصلا یادم رفته بود نگفتم من با کورش توی یه نیم کت بودیم از ترس کلافه بودم و مونده بودم چه بهانهای بیارم که یکباره کورش گفت من دوتا نقاشی کشیدم بیا اسمت روش بنویس تحویل بده حالا که فکرش میکنم یه بچه ۱۰ یازده ساله چقدر باید مهربون باشه چقدر درک داشته باشه و خالی از رقابت و حسودی و رقابت که این کارو بکنه ما تازه آشنا شده بودیم تقریبا اوایل سال بود . نقاشی ها جمع شد و من از تنبیه احتمالی نجات پیدا کردم دوهفته بعد یکی از بچهها آمد گفت اسمت زدن رو تابلو، نقاشی شما به عنوان نقاشی برگزیده بین ۲۵۰ نقاشی انتخاب شده . صبح روز بعد در مراسم صبحگاه صدا زندند و جایزه برنده نقاشی و تحویل گرفتم
صادق رضایی منفرد