نوشته هاي شبانه يك داريونيهمه

نوشته های شبانه یک داریونی|خاطره ای از هیات مذهبی نوجوانان و جوانان قاسم ابن حسن(ع) داریون

نوشته سي و هفتم:اسم هیات ما هیات “نوجوانان و جوانان قاسم ابن حسن(ع)” بود و البته هنوز هم هست. آن سالها من تازه دوران نوجوانی را پشت سرگذاشته و وارد جوانی شده بودم. دورانی که اکنون در حال گذر از آن هستم.
هیات ما به همت یوسف بذرافکن،علیرضا کشاورز،جلال و غلامرضا بذرافکن شکل گرفت. برنامه های هیات ما بر خلاف سایر هیات های داریون تنها به ماه محرم ختم نمی شد و هر هفته برنامه های مختلفی داشتیم.
یادش بخیر صبح های جمعه حلقه قرآن داشتیم. و کلا در مناسبتهای مختلف مذهبی برنامه داشتیم.
هیات قاسم ابن حسن(ع) تا آن سالی که مد نظر من هست و در ادامه بیان خواهم کرد تنها مراسم سینه زنی داشت و از طبل و سنج و زنجیرزنی خبری نبود.


آن سال به درخواست بچه های نوجوان قرار شد زنجیرزنی و طبل زنی و سنج زنی هم داشته باشیم. البته تا یادم نرفته بگویم که اعضای کانون مسجد امام محمد تقی(ع) هم، همه خود را عضوی از هیات قاسم ابن حسن (ع) می دانستند و در عزاداری محرم همپای هیات مذهبی قاسم ابن حسن(ع) به عزاداری می پرداختند.
البته صحبت و حرف درباره محرم و مسجد امام محمدتقی(ع) و هیات مذهبی قاسم ابن الحسن(ع) زیاد است که در این متن نمی گنجد و من سعی می کنم سلسله وار آنها را به رشته تحریر درآورم.
بحث امروز من درباره اولین باری است که در هیاتمان زنجیر زنی برپا کردیم.
یادش بخیر بروبچه های عمدتا نوجوان در صحن بیرونی مسجد با تشکیل چند صف صحنه های معنوی خاصی ایجاد می کردند. آن سال و در شب اول با دو سنج آغاز کردیم.
من و وحید خیراندیش سنج می زدیم. سنج من بسیار قدیمی و مربوط به دوران نوجوانی برادربزرگترم محمد بود و البته کیفیت خوبی داشت هر چند آن سال سال آخر عمرش شد!
بعدا و در شب های دیگر یک طبل بزرگ و یک طبل کوچک هم اضافه شد. شخصا قصد طبل زدن نداشتم اما به اصرار یوسف بذرافکن و مجتبی ظهرابی(اگر یادشان باشد) طبل زدن را قبول کردم. طبل کوچک که باید با ظرافت خاصی هم زده می شد را اگر درست خاطرم باشد مسلم حقیقت جو قرار شد بزند.
بعدا و باز هم به پیشنهاد بچه ها من و مسلم حقیقت جو طبلمان را عوض کردیم.
طبل کوچک تر را من برداشتم و مسلم طبل بزرگتر را و از همان سال تا چند سال سعادت همراهی با بچه های هیات همراه طبل زنی نصیبم شد.
هیات قاسم ابن حسن(ع) بعدها اعضای جدید یافت که باعث گسترشش شد؛مصطفی بذرافکن،شهاب رویین تن،قادرعلی بذرافشان،غلامرضا برزگر،مرحوم حمید بذرافکن،مصیب ارجمند(که زیبا مداحی می کرد)،و… که حتما در نوشته های بعدی ام به آنها خواهم پرداخت.
صد البته که همراهی اعضای قدیمی هیات مانند دکتر محمد امین زارع،حمید شعبانی،قاسم زارع،محمود و ابراهیم مهری،هادي شكري،و… در ادامه و موفقیت آن نقش بسزایی داشت.

7 دیدگاه

  1. مردم عاشق خاندان عصمت و طهارت منطقه داریون در تاسوعای حسینی درماتم عظمی حضرت امام حسین علیه السلام و علمدار با وفایش حضرت ابو الفضل العباس (ع)به سوگ نشستند ، و باشهدای کربلابرای دفاع از اسلام عزیز بیعتی مجدد کردند ، امروز در حالی که بارش باران ادمه داشت و هوا سرد بود ، بارندگی و سرمای هوا مانع اظهار ارادت مردم عاشق خاندان ولایت وامامت نشد ، هیئت های عزاداری با نظم و شکوه فراوان به حرکت در آمدند و نوحه خوانی سینه زنی و زنجیر زنی پرداختند این در حالی بود که در محرم امسال بر خی از عاشقان سرور و سالار شهیدان عالم حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام از جمله شاعر اهلبیت حاج احمد عابدی به دیدار حق شتافته بودند .

  2. هیئت قاسم الحسن علیه السلام در سالهای آغازین خود ثمرات و برکات فراوان داشت . آقایان دکتر محمد امین زارع ، محمود مهری ، مهدی بذرافکن ، ابراهیم مهری ، مجتبی ظهرابی ، سلمان ظهرابی ، مصیب ارجمند ،ابراهیم عزیزی ، محسن عزیزی ،جهانبخش شیروانی ، حمید شعبانی ،مسلم حقیقت جو نمونه های از آنها هستند ولی متاسفانه در دهه ی هشتاد مشکلاتی بوجود آمد و این روند را متوقف و کند کرد و هم اکنون هر چند از افراد لایقی برخودار است ولی متاسفانه روند اولیه تغییر کرده و فعالیت هیئت به مراسم عزاداری دهه اول محرم محدود شده است هر چند هم اکنون افراد فرهنگی مانند آقای روئین تن خالصانه به فعالیت در این هیئت می پردازند وانشاء الله ماجور هستند .حقیر هم در صورت آمادگی حداقل ده نفر در هیئت حاضر هستم برای احیاءدوران طلایی هیئت تلاش کنم

    1. با سلام خدمت جناب اقای یوسف بذرافکن, انسان مخلصی که همیشه در انجام کارهای فرهنگی وفعالیتهای مذهبی پیشتاز و الگوی بسیاری از ما کوچکترهابوده و هستند.اقای بذرافکن اگر شما بخواهید حتما سایر اعضای هییت هم برای احیاي دوران طلایی هییت به شما کمک خواهند کرد.جا دارد دراینجا یادی نیز از اقای عبدالرضا شکری کنیم که ایشان نیز برای بچه های مسجد زحمات زیادی کشیدند.

  3. سلام
    باز هم مرام جناب آقاي يوسف بذرافكن كه هنوز هيچ كدوم از مارو از ياد نبرده.حالا دستره كه ما تو هيئت هيچ كاره بوديم ولي حداقل حضور فعال داشتيم.جناب آقاي يوسف بذرافكن از اينكه از ما چه به صورت عكس و چه به صورت نوشته هاي بسيار جالباتان ياد و مطالب دوستان را تكميل ميكنيد بسيار سپاسگذارم.اجر شما با خداوند باد.

  4. سلام
    یادش به خیر حاج آقای هاشمی کلی آموزش می دادند تا ما بتونیم نوحه خون بشیم. انصافأ صدای دلنشین ایشان همچنان در ذهن بنده مانده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا