یاد نیکان (قسمت سوم) مرحوم قاسم کاشفی
یوسف بذرافکن|
برخی از انسانها از این دنیای زود گذر و فانی برای سرای باقی وابدی خود توشه برمی دارند وخدمت بی مزد ومنت به مردم را تحفه الهی دانسته و آن را غنیمت می شمارند که آدمی در دنیای جاویدان به ایمان ،تقوی و عمل صالح خالصانه سخت نیازمند است.
یکی از نیک مردانی که لحظه ای از خدمت به محرومان غافل نشد زنده یاد مرحوم قاسم کاشفی بود ایشان در داریون در خانواده ای زحمت کش به دنیا امد و با اراده و پشتکار پشت مشکلات را بر زمین آورد.
بعد از فراغت از تحصیل در کسوت معلمی راه و شغل انبیا را پیشه کرد و به خدمت به دانش آموزان و معلمین مشغول شد ، اخلاق خوش ، کلام شیواو اخلاص ایشان باعث مجذوب شدن دانش آموزان به ایشان شد او از هر فرصتی برای خدمت به مردم محروم استفاده می کرد و در هرجایی که نیاز بود حضور می یافت .
ایشان در تظاهرات مردم برعلیه رژیم شاهنشاهی در داریون نقش به سزایی داشت و در سازماندهی تظاهرات و انعکاس اخبار انقلاب به مردم فعالیت می نمود پس از پیروزی انقلاب اسلامی از بنیانگذاران اولین گروه مقاومت بیسج در داریون بود و چون درد محرومیت را چشیده بود با چند نفر از دوستانش کمیته امداد امام خمینی را در داریون تاسیس کرد.
مرحوم کاشفی در دوران مسولیت خود در نمایندگی آموزش و پرورش با جذب نیروهای بومی به آموزش و پرورش خدمتی بزرگ و بی نظیر را به رشد فرهنگ و تعلیم و تربیت نمود ، بسیاری از معلمین بومی داریون در زمان وی بعنوان معلم حق التدریس و بعدا معلم رسمی به آموزش و پرورش راه یافتند .
وی اولین عکاسی رادر داریون افتتاح کردو علاوه بر آن به جذب جوانان به ورزش و فعالیتهای فرهنگی پیشگام بود و با وجود حسادت ها ی فراوان، از خدمت به مردم بعنوان نما ینده بخشدار فرو گذار نبودو سرانجام در یک روز دردناک در حالی که برای رسیدگی به محرومین تحت پوشش کمیته امدادامام خمینی عازم روستاهای حومه بود بر اثر تصادف جان به جان آفرین تسلیم کرد و مردم را در غم و اندوه فرو برد .
روحش شاد ، یادش گرامی
فكر ميكنم سال 1365 بود كه مرحوم كاشفي گروهي از دانشآموزان مقطع ابتدايي داريون را كه در مسابقات قرآن برگزيده شده بودند به شيراز برد تا ضمن تقدير از آنها، هريك نيز عكسي يادگاري در جايگاه برگزاري مسابقات بگيرند. هنوز عكس يادگاري آن روز قاب گرفته، در منزل ما بر روي ديوار است. از او نيز پس از 26 سال، تصوير يك معلم متعهد، خوشاخلاق و دوستداشتني در ذهنم بر جاي مانده است. ناگواري شنيدن خبر فوت آن بزرگوار در روزهاي جنگ، وقتي كه دانشآموز كلاس دوم ابتدايي مدرسه حقيقتجو بودم، به اندازه شنديدن خبر شهادت همشهريانمان در آن روزها، اندوهناك بود. انشالله كه روح آن معلم عزيز با ابرار و صالحين همنشين بوده و محشور گردد. اقدام معلم عزيز جناب آقاي يوسف بذرافكن در زنده نگهداشتن ياد نيكان و صالحان ديار داريون نيز شايسته تقدير و تشكر است.
آقای بذرافکن عالی بود. دست مریزاد
با تشکر از استاد عزیزم اقای بذرافکن خیلی ممنون که از دایی من یادی کردید.ایشان انسان بسیار مومن و مخلصی بودند که من قضاوت را به عهده کاربران عزیز میگذارم. از داریون نما هم ممنون
سلام.با تشکر فراوان از جناب اقای بذرافکن.ایشان در 19 ماه رمضان سال 1367هنگامی که قصد داشتن که مستمری مدد جویان تربر را ببرند به همراه شهید گمنام خدارحم گل اور در یک صانحه رانندگی جان به جا افرین تسلیم گفتند و به دیاری باقی شتافتند.یادش گرامی.یاد کنیم از او باذکر صلوات و فاتحه.
سلام علیکم از تمام کابرگران گرامی که اطلاعات بیشتری در قسمت یاد نیکان دارند خواهشمندم حقیر را یاری بفرمایند و با نظریات خود توضیحات را کامل کنند و اگر عکس جالبی مربوط به مطالب این قسمت دارند برای داریون نما ارسال نمایند .
سلام علیکم، لطفا گوشه ای از مشکلات مردم را از طریق هنر کاریکاتور انعکاس دهید .
تنها نرو، تو را به خدا راه بده عمو
با خود مرا ببر و به بی بی بده عمو
دلتنگ گریه ام دوباره در آغوش گرم تو
بر سینه خود مرا جا بده عمو
.روحش شاد.